چرا دولت ایران از اختلافافکنی و جنگ روانی متابعت کرد؟ پاسخ آن ساده است چون دولت ایران خود در این تله و دام گرفتار شد و شکار این جریانسازی قرار گرفت | ||||
تاریخ انتشار: ۰۰:۲۶ ۱۴۰۴/۷/۱۴ | کد خبر: 178100 | منبع: |
پرینت
![]() |
پدیده مهاجرستیزی و افغانستانیهراسی در ایران بسیار پیچیده است. از زمینه تاریخی مهاجرستیزی در ایران گرفته تا جنگ ترکیبی علیه ایران با محور مهاجران، بخشی از این پیچیدگیها است. لذا در هر موج از مهاجرستیزی در ایران، باید عنصر زمان و شرایط سیاسی و اوضاع امنیتی ایران را در نظر گرفت. مثلاً در موج جدید مهاجرستیزی که از دو سال پیش در ایران شروع شده است، جدا از این که زمینه تاریخی مهاجرستیزی در ایران را نباید از نظر به دور داشت اما پدیده جنگ ترکیبی و روانی علیه ایران با محور مهاجران افغانستانی را نیز نباید فراموش کرد. این جنگ چنان ماهرانه و پیچیده بود که نه تنها شبکههای اجتماعی و رسانههای ایران را فریب داد بلکه دولت این کشور را نیز به دام و تله انداخت.
مصاحبه «پورجمشیدیان» دبیر شورای امنیت ملی ایران درباره جنگ روانی دشمنان ایران با محور مهاجران افغانستانی، مؤید همین نکته است. او گفت که در جنگ ۱۲ روزه بخش زیادی از اخباری که درباره اتباع منتشر میشد، واقعی نبود و جنگ روانی دشمن با هدف اختلاف بین مهاجران و دولت ایران بود.
اگر چنین بود که بود، پس چرا دولت ایران از این اختلافافکنی و جنگ روانی متابعت کرد؟ پاسخ آن ساده است چون دولت ایران خود در این تله و دام گرفتار شد و شکار این جریانسازی قرار گرفت. شبکههای اجتماعی و رسانههای ایران هم از مدتها پیش در این دام افتاده بودند که هنوز نتوانستهاند، از آن خارج شوند. تأکید میشود که موج مهاجرستیزی اخیر بدون ارتباط با عقبه تاریخی مهاجرستیزی در ایران نیست منتها نگاه صرف تاریخی به این پدیده، نمیتواند ما را به تحلیل و نتیجه مطلوب برساند. اعتراف دبیر شورای امنیت ملی ایران در خصوص جنگ روانی و ترکیبی اسراییل علیه ایران با محور اتباع افغانستان، نکته حایز اهمیتی است که میتواند در تغییر سیاستهای دولت ایران در قبال مهاجران افغانستانی، مهم باشد.
در همین ارتباط، اکنون تلاشهایی برای درک واقعیتها در ارتباط با مهاجران افغانستانی در ایران شکل گرفته است اما اولاً جبران آن به زمان طولانی نیاز دارد و ثانیاً به دست آوردن دلهای شکسته گاهی غیرممکن است. به قول شاعر:
دل که رنجید از کسی، خرسند کردن مشکل است
شیشۀ بشکسته را پیوند کردن مشکل است
کوه را با آن بزرگی میتوان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است
به هر حال، یکی از رسانههایی که در دو سال اخیر به تله و دام مهاجرستیزی گرفتار شده بود و اکنون درصدد جبران برآمده است، وبسایت عصر ایران و کانالهای وابسته به آن است. این پایگاه خبری- تحلیلی دیروز مطلبی را تحت عنوان «غم و اندوه کودکان افغانستانی ساکن ایران از نرفتن به مدرسه» به قلم علیرضا سلطانی منتشر کرد که بخشهای مهم آن را با هم میخوانیم:
"این روزها درکنار خانوادههای ایرانی که نسبت به فشارهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از تحریم و جنگ نگران هستند، خانوادههای دیگری هستند که در ایران زندگی میکنند و علاوه بر فشارهای عمومی، غم و نگرانی نسبت به آینده خود و بچههایشان دارند.
سیاستهای درست یا غلط مهاجرتی ایران در سالهای قبل موجب شده که یک جمعیت بزرگی از کشور افغانستان در ایران ساکن شده و زندگی کنند. این اتباع افغانستانی به تبع سیاستهای داشته یا نداشتنه نظام حکمرانی ایران تشکیل خانواده داده و فرزندان آنها در ایران متولد شده و مشغول زندگی، تحصیل و کار شدهاند. درست است که هزینه زیادی نیز برای این خانوادهها به کشور تحمیل شده اما واقعیت این است که بخش قابل توجهی از بازار کار و تولید ناخالص داخلی ایران نیز در همین سالهای تحریم با کار و تلاش اتباع افغانستانی ایجاد شده است.
سیاست تهاجمی و سریعی اخیر وزارت کشور و دیگر دستگاههای اجرایی برای اخراج خانوادههای افغانستانی بدون درنظر گرفتن پیشینه و موقعیت این خانوادهها نه تنها عادلانه نیست بلکه ذهنیت منفی بالایی را در میان مهاجرین و اتباع افغانستانی که سالها در ایران زندگی کرده و نان و نمک ایرانیان را خوردهاند ایجاد میکند. ضمن اینکه همه هزینههایی که کشور برای بارآوری و ارتقای ظرفیت اجتماعی و اقتصادی آنها پرداخته نیز از بین میبرد.
