| تاریخ انتشار: ۱۶:۴۹ ۱۴۰۴/۹/۲۵ | کد خبر: 178529 | منبع: |
پرینت
|
|
طالبان دعوتنامه ایران برای نشست تهران را دریافت کرد، اما به این نشست نرفت. چنین تصمیمهایی پیشتر در نشستهای مشابه، از جمله دوحه و چند برنامه منطقهای توسط طالبان گرفته شده بود. این نوشته، ۸ دلیل احتمالی را برای عدم حضور طالبان در نشست تهران بررسی میکند.
نشست نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان + روسیه، روز یکشنبه، ۲۳ قوس در تهران شروع شد. در این نشست، مقامهای سیاسی از ایران، پاکستان، چین، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان حضور دارند. هدف اصلی این گردهمایی، بررسی اوضاع افغانستان، هماهنگی مواضع کشورها در قبال تحولات این کشور و از سرگیری گفتوگوهای منطقهای پس از دو سال وقفه عنوان شده است.
طالبان که دعوتنامهای را از این نشست دریافت کرده بود، شرکت در آن را رد کرد.
به گزارش اینترنشنال، طالبان سابقه رد شرکت در نشستهایی با فورومهای اینچنینی را قبلا هم در کارنامه خود دارد. این گروه پیشتر نیز در موارد مشابه، از جمله نشست دوم سازمان ملل در دوحه، برخی نشستهای منطقهای به میزبانی تهران و همچنان اجلاس بینالمللی مرتبط با آموزش و حقوق زنان، با وجود دریافت دعوتنامه، شرکت نکرده است.
این رفتار طالبان نشان میدهد مقامات آنان زمانی حاضر به نشستن پشت میز میشوند که قواعد نشست، جایگاه نمایندگی و نوع خروجی آن را قابل مدیریت بدانند و احساس نکنند به موضوع بحث دیگران یا پذیرش تعهدات ناخواسته کشانده میشوند.
در ادامه، هشت دلیلی که به احتمال زیاد طالبان را به خودداری از شرکت در نشست تهران سوق داده، بررسی میشود:
۱. هراس از برچسب «نزدیکی به ایران»؛
طالبان در سال های اخیر کوشیده خود را از قالب یک بازیگر وابسته به محورهای منطقهای بیرون بکشد. برای این گروه، دیده شدن در مدار ایران، آن هم در مقطعی که به دنبال باز نگه داشتن کانالهای تماس با غرب است، هزینه سنگینی دارد. طالبان میداند که در ذهن بسیاری از پایتختهای غربی، هر تصویر تازه از نزدیکی به تهران، فاصله با واشنگتن و بروکسل را بیشتر میسازد.
۲. ایران و رابطه با مخالفان سیاسی طالبان؛
تهران طی سالهای گذشته تماس خود را با طیفی از چهرهها و جریانهای مخالف طالبان حفظ کرده است. این سیاست برای ایران یک ابزار نفوذ در افغانستان است، اما طالبان آن را زنگ خطر میداند. نشستن در میزی که میزبانش همزمان با مخالفان طالبان در تماس است، از نگاه طالبان یک ریسک غیرضروری است.
تشکیل جریانهایی مانند «همصدایی ملی» با رایزنیهای ایران، در کابل با بدبینی از سوی طالبان دنبال میشود. طالبان نگران است که نشستهای تهران، به تدریج به بستری برای همگرایی مخالفان و مشروعیت بخشی به ایدههای بدیل سیاسی تبدیل شود.
ایران در چهار سال گذشته، به طور علنی و مستمر بر تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان تاکید کرده است. این مطالبه، برای طالبان توصیه ناخوشایندی است. شرکت در نشستی که احتمال دارد این مفهوم در آن به مطالبه جمعی بدل شود، شنیدنش برای طالبان دشوار است. طالبان هیچگاه تن به حکومت فراگیر نداده و صرفا میگوید که سران سیاسی میتوانند به افغانستان برگردند و زیر بیرق امارت زندگی صلحآمیز داشته باشند.
۳. بیاعتنایی حساب شده به مخالفان سیاسی؛
طالبان طی چهار سال گذشته کوشیده مخالفان سیاسی خود را از جایگاه «طرف گفتوگو» پایین بیاورد و آنان را به عنوان بازیگرانی بیاثر معرفی کند. از نگاه طالبان، این جریانها نه جغرافیایی در افغانستان در اختیار دارند و نه در این مدت توانسته اند تهدید امنیتی جدی ایجاد کنند. به همین دلیل، طالبان احتمالا باور دارد که امتیازدهی یا حتی نشستن در اجلاسی که امکان برجسته شدن نام و مطالبات مخالفان در آن وجود دارد، به معنای دادن وزن سیاسی به آنان است.
۴. ترس از تبدیل شدن نشست به پروژه «اجماع منطقهای» علیه طالبان؛
مقامهای ایرانی از هدف نشست به عنوان کمک به «اجماع منطقهای» و یافتن راه حل یاد کردهاند. طالبان ممکن است این را به معنای هماهنگ شدن چند کشور روی یک زبان مشترک ببیند که در نهایت به مطالبههای مشخص از طالبان ختم میشود.
نشستهای منطقهای اغلب با زبان الزامآور درباره تروریزم و امنیت همراه است. طالبان نمیخواهد وارد چارچوبی شود که بعدها به ابزار سنجش، فشار یا مطالبه تازه علیه آن بدل شود. از نگاه طالبان، غیبت در برخی نشستها، بهتر از پذیرفتن چارچوبی است که میتواند به مطالبهها و فشارهای تازه علیه این گروه منجر شود.
