| هیچ بازگشت سیاسی بدون پاسخگویی، هیچ سخن از «وحدت ملی» بدون عدالت و هیچ ادعای «کلید حل بحران» بدون بررسی کامل نقش غنی و متحدانش در بحران، معنا ندارند | ||||
| تاریخ انتشار: ۱۲:۰۱ ۱۴۰۴/۹/۲ | کد خبر: 178387 | منبع: |
پرینت
|
|
فراخوان جهانی برای تعقیب قضایی و مسدودسازی داراییهای اشرف غنی، حامد کرزی، عبدالله عبدالله و شبکه های سیاسی، اقتصادی مافیاییشان...
در نبض زخمی تاریخ افغانستان، جایی که رنج مردم با خون و آوارگی گره خورده است، نامهای اشرف غنی، حامد کرزی، عبدالله عبدالله و مجموعهای از باندهای مافیایی و سیاسی که طی دو دهه در هرارشی قدرت بر سرنوشت کشور چنگ انداختند، همچون نماد یک ساختار فرساینده و تباهکننده باقی مانده است؛ ساختاری که بر پایهٔ حقوق اساسی، چیزی از جمهوریت، توسعه، قانون و دموکراسی وجود نداشت، اما در عمل افغانستان را به یکی از بزرگترین تراژدیهای سیاسی معاصر بدل ساخت.
امروز که اشرف غنی از اقامتگاه مجلل خود در امارات، که مشروعیت منابع مالی آن همچنان در هالهای از پرسش و مطالبهٔ شفافیت قرار دارد، دوباره سر برآورده و در پی بازسازی جایگاه سیاسی خویش است، چنین مینماید که میخواهد حافظهٔ جمعی مردم را از یادآوری فجایعی که در دورهٔ حاکمیت او و همپیمانانش بر افغانستان گذشت، تهی سازد؛ اما تاریخ، و زخمهای عمیقی که بر تن این سرزمین مانده است، هرگز از صفحهٔ ذهن مردم پاک نخواهد شد. بخش مهم و اصلی از مسئولیت این فاجعه متوجه سیاستگذاران ایالات متحده و نهادهای اطلاعاتی آن کشور است؛ کسانی که با حمایتهای مستقیم سیاسی و استخباراتی، چهرههایی را با وجود ضعفهای آشکار مدیریتی و فقدان مشروعیت اجتماعی بر ساختار قدرت افغانستان تحمیل کردند و سرنوشت مردم را در معرض تصمیمهای کلپتوکراتیک، پرهزینه و بدون هیچ پاسخگویی قرار دادند.
علاوه بر این، عدهای از فعالان چپگرا که زمانی با شعارهای دروغین میهنپرستی و انترناسیونالیسم پرولتری در میدان سیاسی ظاهر میشدند، در رکاب همین باندهای مافیایی و سیاسی قرار گرفتند؛ کسانی که به جای پایبندی به اصول و ارزشهای ایدئولوژیک خود، تحت چتر قوم و قبیله و منافع شخصی و گروهی عمل کردند و حتی به لابیگران این شبکه های فاسد در داخل و خارج پیوستند. آنان در غارت منابع ملی و ارتکاب جنایات سازمانیافته شریک شدند و امروز نیز، بدون کمترین شرم و وجدان، از گروههای ابزاری و تروریستی طالبان با وقاحت حمایت میکنند، گویی هیچ نشانهای از تعهد به عدالت اجتماعی، ملی یا انسانی در تاریخ سیاسی و مدیریتی آنان باقی نمانده است.
این روند فساد، تبانی و خیانت، همراه با ناکارآمدی ساختاری در هرم قدرت، رهایی زندانیان تروریست، وابستگی شدید به نهادهای اطلاعاتی خارجی و غارت منابع ملی، باعث شد افغانستان در چرخهای از بحران امنیتی، سیاسی و اقتصادی گرفتار شود و میلیونها انسان را در فقر، مهاجرت اجباری و سرخوردگی اجتماعی رها کند. این زنجیرهٔ بحرانها نه تنها افشاگریهای سیاسی بلکه موضوعات حقوقی، بینالمللی و انسانی را مطرح میکند که میتواند محور تعقیب قضایی، گزارش به نهادهای بینالمللی و طرح مسئولیت کیفری علیه عاملان فروپاشی ساختاری و غارت منابع ملی قرار گیرد.