این یک واقعیت است که دولت هنوز به یک سیاست و تصمیم جامع و کامل در خصوص اتباع افغانستانی نرسیده است و طبعاً رسیدن به این سیاست و تصمیم زمانبر خواهد بود. جا دارد دستگاههای اجرایی از جمله وزارت کشور، وزارت آموزش و پرورش و دیگر دستگاهها سیاست کریمانه و فرهنگی گذشته در قبال این خانوادهها و به خصوص فرزندان آنها که با آب و خاک و فرهنگ و زبان و دین کشور ما خو گرفته و به آن علقه دارند را ادامه دهند و نگذراند این رنج و اندوه نرفتن به مدرسه برای این خانوادهها و فرزندان آن به کابوس و عقده تبدیل گردد. بیایید همه دست به دست هم دهیم و لذت روزهای اول مهر و شادیهای کودکانه روزهای اول مدرسه را به همزبانان و هم فرهنگیان افغانستانی خود هدیه دهیم."
این بخشی از مطلب عصر ایران بود اما این که آیا میشود اشتباهات گذشته را صرفاً با چند مصاحبه و انتشار چند مقاله، جبران کرد؟ بعید به نظر میرسد زیرا جبران اشتباه نسبت به یک گروه جمعیتی، نیاز به تغییر دیدگاهها نسبت به آن جمعیت و اقدامات عملی دارد. در ایران باید دیدگاهها نسبت به اتباع و مهاجران افغانستانی تغییر کند و سپس قدمهایی برای جبران مافات حقوق مهاجران برداشته شود. با این وجود، از اظهارات مسوولان ایران مانند دبیر شورای امنیت ملی این کشور در خصوص برائت جمعی و بیگناهی مهاجران و انتشار مطالب در رسانههای ایران در حمایت از مهاجران افغانستانی، باید استقبال کرد زیرا این رسانهها و مسوولان یک کشور هستند که نقش اصلی را در تغییر دیدگاهها نسبت به یک گروه جمعیتی مانند مهاجران، دارند.
مرادی
>>> مردم افغانستان را چه فرض کردید
در جنگ عراق که هزاران شهید دادیم خوب بودیم بعد از اتمام جنگ دوباره مهاجم شدیم همینطوری بودیمممم تا جنگ داعش باز خوب شدیم با تقدیم صدها شهید داعش تمام شد شرایط اقتصادی ایران بد شد باز ماهم آدم بد شدیم تمام گناهان عالم به گردن ما افتاد باز کدام جنگ در پیش است که رسانه های ایران زمینه چینی می کنن برای بردن جوانان ما به قربانگاه ما در اولین فرصت ایران را ترک می کنیم 50سال زمان کمی نبود برای شناختن این مردم غریب همیشه حاضر به فداکاری مردمی که لقمه نان با منتی را با خون در صفحه صفحه این 45 سال تاریخ این نظام پاسداری کرد آخر فقط از آنها سواستفاده شد مدرسه تان خانه تان شهرتان آباد مارا تیر از همسایگی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
>>> مهاجر ستیزی در ایران از جایی اوج گرفت که تبدیل به یک موضوع سیاسی شد حکومت بی پایگاه مردمی مانده شروع به استفاده از مهاجرین در مراسمات برای جایگاه های خالی مانده از مردم ایران کرد . از آنجایی که چهره مردم افغانستان با ایرانی ها تفاوت آشکاری دارد به سوژه اصلی دشمنان حکومت و اپوزیسیون تبدیل شد و کاملا طبیعی بود مهاجرین افغان به سیبل حمله اپوزیسیون ، کشور های دشمن حکومت و مردم ذله و عاصی شده ایران از دست حماقت کردن های بی پایان حکومت قرار بگیرند از طرف دیگر اتاق فکر های جریان افغانیسم ( پشتونوله،) به واسطه دشمنی تاریخی و نیاز به حفظ به اصطلاح افغانستان با همه نیرو و توان وارد شدند تا میان ایران و فارسی زبانان افغانستان نهایت دشمنی را ایجاد کنند آنچه که در اینترنت میتوانید ببینید از طریق هزاران اکانت هر توهینی بخواهند به ایرانی ها میکنند تا نقشه خودشان را پیش ببرند
>>> دو ملت ایران و افغانستان مانند دو برادر زندگی کرده و در آینده نیز زندگی خواهند کرد. آتش بیار معرکه مهاجر ستیزی سیاست بازان ورشکسته اند که برای جبران کم کاری و بیکاری و بی مدیریتی خود دیوار کوتاه تر از مهاجران بی پناه پیدا نمی کنند. مهاجران همیشه قربانی نگاهی اقتصادی و سیاسی صاحبان قدرت بوده اند و در آینده نیز این رفتارها امکان تکرار دارد. از ملت ایران باید تشکر کرد هنوز با مهاجران همسایه دیوار به دیوار هستند و زندگی می کنند. مواظب توطئه دشمنان دو ملت و سیاست بازان ورشکسته و وکلای باز نشسته باشید.
هدایتگر