حکومت و ارتش پاکستان طالبانِ پشتون را به دخالت مستقیم در امور داخلی کشور، حمایت از «تحریک طالبان پاکستان» و ایجاد بیثباتی در مناطق مرزی متهم میکنند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ ۱۴۰۴/۷/۱۸ | کد خبر: 178129 | منبع: |
پرینت
![]() |
مدتی را که در پاکستان بودم با برخی از پنجابیها و پشتونها حتی بلوچها روبرو شدم، روایتهای متفاوتی از آنها شنیدم، روایتهایی که بسیاری از ما نسبت به آنها آگاهی چندان درستی نداریم و این کمآگاهی باعث میشود در تحلیل وضعیت طالب و پاکستان دچار خطای محاسباتی شویم.
پشتونها که نزدیک به ۴۰ میلیون نفوس از جمعیت پاکستان را تشکیل میدهند، حدود ۱۵ درصد از کل نفوس این کشور را شامل میشوند. اما وضعیت اجتماعی و سیاسی آنان بهویژه پس از بازداشت عمران خان، رهبر حزب «تحریک انصاف»، بهشدت بحرانی است. در سالهای پسین، فشار بر پشتونها، بهویژه مهاجران افغان که برخی از آنان بیش از دو تا سه دهه در پاکستان زندگی کردهاند، افزایش یافته است و بسیاری از آنها به بهانههای مختلف بازداشت و دیپورت میشوند. این گروهها با اخراج گسترده و محدودیتهای شدید مواجهاند، در حالی که حکومت پاکستان و ارتش آن (که اکثریت مناصب کلیدیاش در دست پنجابیها است) برخورد ملایمتری با مهاجران غیرپشتون دارد. پنجابیها مخصوصا با تاجیکهای افغانستان رابطهی بهتری دارند.
پنجابیها با بیش از ۱۱۲ میلیون نفر جمعیت، تقریباً نیمی از نفوس پاکستان را تشکیل میدهند. آنها در ساختار قدرت، اعم از پارلمان، قوه قضاییه و ارتش، نقش مسلط دارند. از نگاه توسعه، آزادیهای اجتماعی، زنان و اقلیتها مردمانی آزاداندیشتری هستند. سطح سواد، سرمایه و رفاه اجتماعی پنجابیها نسبت به دیگر اقوام پاکستان بهتر است. ارتش و حکومت و روحانیون پنجابی با روی کار آمدن عمران خان اشتباه بزرگی را مرتکب شدند که تا اکنون تاوان آن اشتباه خود را میپردازند.
در مقابل، پشتونها و بلوچها، پنجابیها را متهم میکنند که منابع طبیعی، معادن و سرمایههای مناطق پشتوننشین و بلوچنشین را به نفع خود مصادره کردهاند.
در سوی دیگر، پنجابیها پشتونها را عامل ناامنی، تخریب و حملات تروریستی میدانند. مخصوصا در تظاهرات زمان بازداشت عمران خان، انبوهی از پشتونها، مخصوصا پشتونهای افغانستان به اتهام اخلال نظم عامه، بهمریزی و تظاهرات بازداشت، شکنجه، زندانی و دیپورت شدند. هرچند بسیاری از مشکلات و نابرابریهای قومی ریشه در ساختار قدرت متمرکز پاکستان دارد، نه در خصوصیات قومی.
پس از رویکارآمدن طالبان در افغانستان، روابط اسلامآباد و کابل به شدت تیره شده است و این مناسبت بر روی وضعیت داخلی و مخصوصا با پشتونهایشان تاثیر منفی گذاشته است. حکومت و ارتش پاکستان طالبانِ پشتون را به دخالت مستقیم در امور داخلی کشور، حمایت از «تحریک طالبان پاکستان» و ایجاد بیثباتی در مناطق مرزی متهم میکنند و همیشه مناطق پشتوننشین مورد حملات ارتش پاکستان قرار دارد.
از سوی دیگر، طالبان کنونی دیگر آن طالبان دهه ۹۰ نیستند؛ آنان پس از قرار داد مستقیم با ایالات متحده، به تعبیری شریک استراتیژیک آمریکا بشمار میروند که تا حدی از زیر نفوذ تاریخی حکومت پنجاب و استخبارات پاکستان (ISI) بیرون آمدهاند. این استقلال نسبی طالبان باعث نگرانی عمیق اسلامآباد شده است، زیرا تداوم چنین وضعیتی میتواند تهدیدی جدی برای امنیت داخلی پاکستان، بهویژه در مناطق پشتوننشین بهشمار آید.
در صورت تداوم وضعیت کنونی، پشتونهای ساکن پاکستان بیش از پیش در معرض تبعیض، تهدید، فشار و طرد اجتماعی قرار خواهند گرفت؛ وضعیتی که نه تنها انسجام قومی را تهدید میکند، بلکه میتواند ثبات داخلی پاکستان را نیز به خطر اندازد. طالبان با نزدیکی به هند، قصدا به این حساسیتها را دامن میزنند.
رسول پارسی
>>> من به عنوان یک ترک تبار اعتراف میکنم که پشتونها واقعاً سیاست را میدانند.
در ۴ دهه گذشته دیدیم و ثابت شد که تاجکها اگرچه شعارهای دروغین میدادند، اما در عمل جز دزدی، خیانت، غارت و چپاول کاری نکردند.
اما حاکمان پشتون، حتی ملاها و سیاستمداران بیسوادشان، خیلی بهتر از پروفیسوران تاجک میدانند که چگونه کشور را اداره کنند.
خلاصه اینکه، تا پشتون باشد، به دیگران صبر است.
دکتر نصرالدین سلجوقی
>>> جناب داکتر سلجوقی: شما برای خود تلقین کردین که کاری از شما ساخته نیست، من بعنوان یک فارسی زبان به این حرف شما موافق نیستم و اینکه ترک تبار هستی بهتر است در مورد پروفیسوران ترک نظر بدهی نه تاجک، تاجیک ها کسانی هستند که هر بار حکومت را بدست می گیرند و تو حق دعوا میکنی و برایت می بخشند. صالصه اینکه تا ترک مانند خود گنس باشد جنازه ترکبتار خوانده است.
>>> پاکستان محور شرارت دشمن قسم خورده مردم افغانستان
>>> از تمام مسلمانان تقاضا میشود که جهاد مقدس را در پاکستان ادامه دهد تا وقتیکه پايگاه اشغالگران آمریکای در پاکستان وجود دارد.