| دولت ملی اما با شعار نمیشود. صد سال است که ما در شعار دولت ملی داریم. سرود ملی داریم. وحدت ملی داریم. اما واقعا داریم؟ | ||||
| تاریخ انتشار: ۲۰:۰۴ ۱۴۰۴/۹/۱۲ | کد خبر: 178457 | منبع: |
پرینت
|
|
1- آدمها در قدیم به صورت گلهای و قبیلهای زندگی میکردند. معیار جنگ و صلح و حب و بغضشان قبیله بود. این قبیله با آن قبیله و این طایفه با آن طایفه بر سر نان و زمین و عقیده و چیزهای دیگر میجنگیدند. چپاول و غارت، قاعدۀ اصلی زندگی بود و مال و املاک، مالِ کسی بود که زور و خشونتِ بیشتر داشت. امپراتورها و جهانگشایان هم از درون همین قاعده بیرون شده بودند. در راس هر قبیله گاهی یک رییس قبیله بود که نامش حالا امپراتور و فاتح و شاهنشاه و خاقان و از این قبیل عناوین بود.
اما عقل مردم آهسته آهسته رشد کرد و مردم کم کم به فکر ایجاد ساختاری افتادند که متعلق به هیچ یک از قبیلهها نباشد و در عین حال از همه قبیلهها باشد. این ساختار را دولت و دولت ملی نام نهادند. ساختاری که نظم را تامین کند و از چپاول مردم توسط همدیگر جلوگیری کند و به مردم خدماتی از قبیل راه و برق و آموزش و بهداشت فراهم کند. اندکی بعد که هوشیارتر شدند و تجارت کردند و شهرهای بزرگ ساختند، گفتند ما در این دولت دیگر قبایل نیستیم، بلکه شهروندان هستیم. شهروندانی که به هیچ قبیلهای پیوند نداریم و به عنوان فردی از این شهر، صاحب حق و حقوقی هستیم.
2- ایده یا تقلیدِ تشکیل دولت ملی بعد از عبدالرحمان خان، در زمان حبیب الله خان وسراج الاخبار و بعدتر در زمان امان الله خان، در سرزمینی وارد شد که حالا افغانستان نام گرفته بود. کسانی که در راس قدرت قرار داشتند، وقتی دیدند دیگر مردمان با ساختن دولتهای ملی و حقوق شهروندی به پیشرفت و توسعه و اقتصاد و ماشین رسیده اند، گفتند بیایید تا ما هم همین کار را بکنیم. امان الله خان، به حدی علاقۀ راه رفتن به شکل کبک داشت و میخواست ما هم مثل دیگران شویم، که دستور داد مردم کلاه بپوشند و وقتی هم دیگر را دیدند بجای سلام، به رسم فرنگیها کلاه خود را از سر بردارند.
3- ایدۀ دولت ملی درجهان در واقع به خاطر رهایی از قبیلهگرایی و با درک ناکارآمدی نظام قبیله به میان آمد. اما در افغانستان وقتی دولت ملی ساختند، چون مقلد بودند و از فلسفه وجودی آن آگاهی نداشتند، دولت ملی را نه برای ملت و مردم و شهروندان، بلکه برای تقویت قبیلهگرایی ساختند. به این ترتیب بود که ما یک ساختار و نهاد قدرتمندی به نام دولت را که برای تضعیف قبیلهگرایی باید ساخته میشد، برای تقویت و رونق قبیلهگرایی ساختیم و صد سال تمام از بودجه و امکانات دولتی، تاریخ و ادبیات و نصاب تعلیمی و فرهنگ لغت و امام مسجد و اکادمی علوم بنا کردیم تا قبیلهگرایی را بیشتر ترویج کنیم. دولت افغانستان، دولتی دچار تناقض است. ازین جهت که دولتهای ملی برای از بین بردن قبیلهگرایی و ساختن یک ملت که از هیچکس نباشد و از همه باشد، به میان آمده بود، اما ما دولت را به قبیله تبدیل کردیم و کارکرد او را از او گرفتیم.
4- وقتی اقوام وقبایل دیگر دیدند که دولت خودش به قبیلۀ رقیب ما تبدیل شده است، دولت را نه به عنوان ناجی و میانجی بلکه به چشم دشمن و متجاوز نگاه کردند و روحیۀ دولتگریزی را در خود تقویت کردند. از آن طرف چون دولت دولت نبود و قبیلۀ رقیب بود، قبایل دیگر در صدد مقابله بر آمدند و ما دوباره دچار رقابتهای اوسی و خزرجی شدیم و به جاهلیت خودمان برگشتیم.