غنی زمانی که با بحران مشروعیت، اتهامات گستردهٔ تقلب انتخاباتی و شکاف عمیق ملی بر مسند به اصطلاح ریاست جمهوری تکیه زد، و در حالی که انتقادهای جدی دربارهٔ نقش حمایتهای خارجی، بهویژه از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، در تثبیت قدرت او مطرح بود، کشور را در برابر موجی از بحرانهای پیدرپی رها کرد. با وجود آنکه طی سالهای سلطهٔ شبکهٔ سیاسی او میلیاردها دالر کمکهای بینالمللی به افغانستان سرازیر شد، خود او در نشست ژنو اعتراف کرد که ۷۵ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند و دهها هزار نیروی امنیتی در جنگهای داخلی جان باختهاند.
پرسشهای بنیادی هنوز بیپاسخ ماندهاند: آن سرمایههای هنگفت چه سرنوشتی پیدا کردند؟ چرا هیچ ساختار دولت مشروع و پایدار ایجاد نشد؟ چرا اقدامات اساسی برای صنعتی ساختن کشور انجام نگرفت و زیرساختها، از جمله شبکههای برقی و بنادر آبی، بهطور علمی و نظاممند برای تامین انرژی و رشد اقتصادی طراحی نشد؟ چه کسانی از این فروپاشی سازمانیافته و مرگبار بهرهمند شدند؟
چرا آنها افغانستان را با امضای قرارداد به اصطلاح «استراتژیک» با آمریکا به وابستگی و سلطهٔ خارجی سپردند، بهگونهای که زمینه برای اجرای کاپیتولاسیون یا قضاوت سپاری فراهم شد و جنایتکاران جنگی و ضدبشری خارجی در برابر قوانین داخلی مصونیت یافتند؟ چرا ایالات متحده در افغانستان چندین زندان ایجاد کرد تا علیه شهروندان شکنجه و اقدامات مرگبار اعمال شود؟ چرا شبکههای سیاسی و اطلاعاتی اجازه یافتند بدون نظارت و رعایت قوانین ملی، تمامیت ارضی و حاکمیت کشور را نقض کنند، بدون رعایت رژیم ویزا وارد کشور شوند و منابع طبیعی و ثروتهای ملی را آزادانه منتقل یا قاچاق کنند؟
سیستم تعلیم و تربیه در افغانستان نیز در همین شبکه های ناکارآمد و تحمیلی گرفتار شد: چرا معارف کشور هرگز بر اساس استانداردهای پیشرفته جهانی نوسازی و بروزرسانی نشد؟ چرا نسل جوان از فرصتهای علمی و مهارتی لازم برای رقابت در سطح بینالمللی محروم شدند و به جای امید و توسعه، در چرخهٔ خشونت، ترس و اضطراب گرفتار شدند؟
فساد گسترده از بالا تا پایین هرم قدرت، حضور افراد بیکفایت، جنایتکار و دزد در رأس هرارشی تصمیمگیری، بیکاری فراگیر، فقر گسترده و ناکارآمدی سیستمهای آموزشی و بهداشتی باعث شد نسل جوان از فرصتهای رشد علمی و اجتماعی محروم بمانند و موج مهاجرت اجباری شکل گیرد. این روندها، همراه با تهدیدهای مداوم امنیتی، انتحاری، ترور ووحشت، و فشارهای خارجی، ذهن و زندگی مردم را در چرخهای از اضطراب و ناامنی نگه داشت و منابع انسانی و طبیعی کشور را به ابزار بازیهای سیاسی و اقتصادی خارجی تبدیل کرد.
این پرسشها نه تنها افشاگریهای سیاسی بلکه مسائل حقوقی، بینالمللی و انسانی را مطرح میکنند که میتوانند محور تعقیب قضایی، بررسی فساد مالی و سوءمدیریت، و طرح مسئولیت کیفری در محاکم بینالمللی علیه عاملان فروپاشی و تسلیمی قدرت، غارت منابع و ثروتهای ملی و نقض حقوق بنیادین مردم افغانستان قرار گیرند.
رهایی هزاران زندانی جنایتکار و تروریست، از جمله اعضای گروه طالبان و سایر نیروهای افراطی اسلامی، تحت فشار عوامل خارجی و با امضای باندهای سیاسی مسلط، نه تنها فاجعهای گسترده در حوزهٔ امنیت ایجاد کرد، بلکه یکی از عوامل کلیدی سقوط سیاسی و نظامی کشور بود؛ سقوطی که با خروج بینظم و فرار ناگهانی، و انتقال کامل قدرت از طریق آنچه «کودتای سفید» و قرارداد دوحه میان آمریکا و گروه طالبان نامیده شد، گره خورد و در تبانی با شبکهٔ فاسد، ناکارآمد و بیکفایت غنی، کرزی و عبدالله سرنوشت میلیونها انسان را در تاریکی و بیپاسخگویی رها کرد.