۵. پرونده پاکستان و بی میلی به میانجیگری تهران؛
طالبان تصور میکند که در پرونده پاکستان، ترکیه و کموبیش قطر، بیطرفانهتر از سایر کشورها عمل میکنند. طالبان ترجیح میدهد این پرونده را یا دوجانبه حل کند یا در کانالهایی که کنترول رسانهای و سیاسی کمتری دارند، نه زیر سقف تهران.
ایران دوست نزدیک پاکستان است.
۶. خطر استفاده از مواردی ناخوشایند برای طالبان در متن پایان اجلاس؛
در نشست هایی از این دست، متن جمعبندی اغلب از پیش قابل پیشبینی است. حتی مخالفت طالبان هم میتوانند در قالب یک بیانیه رسمی ثبت شوند. طالبان به تجربه آموخته که گاهی غیبت، کم هزینهتر از حضور و مخالفت علنی است. در کنار آن طالبان روی جایگاه خود حساس است. اگر قرار باشد دیگران درباره افغانستان حرف بزنند و طالبان صرفا پاسخ دهد، این گروه احساس میکند به «موضوع بحث» تقلیل یافته، نه شریک تصمیم.
۷. سکوت اولیه تهران درباره دعوت طالبان؛
در کنار همه این عوامل، یک عامل دیگر را هم نمیتوان نادیده گرفت، این که در اطلاعرسانیهای اولیه ایران درباره نشست تهران، نامی از دعوت طالبان برده نشد و این موضوع بعدتر مطرح شد. طالبان ممکن است این سکوت را نشانهای از نامشخص بودن جایگاه خود در نشست دانسته باشد و نخواسته در فورمی شرکت کند که از آغاز، نقش و موقعیتش در آن روشن و تضمین شده به نظر نمیرسد.
۸. نگرانی از برجسته شدن پرونده داعش؛
در روایت رسمی ایران، یکی از نگرانیهای اصلی درباره افغانستان، فعالیت داعش و گروههای تروریستی است. طالبان نمیخواهد در نشستی شرکت کند که ممکن است کارنامه امنیتیاش در برابر داعش زیر سوال برود یا به موضوع اصلی بیانیههای پایانی تبدیل شود.
طالبان اصرار دارد که داعش در افغانستان حضور ندارد، روسیه، چین و ایران، حضور داعش در افغانستان را هم تایید میکنند هم آن را خطرناک میبینند.
کد (9)
>>> خلاصه اینکه حاکمان کنونی افغانستان فقط بر اساس و جهت برآورده شدن خواستهای و منافع خود با ایران هستند و در غیر اینصورت حتی مقابل خواست و منافع ایران هم عمل خواهند نمود .
>>> این دومین بار است که طالبان دعوت رسمی جمهوری اسلامی ایران را برای شرکت در نشست منطقه ای در تهران رد می کنند.
باراول به شرکت در نشست منطقه ای ۸ جون ۲۰۲۴ در تهران، نه گفتند. علی رغم آنکه جمهوری اسلامی ایران حاضر شد تا دور اول این نشست در عنوان تشکیل گروه تماس منطقه ای که در نشست کازان روسیه به ادامه ی نشست فرمت مسکو بر سر افغانستان در ۲۹ سپتلمبر ۲۰۲۳ پیشنهاد داده بود، در کابل دایر شود، اما وقتی دور دوم نشست مذکور را در تهران برگزار کرد، طالبان حاضر به شرکت نشدند.
بار دوم دست رد به سینه ی جمهوری اسلامی ایران در نشست منطقه ای دیروز تهران بود. طالبان درخواست رسمی جمهوری اسلامی ایران را به این نشست نیز نپذیرفتند، نشستی که با ابتکار و دعوت تهران دیروز یکشنبه ۲۳ قوس ۱۴۰۴ خورشیدی برابر به چهاردهم دسمبر سال روان ۲۰۲۵ میلادی از نمایندگان کشورهای پاکستان، تاجیکستان، اوزبیکستان، ترکمنستان، چین و روسیه در تهران انجام یافت.
علاقمندی تهران به برگزاری نشست های منطقه ای در مورد افغانستان و کشاندن طالبان به این نشست ها نه برای حل مشکل افغانستان و توجه به منافع افغانستان، بلکه در جهت منافع جمهوری اسلامی ایران است؛ از منافع امنیتی تا تجارتی و اقتصادی و تا آوردن طالبان در کنار خود در بازی ها و خصومت های رقیبان و دشمنان منطقه ای و غیر منطقه ای خود.
اما طالبان این علایق و سلایق تهران را به خوبی میدانند و این را خوب میدانند که در میدان ایران برای منافع جمهوری اسلامی بازی نکنند و برخلاف از رقابت و خصومت تهران با عرب ها و امریکایی ها در جهت منافع خود استفاده کنند.
برای طالبان مشارکت در نشست منطقه ای تهران از این نظر نیز قابل قبول نبود که پاکستانی ها انگشت خود را بسوی آنها به عنوان حامی تروریزم تی تی پی نشانه بگیرند و سایر اعضای نشست به گونه ای آنرا تایید کنند.
نکته ی دیگری که عامل عدم شرکت طالبان به نشست منطقه ای دیروز تهران بود، به تلاش های غیر رسمی و ناآشکار نهادی های امنیتی و استخباراتی ایران در جهت شکل دادن نوعی از ایتلاف مخالفان و منتقدان طالبان بر می گشت. تهران در صدد آن بود تا با شرکت طالبان در این نشست موضوع نیاز مذاکره با مخالفان را مطرح کند. طالبان با امتناع از شرکت به این نشست نشان دادند که به تمایل و خواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر مذاکره با مخالفان، اعتنا واهمیتی قایل نمی شوند.
محمد اکرام اندیشمند