5- برگشت به قومگرایی در میان اقوام غیر دولتی، طبیعی یا لااقل اجتناب ناپذیر بود. چرا که عمل قبیله به عکس العمل قبیلۀ دیگر خواهی نخواهی دچار میشود و از طرف دیگر دولت قبیلهسالار قواعدی برای بازی طرح کرد، که دیگران به صورت جبری در چارچوب همان قواعد بازی میکردند. اینجا بود که قبیلهگرایی به قاعده تبدیل شد و اصلا بجز قبیلهگرایی بازی دیگری وجود نداشت.
6- حالا اگر ما دچار بنبست و بحرانیم، راه حل چیست؟ اگر راه حلِ قبیلهگرایی در دوران قدیم تاسیس دولت ملی بوده، پس راه حل ما هم دولت به واقعیت ملی است. دولتی که از همه باشد و از هیچ کس خاص نباشد. دولتی که یک قبیله را حاکم و قبیلۀ دیگر را برده حساب نکند. دولتی که خودش دولت باشد نه قبیلۀ کلان.
7- دولت ملی اما با شعار نمیشود. صد سال است که ما در شعار دولت ملی داریم. سرود ملی داریم. وحدت ملی داریم. اما واقعا داریم؟
دولت ملی دولتی است که از قبیلهگرایی و قومگرایی عبور کند و مردمان یک کشور را نه به عنوان این قبیله و آن قبیله بلکه به عنوان شهروندان برابر بشناسد. بعد این دولت ملی سالهای سال در تاریخ و نصاب تعلیمی و دانشگاه و اسطوره و ادبیات برای شهروندی کار کند، تا شاید ما بتوانیم قبیلهگرایی را فراموش کنیم و از آن عبور کنیم. در حال حاضر با این آش و این کاسه، هیچ امیدی نیست که بتوانیم دور هم جمع شویم و در مسیر مشترک حرکت کنیم. ما در صد سال قبل، این قدر قبیله قبیله نبودیم. دولت افغانستان بود که ما را اینگونه قبیله قبیله و قطعه قطعه کرد. دولتی که حالا نامش و نمادهایش و فلسفه وجودیاش زیر سوال رفته و کارکرد خود را از دست داده است. با این بار کج نمیتوان به منزل رسید. اگر رسیده بود، حالا ما به اینجا نبودیم.
نبی ساقی
>>> چیست ملی ، فارغ از قوم و نسب
هرکه از مادر زاد ، صاحب شد وطن را یک وجب
>>> مشکل از این است که عناصر نامتناجس و وصله ناجوری کشور ما را شکل داده نه قومیت نه نژاد نه زبان مشترک نداریم . در ملیت سراسری و فراگیر ساختن توان نداریم چون از اول میبایست ملیت ها را بسازیم اصل مشکل این است که نمیخواهیم تناقض از کار برداریم تا آدمی وار راه برویم چون منفعت عده ای ایجاب میکند وضعیت همین باشد
>>> وقتی یکی ازمردم غور اگر گاهی بعنوان والی یا قوماندان امنیه غور تعیین میشد بعد از یک دو یاسه ماه تعدادی از ریش سفیدان جمع شده کالا های نو پوشیده با چپن ودستار نو که اگر داشت پیچیده ودسته جمعی به مرکز امده بعد از هفته ها مصرف وزندگی درهوتل های کابل بدربار حکومت مشرف میشدند واز هیچ کمبودی شکایت نداشتند فقط می گفتند همین والی مکارا تبدیل کنید دیگر ما هیچ از حکومت نمی خواهیم ! همه مشکل ما همین فرد است وهرکدام کوشش مینمود بیشتر باذره بین عیوب اورا جستجو نموده ویک زاغ وچهل زاغ بسازند امال زمانی که کسی از ولایت دیگری قوماندان باوالی میشد هرکدام اینها از او آنقدر توصیف وتعریف مینمودند که گویا این فرد نابغه ودرتمام افغانستان بی جوره است وهرکس کوشش می نمود بیشتر چاپلوسی کند تا از دیگران عقب نماند از او رستم می ساختند ووقتی آ« فرد عادی ازین ولایت تبدیل میشد دیگر کسی نامش را هم نمی شنید چون او واقعا قهرمان یا نابغه نبود
این خصوصیات وطنداران ساقی صاحب هستند
گمان برم که بمن آفتاب خواهد داد
بلی چو ساقی مه باشد آفتاب دهد
غ
>>> چرا افغانستان در 100 سال 20 بار بیرقش را عوض کرد؟
>>> زورگویی در جهان در گذشته هم وجود داشته است و حالا هم وجود دارد.