این روند، علاوه بر فروپاشی داخلی، افغانستان را به قربانی سیاست خارجی و منافع جنگی آمریکا، از جمله جنگ نیابتی آمریکا در همکاری با ناتو و اتحادیه اروپا به بهانهٔ اوکراین علیه روسیه، تبدیل کرد و زمینهٔ وقوع گستردهٔ جنایات جنگی و ضدبشری طالبان در داخل کشور را فراهم ساخت.
امروز در حالی که غنی از «گفتوگوی ملی» و «کلید حل بحران» سخن میگوید، هیچ سازوکار پاسخگویی شفاف و مؤثر در مورد نقش او، حامد کرزی، عبدالله عبدالله و شبکه های شریک قدرتشان در فروپاشی کشور ایجاد نشده است. حتی برخی حامیان خارجی پیشین نیز دیگر حاضر نیستند تحت نام دموکراسی هزینهٔ سیاسی چنین چهرههایی را بپردازند، و این واقعیت، بحران مشروعیت و مسئولیتناپذیری آنان را بیش از پیش آشکار میسازد.
اتهامات گسترده و مستندی که سالها از سوی مردم، نهادهای مدنی، رسانهها و گزارشهای بینالمللی دربارهٔ فساد سیستماتیک، سوءمدیریت مالی، حیفومیل منابع عمومی، فرار سرمایه، و انتقال غیرقانونی داراییها مطرح شدهاند، هرگز از مجرای یک سازوکار بیطرف عدلی و قضایی بررسی نشدند. اکنون زمان آن رسیده است که این پروندههای سنگین از حالت معلق بیرون شده و در برابر وجدان جهانی مطرح گردند.
بر اساس کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل، کنوانسیون پالرمو، مقررات بینالمللی ضد پولشویی (AML)، پروتکلهای همکاری قضایی میاندولتی، و اصول صلاحیت قضایی جهانی (Universal Jurisdiction) در جرایم سازمانیافته و سوءاستفاده از منابع عمومی، جامعهٔ جهانی مکلف است بهمحض وجود شواهد معقول، روند تعقیب قضایی، پیگرد بینالمللی و مسدودسازی داراییهای منقول و غیرمنقول مرتبط با افراد مظنون را در داخل و خارج آغاز کند. کشورهای دونر نیز، که بودجهٔ مالی افغانستان را تأمین میکردند، از نظر حقوقی حق دارند و وظیفه دارند از طریق نهادهای نظارتی، دادگاههای بینالمللی و سیستمهای مالی، بر سرنوشت سرمایههای پرداختشده نظارت و در برابر هرگونه انحراف مالی اقدام کنند.
در چنین وضعیتی، درخواست مردم افغانستان روشن است:
ایجاد یک کمیسیون مستقل حقیقتیاب بینالمللی تحت چتر سازمان ملل یا دیوان کیفری بینالمللی که مأموریت داشته باشد نقش اشرف غنی، حامد کرزی، عبدالله عبدالله و شبکه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی وابسته به آنان را طی دو دهه بررسی کند؛ بهویژه دربارهٔ اتهامات:
. سوءاستفاده از منابع عمومی و کمکهای بینالمللی؛
. ناکامی در حفاظت از امنیت ملی و منافع عمومی؛
. دخالت یا کوتاهی در روندهایی که به سقوط دولت و فاجعهٔ انسانی منجر شد؛
. انتقال اموال و داراییهای عمومی به خارج از کشور؛
. مشارکت یا چشمپوشی از فساد سازمانیافته و تصمیمات غیرشفاف...
فراخوان مردم افغانستان این است که داراییهای داخلی و خارجی این چهرهها و شبکههای سیاسی، اقتصادی و مافیایی وابسته به آنان تا پایان روند تحقیقات، فوراً منجمد گردد و تمام جریانهای بانکی، املاک، حسابهای سرمایهگذاری، تراکنشهای مالی و هرگونه دارایی مرتبط با منابع دولتی، کمکهای خارجی و ثروتهای ملی، مطابق با مقررات و معیارهای حقوقی بینالمللی بهطور کامل بررسی شود.
