| ایران میکوشد با وارد کردن کساني از اقوام و احزاب مختلف، در حلقهی حاکمیت طالب، که اگر نتواند جلوی سقوط آن را بگیرد، از داشتن سهم در آتیهی افغانسان بی نصیب نباشد | ||||
| تاریخ انتشار: ۱۵:۴۱ ۱۴۰۴/۹/۲۰ | کد خبر: 178496 | منبع: |
پرینت
|
|
ایتلاف جدید، اهداف زیر را دنبال میکند:
نخست: ایران که متوجه زوال حاکمیت طالبان شده، میکوشد با وارد کردن کساني از اقوام و احزاب مختلف، در حلقهی آن حاکمیت، که اگر نتواند جلوی سقوط آن را بگیرد، از داشتن سهم در آتیهی افغانسان بی نصیب نباشد.
دوم: این خواست ایران، که موافق با منافع ملی آن کشور طراحی شده، به طبع کساني چون آقایان حنیف اتمر و محمد عمر داوودزی و دیگران، سخت سازگار است؛ چون آنان نیز میخواهند از «فروپاشی» حاکمیت طالبانی- که معنای آن، افتادن اقتدار بدست غیر افغانان است(چنانکه در سال ۲۰۰۱م واقع گشت)- جلوگیری شود.
سوم: آنان و بسیار دیگر که در جمهوریت(دوم) صاحب نام و جاه بودند، به امید اینکه در «جمهوریت سوم»(اصطلاحي که داوودزی وضع کرده) نیز به نوایي برسند، در این ایتلاف فراهم آمدهاند.
چهارم: در زماني که خطر سقوط حاکمیت طالبانی توسط پاکستان- که از حاکمیت یکدست افغانی، سرخورده شدهاست- وجود دارد؛ و در زماني که شعار «من_افغان_نیستم»، دارد به گفتمان غیر افغانان تبدیل میشود (که این نیز در نفس خویش به معنای سقوط آن حاکمیت است)، تأکید بر «گفتگوی بین الافغانی»، به معنای جلوگیری از شکل گیری روایت جدید دولت داریاست، که در هستهی آن، به جای «افغانیت»، «انسانیت و عدالت» گذاشته شده است.
پنجم: اتمر، داودزی و بسیارِ دیگر، از بیم «انتخابات شفاف»، اقتدار را به طالبان سپردند؛ اینک، در یک همآهنگی با آنان با وساطت کشور ایران آن را پس میگیرند؛ تا «حاکمیت بر مبنای افغانیت» امتداد یابد و اگر بتوانند، این پروسه را چنانکه -پوتین و مِدوِدوف کردند- تا ابد ادامه دهند!
ششم: عدهای، در آخرین انتخابات دورهی جمهوریت(دوم)، شریک بازی آقای اتمر بودند؛ آنان استدلال میکردند که «غنی» را فقط توسط اتمر میتوانند از ارگ بیرون کنند. لابد، این که آنان بار دیگر به او اقتدا نمودهاند، قصدشان بیرون کردن طالبان از افغانستان توسط آن «الگوی وفا به عهد» و «اسوهی پایندی به قول»بودهاست!
هفتم: یک بار دیگر، به درستی این مقوله که قدما گفته بودند: «کسي که نان میدهد، همو فرمان میدهد» اعتراف میکنم؛ اگر چنین نبود، حضور بعضی از جوانان را در این حلقه، توجیه نمیتوانستم.
داکتر مهدی
>>> 💯✍مهمترین مسئله برای آزادی حقوقی و سرنوشت سازی مردم پارسیزبانان/ترکتباران همین رد کردن و حذف نمودن هویت پشتونی (افغان)=پشتونطالبان است که از ۱۳۰ سال در گردن مردم غیرافغان جبرا انداخته و با هویتی افغان-جعل محرومیت هویتی سرشان تحمیل شده تا همه چیز شانرا از دست بدهند که فعلا همانطور نیست !؟
بازنگری و اعاده هویتی اصیل یا شناسه تباری زبانی شدیدا ضرورت است تا از شکنجه های اجتماعی و ناشناختی خلاص گردند
سپس ائتلافی را با مردم همزبان و همتبار شانرا گسترده تر حتی بیرون از مرز زنده نموده محکم و دایمی پایدار سازند
>>> سمیع الله سیحون
شهردار پیشین شهر هانوفر آلمان در یک کنفرانس که از سوی مجمع فدرالخواهان در همکاری با یک نهاد آلمانی برگزار شده بود گفت" افغانستان دو برابر آلمان به لحاظ جغرافیایی بزرگ است اما آلمان دو برابر افغانستان نفوس دارد".
در این سخن او عالمی از معنا و پیام نهفته بود؛ معنای دیگری سخن او این بود که آلمان به عنوان یک کشور دوبرابر کوچکتر از افغانستان با جمعیت بیش از ۸۳ میلیونی دو برابری بیشتر از این کشور با نظام فدرالی در پی تلاش و کوشش جمعی و بکار گیری عقل آلمانی توانسته که به مرکز عقل فسلفی جهان و سومین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شود و برای میلیونهای مهاجر زمینهی کار، زندگی، تحصیل و سر پناه فراهم کند اما افغانستان چه؟
افغانستان به عنوان کشوری دو برابر بزرگتر از آلمان و جمعیت ۴۰ میلیونی با بزرگترین منابع طبیعی و معدنی در کجا قرار دارد؟ این کشور با چهل میلیون جمعیت، ۱۰ میلیون مهاجر، ۲۰ میلیون گرسنه، ۱۰ میلیون بیکار و ۵۰ هزار قلدر و حکومت کن دارد.