یک نمونه اس شعار America first رییس جمهور امریکا است.
تعرفه های تجارتی بالای کشور های مختلف وضع کرده است،در حالی که خودش در گذشته ها بالای کشور های دیگر،خصوصاً کشور های کمونستی انتقاد میکرد که سیستم اقتصادی دولتی کشور های شما جوابگوی ضرورت دنیا از نگاه کمی و کیفی نیست و با وضع تعرفه ها نمی گذارید که مردم کشور هایتان از تولیدات بازار آزاد ما استفاده کنند.
حادثه یازدهم سپتامبر یک توطئه از طرف امریکا بود،بخاطر جنگ و اشغال در افغانستان.
حمله به عراق تحت نام داشتن سلاح هستوی صدام حسین،بخاطر اشغال عراق و چپاول نفت عراق بود.
حالا ترتیبات حمله به ونزویلا تحت نام قاچاق مواد مخدره،یک توطئه است بخاطر اشغال ونزویلا و چپاول نفت ونزویلا است.
توطئه جنگ اوکراین بخاطر گرفتن بودجه شد ها ملیارد دلاری،تحت نام کمک به اوکراین و خورد و برد این بودجه بود.
توطئه جنگ غزه همچنان.
همین حالا اشغال هشتاد کشور دنیا توسط امریکا با ایجاد پایگاه های نظامی، تحت نام پیمان های امنیتی،اشغال است.
در آینده نه چندان دور شاهد آن خواهید بود که امریکا بالای یک کشور دیگر تحت نام این که رییس جمهور این کشور به رییس جمهور ما توهین کرده است و گفته است که در بالای چشم ات ابرو داری،بنأ ما به این کشور حمله میکنیم.
>>> 👍👍👍سرزمین ما مردم فارسیزبان/ترکتباران نباید بنام مردم افغانپشتونی باشد
ما هویت و نام جدید در هویت قومی و جغرافیای خود ضرورت داریم
همین لفظ افغان و نام افغانستان، ما مردم فارسیزبان/ترکتباران را سرکوب و محروم از هر چیز ساخته است و...
>>> قبیله کرایی این است که پول رایج به زبان پشتو
سرود که فقط تام اش ملی است سرود ملی به زبان پشتو
مصطلحات نظاامی به پشتو
ریسس جمهور باید پشتون باشد هر چند شایستگی نداشته باشد
بد ترین شکل قومگرایی را ما در افغانستان تجربه می کنیم که در هیچ جای تاریخ وجود نداشته نمونه بارز اش حضور گروه تالبان در افغانستان است . حاظر هستند بخاطر حفظ قدرت قومی انسان بکشند آنهم در جهان امروزی که هیچ چیز از چشم مردم پنهان نیست هر نوع عملکرد بد و گفتار زشت اینها را مردم تماشا گر اند مسیر را که این قومگرایان می روند کج است تبعات منفی علملکرد اینها بالای مردم اثر میگذارد اگر مردم به قوم گرایی خو کردند عادت گرفتند دگر از جامعه امید توسعه و پیشرفت نداشته باشیم آن وقت است که جدا جدا آله و ابزار دست بیگانگان قرار می گیریم هست و بود تمدن و فرهنگ ما را نابود می کنند دیگر مجبور خواهیم بود به دول خارجی برقص ایم
در جامعه که مردم که احتیار تصمیم گیری نداشته باشند دیگر آن جامعه مرده است
>>> حالا کار نداریم افغانستان بی عدالتی هست وقت یکعده ازجنوب میآید مردم شمال قتل عام کردند شاید خودشان هم انجا کشته شدن اینجا مقصر کیست شما در تاریخ افغانستان دیدی ازبک ها امدن قندهار قتل عام کرده نه نشنیده ام یا مثلاً تاجیک ها به مشرقی رفته مردم کشته هر گز اتفاق نیافتاده پس اینجا این کشور بی عدالتی هست هرکه آمد قدرت گرفتن قانون رها ظالم بود گم شد مثلاً طالبان ازکوه امد افغانستان گرفت سران از قوم خاص انتخابات نه رفراندوم نه هیچ گونه نظر سنجی نه اینها بد تر ازین حرف از عدالت هم میزنه یکی خود رهبر درست کرده