امروز، در حالی که غنی دوباره ادعای نقشآفرینی سیاسی میکند، مردم افغانستان در برابر این تلاشها با یک حقیقت ساده میایستند: هیچ بازگشت سیاسی بدون پاسخگویی، هیچ سخن از «وحدت ملی» بدون عدالت، و هیچ ادعای «کلید حل بحران» بدون بررسی کامل نقش او و متحدانش در بحران، معنا ندارند. تاریخ افغانستان با خون نوشته شده، اما عدالت میتواند آن را بازنویسی کند.
این صدا، صداى خشم مردم، صدای حقیقت و صدای عدالت است.
و عدالت، دیر یا زود، راه خود را پیدا میکند.
محمد اقبال نوری
>>> غنی را اجل نزدیک است.
باید وصیت خود را بنویسد و از ملت افغانستان اجازه بخواهد تا اجازه دفن جسدش را در لوگر بدهند.
اجل را کس نمیداند چه وقت است
>>> در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در زمان اشرف غنی،هم اشرف غنی خود را برنده انتخابات میدانست و هم داکتر عبدالله.
یکی شان مراسم در ارگ ریاست جمهوری برگزار کردند و دیگرش در قصر سپید دار.
اشرف غنی قبلاً به گلبدین وظیفه سپرده بود که در جریان مراسم تحلیف،یک راکت به ارگ ریاست جمهوری فیر کند تا داکتر عبدالله بترسد و از ریاست جمهوری صرف نظر کند.
مهمان های داخلی و خارجی در محفل اشتراک کردند. دفعتاً راکت به ارگ ریاست جمهوری برخورد کرد.
مهمان های خارجی بیچاره عاجل به عقب سیل کردند که راکت در کجا خورد؟
یگان نفر شان تیم کله خیز شدند و منتظر بودند که اگر راکت دیگر فیر شود،فرار کنند.
اشرف غنی یخن خود را پاره کرده گفت: مه آدم ترس نیستم!
به ای راکت هایتان نمیتوانید مرا بترسانید!
مه رییس جمهور منتخب مردم افغانستان هستم!
مه درین راه از سر خود تیر هستم،اما از خدمت به مردم تیر نمیشوم!
در آنطرف در قصر سپید دار،داکتر عبدالله بیچاره بی خبر از توطئه اشرف غنی،در هنگام بیانیه خود عاجل عقب نشینی کرد و گفت که ما آماده مذاکره هستیم، ما از زور کار نمی گیریم!
مراسم تحلیف ها خلاص شد و اشرف غنی رییس جمهور شد.
هنگامی که در سال ۲۰۲۱ طالب ها به پلچرخی رسیدند، اشرف غنی عاجل خود را به میدان هوایی رساند و فرار کرد.
در دوبی ژور نالست ها همرایش مصاحبه کردند که چرا فرار کردی؟
در جواب گفت: یک تعداد افراد مسلح که نه سر و صورت شان به مردم ما میماند و نه هم به زبان های رسمی ما حرف میزدند،در ارگ داخل شدند و من پیش خود فکر کردم که نشود که این افراد ناشناس بالای من حمله کنند و من از خدمت برای مردم افغانستان بمانم،بنأ ناچار شدم بخاطر حفظ حان خود و خدمت به مردم فرار کنم.
>>> اقبال جان دنبال بهانه نباشید غنی حتی همان فاسدان غنی شامل شود یگانه راه نابودی این گروه فقط وحدت افغانستان حتی همراهی کردن با طالبان میانه رو ان طالبان نظر باردار د لطفاً رسانه ها همکاری کنید افغانستان ازین شرایط بدون خون ریزی خلاص شویم
>>> در طول تاریخ نوشتاری شاید به تعداد انگشتان دست - جنایتکاران محاکمه رسمی شده اند.
ما همه نتیجه اعمال خود را در عمر کوتاه خود خواهیم دید. یعنی هیچکس نمیتواند از نتیجه اعمال خود فرار کند.
عملکرد ما چه خوب و چه بد دوباره بر میگردند تا بر سرنوشت ما به شکلی از اشکال تاثیر بگذارند.
در 50 سال جنگ و نابسامانی در افغانستان صد ها هزار آدمِ بی دفاع کشته شد و میلیونها انسان بی سرنوشت و آواره ملک های جهان شد.
این جنایات شاید در غبار حوادث تاریخ پنهان شود و مردم آهسته آهسته آنها را فراموش کنند.
