رفتار افغانهای داخل بیانکنندهٔ این موضوع است که بحث در سلطه نگهداشتن هژمونی قومی بر اقوام دیگر و تشکیل جغرافیای سیاسی مستقل برای این هژمونی است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۹ ۱۴۰۴/۷/۲۱ | کد خبر: 178146 | منبع: |
پرینت
![]() |
از بدو پیدایش کودکان غیر افغان در داخل جغرافیایی به نام افغانستان همانند اذان پنجگانه ملا و ا، ب، ت، ث پنجسورههای (قاعده بغدادی شاید مشهورترین آن باشد) به دست داشتهای دوران کودکی، موسیقی «پاکستان دشمن ما است» در گوش هر کودک غیر افغان خوانده میشد و میشود.
اینطور است که از همان دم کودکان غیر افغان با عقدهی نهایت در برابر پاکستانی که عمرش شاید از عمر پدرکلانهای دو نسل ماقبل ما کمتر باشد، بزرگ شده و این عقده در روزگاران جوانی تبدیل میشود به دشمنی میراثی که از جانب افغانها برای غیر افغانها با هزار دلیل غیرمنطقی رسیده و بجا مانده است.
برای زدودن این دشمنی میراثی سالها باید کار کرد و روشنگری توأم با دید راهبردی انجام داد تا بالاخره لایههای مختلف این دشمنی میراثی باز شود و حقیقت موضوع مشخص شود و ما بدانیم که پاکستان دشمن ما نیست؛ بلکه پاکستان را افغانهای داخل جغرافیای به نام افغانستان بهخاطر افغانهای آنسوی مرز به غیر افغانها دشمن نشان دادند و دشمن ساختند.
امروز که رفتارهای شعاری و عملی افغانهای دو سوی مرز را میبینیم و میشنویم ذهن آگاه باید متوجه این موضوع شود که پاکستان برای افغانها دشمن است نه برای غیر افغانها. رفتار افغانهای داخل خیلی خوب بیانکنندهٔ این موضوع است که بحث در سلطه نگهداشتن هژمونی قومی بر اقوام دیگر و تشکیل جغرافیای سیاسی مستقل برای این هژمونی است.
دهها دلیل تاریخی، فرهنگی و زبانی وجود دارد و میتوان آن را آورد که نشان میدهد و میتواند مصداق قرار بگیرد برای واردنشدن به این دشمنی میراثی که بر گذشتگانمان تحمیل شد بر ما نیز تحمیل میشود و اگر تلاش برای روشنگری و ایجاد ارتباط بر مبنای منافع ملی (البته منظورم از منافع ملی پارسیزبانان و اقوام متحد آنها است) با پاکستان با در نظر داشت راهبرد درازمدت نکنیم، این امکان وجود دارد که بر نسلهای بعدی نیز تحمیل شود و در آتش دشمنی میراثی افغانها ما غیر افغانها بهویژه دو بزرگ قوم تاجیک و هزاره بسوزیم و کماکان قیمت این دشمنی را بپردازیم.
برای افغانها هژمونی قومیشان بزرگترین، مقدسترین، خطِ سرخترین و مهمترین بخش زندگی دینی، مذهبی، تاریخی، سیاسی، قومی و قبیلهایشان را تشکیل میدهد که برای به اورنگ نشاندن آن از هیچ تلاش تعصبگرایانه، تخریبکننده، و قساوت گونه دریغ نمیکنند و نخواهند کرد همانگونه که درگذشته نیز دریغ نکردهاند.
بنابراین بر غیر افغانها لازمتر از هر موضوع این است که با تفکر راهبردی خود را آش داغتر از کاسه برای دشمنی میراثی افغانها با پاکستان نسازند و بیشتر در راستای تفهیم این امر برای همزبانان خود در مرحلهی اول، برای پاکستانیها در نوبت دوم و برای منطقه و جهان در قدم سوم تلاش کنند و برای حق تعیین سرنوشت خود آستین هویتی بر زده و کاروان مستقل زیستن را به منزل مقصود برسانند.
صلاح خِسروان تاجیک، هزاره، ازبیک و دیگر اقوام غیر افغان در این است که در برابر هژمونی قومی افغانی/پشتونی باید هژمونی پارسیزبانی و غیر افغانی را مطرح کنند و برای قوت بخشیدن آن از هیچ تلاشی بهدور از علایق و سلایقشان دریغ نکنند چرا که این دو مورد نقطهی مشترک میان بزرگ قومهای تاجیک، هزاره، ازبیک و سایر اقوام غیر افغان بوده و است و این نقطهی مشترک میتواند تختهی خیزی برای تشکیل کشور مستقل پارسیزبانان در آیندهی نزدیک در جغرافیای اجدادی خودمان باشد.
نگارنده: احمد رشاد میرزاده