اما به قول شاملو «داوری آنسوی در نشسته است.»
در قانون طبیعت هر عمل یک عکس العمل دارد.
مولانای عزیز ما میگوید:
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا
امروز بقایای جنایتکاران و وطن فروشانی که 47 سال قبل آرامش کشور را برهم زدند، مردمان بی دفاع را زنده به گور کردند و در نهایت قبر خود را کندند—حتی در زیر لحاف نرم غرب خواب های آشفته می بینند و از عذاب وجدان به اشکال مختلف رنج میبرند.
امریکا با مداخله در کشور های عقب مانده جهان سوم که درگیر منازعات سیاسی و اجتماعی مزمن اند ، چلو صاف سیاستمداران و مدعیان روشنفکری چپ و راست را به اشکال مختلف از آب کشیده است و خود یکه تاز میدان است.
در ده سال اشغال افغانستان توسط روس و بیست سال اشغال توسط غرب، امریکا چلوصاف همه روشنفکران راست و چپ، اخوانی های دو آتشه و جهادی های کم سواد و بی سواد را از آب کشید. اکثریت اعضای بلند پایه و جنایت کار خلق و پرچمطرفدار شوروی را که از مبارزه علیه امپریالیزم امریکا سخن می زدند تقاعد خور امریکا و اروپا ساخت. بسیاری از بلند پایه های روشنفکران چپ طرفدار ایدیولوژی چین را که تقاعد خور اروپا بودند به مقامات بلند در پهلوی کرزی و غنی قرار داد و نیمچه روشنفکرانش را که در غرب و شرق بیکار و سرگردان بودند، با معاش غیر قابل تصور شان ترجمان عساکر کم سواد امریکا ساخت. یک تعداد پیزه پزان و بی مضمون های شعار دهنده و شاعر و ماهر را تکنوکرات لقب داد تا «ریش» سیاف را در پغمان مساژ دهند، دست حضرت را در کابل بوسه زنند و در مقابل معلم عطا در مزار خم شوند تا رئیس و معین و مشاور شوند.
بلند پایه های جهادی بیسواد را که تا دیروز یک خر لنگ نداشتند تورن جنرال و دگرجنرال و امپراطور شمال و جنوب ساخت تا بر گرده مردم سوار شوند و تا میتوانند پولهای فروش سلاح های دوران جهاد را بیشتر و بهتر سرمایه گذاری کنند. بی سوادان ساده دل جهادی را جرات اخلاقی بخشید تا میتوانند چور و چپاول و دزدی کنند، مالک کابل بانک شوند و تیم های بزکشی بسازند و املاک مردم را غصب کرده خانه و قبرستان فامیلی بسازند.
حالا همه را به خانه های دوم شان در دوبی، ترکیه، لندن و پاریس و واشنگتن آورده تا ذخیره اجوره های دنیوی محصول خیرات 20 سال اشغال افغانستان را در امریکا، اروپا، دوبی و ترکیه استفاده کرده–بخورند، بنوشند و موتر دوانی کرده تا میتوانند مصرف کنند و با خواندن نماز های قضایی و حج عمره- ثواب اخروی کمایی نمایند که وقت کم مانده است
و عزرائیل بی صبرانه و خشمگین دهن گراچ خانه و پشت دروازه آپارتمان شان منتظر است.
پژواک- کلیفورنیا
>>> لالام جان از کسی که از قبیله برخواسته چه انتظار داری او مقتضیات زندگی اش آموخته کرده هر چه مال قوم و قبیله نیست غنیمت کن و بدزد . احمق غنی و سایر سیاست بازان پشتون را باید از دید واقع بینانه نگریست . این ها یک خط سرخ میان قبیله خود و بقیه میکشند منفعت قبیله بر هر چیز دیگر رجحان دارد
>>> Sultan Ahmad Karokhi
روز گار مان را خراب کردن این لعنتی ها خود ازی خائن های وطن فروش ... شان کند
>>> Shaima Akrami
چرا ما در حقارت هموطن خود خوش شویم ؟ اینها همه را حقارت میکنند فکر میکنند آمر کل جهان اند همین آدم با جسه خورد خود در بانک جهانی کار میکرد و استاد بود در بزرگترین فاکولته امریکا همین ها او را در قدرت آوردند و بعد هم در پهلویش جهادی ها را جا دادند تا چور کنند و غنی بدنام شود اگر داکتر نبود و مغز نداشت در بانک جهانی کار کرده نمی توانست همین اکنون در کشور عربی برای آنها کار میکند اینها فقط خوش دارند مغزها را از هر مملکت فرار دهند کسانیکه در امریکا زندگی دارند از تحصیلات ترامپ باخبر اند و از دیپلوم های ساختگی او عم که توسط پول پدرش خریداری شده و امریکائی اصیل نیست تا حال بعضی کلمات را غلط تلفظ میکند حتا درست گفته نمی تواند ثروتش هم از چی راهی بدست آمده همه میدانند ! اما جسه ترمپ کلان است این نشان دهنده آن نیست که مغز دارد کارهای جفند که ترمپ میکند هیچ رهبر دیگر شان تاحال مرتکب نشده است اول که تمام اعضای فامیلش در کارها مقرر شده اند دامادش پسرش دخترش خانمش 🤣🤣🤣اگر خسره بره داشته باشد آنهم در کار است !
>>> Hayatullah Kohsar
درود
واقعا باید در راستای منجمد کردن تمام دارای های بیست سال چور یک نیاز وخواست تمام مردمکشور است . بایست راه های حقوقی برای این پروند پیدا کرد وبا مراجع حقوقی بین المللی واتحادیه وکیلان بین المللی انرا دنبال کرد.
اما آنچه من را نگران ساخت پیوستن چپی ها با کرزی غنی را درک نتوانستم منظور شما کدام افراد است اگر مشخص تر بنویسید . زیرا تکنوکرات کرات با بکس سیاه ونکتایی مارک دار از دزدان سر گردنه جهادی ماهر تر زرنگ تر بودند. امروز خلیل زاد یک ملیاردر خاموش است
>>> Nuri Latifa
نوری گرامی طالب با همه جنایات خیانت بیست سال قتل انفجار انتحار مردم آمدند کشور بردند به کمون اولیه این کشور فعلا هیچ چیز ندارد هیچ کس نمیتواند جلوی این وحشت بگیرد اگر غنی توسط برادران نا راضی بیاید کدام آدم و گروه است که مانع این وحشی ها شود . جز که به محکمه هالند معرفی شود از مردم رای جمع شود امید که مردم همصدا شوند با شما همکاری کنند .
>>> Asef Khurrami
این صدا رسا باد!
چپی های که در میان گروه های جهادی و طالبی می جوقند، گند های منجلاب تاریخ اند!
>>> Habib Hd
هیج گوشه ای و هیچ خانواده ای در کشور نیست که از عملکرد اینها داغدار نباشد. برای بدست آوردن عدالت با این صدا همصدایی باید کرد.
>>> قادر آشنا
فرا خوان انسانی است باید همگانی شود و بزبان های خارجی ترجمه شود
>>> Nasima Par
درود و صفا بر شمامحترم اقای نوری گرامی وطنم
عدالت قانون حاکم در جهان آفرینش است امیدوارم این فراخوان همگانی شود
>>> Amir Samim
اقدام نیک هست
این خبیث به محکمه سپرده شود
>>> Ghause Sadiqi
این صدای واقعی چهل ملیون مردم گرسنه و پاهبرهنه ماست
دادگاه لاهه به این خواست ملت شریف. ما. باید لبیگ گوید
آدرس این وطن فروشان دادگاه. مردمی. است و بس
>>> Mohammad Anwary
ایکاش با دستخط نمودن درخواست اقدام توسط اقلیتهای شناخته شده و مردم آگاه وطن و در پهلو شبکه های خبری رادیوئی و تلویزیونی کشور همه دست اندر کاران شده و برای مقامت متذکره ارسال گردد تا در زمینه اقدام ، دارائی های شانرا منجمد و و به محکمه کشانده شوند .
در قسمت ترامپ و تشویق او مسعله یی پایگاه نظامی بگرام و انچه را از خود بجا گذاشته و حتا خود خواستار دوباره گرفتن آنهمه سلاح مدرن و هواپیما ها ، هلیکوپتر های جنگی همه و همه توجه او را جلب خواهد کرد و برعلاوه دوستی او با اعراب همه و همه در زمینه گرفتاری این پاراساید های خونخوار کمک بسزا خواهد داشت ...............تبصره درین مورد زیاد و بسنده میگردم .
به امید روزیکه همه در عمل پیاده شده و شاهد شکوفائی وطن عزیز باشیم .
پاکستان دشمن دیرینه ما نیز غلام ترمپ و تحت فشار قرار گیرد نقش موثر و بسزایی در زمینه خواهد بازی کرد .