هراتفاق بدي تبعات ناخوشايندي در پي خواهد داشت!
پريزيدنت ترامپ با اظهارات جنجال بر انگيزي در قبال روابطش با دنيا در طي چند ماه دور دوم حضورش در كاخ سفيد ركورد زده است، موصوف مبتكر نوع نامتعارف سياست در روابط بين المللي و سياست خارجي ايالات متحده گفته ميشود كه ميخواهد ادبيات ديپلوماتيك معمول را باجملات تهديد آميز در آميزد و از اين گونه روش منحصر بفرد حريفان خود را در صحنه روابط بين المللي مرعوب نمايد.

آقاي ترامپ به سبك و سياق بخصوص خودش سعي داشته است كه از لفاظي هاي تهديدگونه به امتيازاتي راهبردي بسود كشورش هم در قبال حريفان و هم دوستانش بهره جويد، ترامپ در نخستين روزهايی كه به كاخ سفيد رسيد، ادعاي عجيبي را عليه ديگران مطرح نمود، خريد جزيره گريلند دانمارك، كانال پانامه، اعلام كانادا بمثابه ايالت پنجاه و يكم و در اين اواخر كسب مجدد پايگاه نظامي راهبردي بگرام افغانستان.

پريزيدنت ترامپ در اخرين اظهار نظرش كه در مطبوعات و وسایل اطلاعات جمعي بين المللي به نشر رسيده است، در خصوص ادعاي بدست آوردن دوباره بگرام، از مرزهاي عرف ديپلوماتيك هم عبور نموده و گفته است كه اگر افغانستان از دادن پايگاه نظامي بگرام به امريكا امتناع ورزد، پيامدهاي بدي در پي خواهد داشت.

با توجه به تغييرات شگرف و سريع در نظام بين الملل، ظهور قدرت هاي جديد در پيرامون افغانستان به باورم اولتماتوم ها و تصميمات زورگويانه مشابه كه بعد از وقايع تروريستي يازدهم سپتامبر ٢٠٠١، واشنگتن توانست تا جهان را تحت پوشش مبارزه عليه دهشت افگني بسيج و راه را براي اشغال نظامي افغانستان به بهانه حضور پايگاه هاي شبكه القاعده تحت حمايت طالبان باز نمايد، ديگر نه تنها مؤثريت ندارد، بلكه بي ترديد هرگونه تهديد و يا استفاده از ابزار زور به قصد سلطه مجدد در بگرام به واكنش سريع و جدي كليه نيروهاي منطقوي مانند چين، روسيه و ايران مواجه خواهد شد، هكذا حضور قدرتمند طالبان كه بر مجموع افغانستان حاكم است، اراده براي تعميل اينگونه مقاصد زورگويانه را نا محتمل و غير ممكن خواهند نمود.

از جانب ديگر اتاق هاي فكري و استراتژيست هاي امريكايي نيك ميدانند كه بدون همكاري گسترده داخلي، بدون موافقت طالبان و در فقدان همسوىي قدرت هاي منطقوي، امريكا در اوضاع كنوني قادر به استقرار نيروي نظامي در هيج صورت نخواهد بود، در حاليكه ترامپ خود اذعان نموده و مي نمايد كه حضور نظامي اش در پايگاه نظامي بگرام كه فاصله چنداني از مراكز بزرگ هستوي چين ندارد، براي واشنگتن از اهميت بالایي راهبردي برخوردار است، بنابر اين با امعان به قدرت و نفوذ كسترده چين در منطقه، آيا امريكا قادر است تا با بكار گيري از قدرت نظامي يا استفاده از زور يكبار ديگر به اشغال بخش هاي كشوري مبادرت نمايند كه در طي دو دهه حضور قدرتمند با تمام متحدين اش، مجبور گرديد تا از ميدان جنگ افغانستان عقب نشيني نمايد.

حضور دوباره نظامي امريكا در افغانستان به همان جزيره ايتوپي ميماند، توهمات آگنده از غرور كاذب كه بنياد عملي ندارد، هكذا ايجادپايگاه هاي نظامي مستلزم راهكاري حقوقي توافق بين المللي است، لذا به اطمینان ميتوان گفت كه بدون موافقت كابل و همسويي منطقه استقرار بيز نظامي خارجي در افغانستان اوهامي بيش نيست.

عبدالاحمد فیض

>>>   هرزمانی کانادا ضمیمه امریکا شد وهرزمانی گرینلند را از دنمارک خریداری کرد وهرزمانی کانال پانامه را تصرف کرد وهرزمانی غزه را اشغال وآنرا محل جذب توریستی ساخت آنوقت بگرام را هم درخواب اشغال خواهد کرد
این فرد که دین ایمان وجدانش رابه پول فروخته است وجز پول به هیچ چیز دیگری فکر نمیکند وقتی تازه برنده انتخابات شد پس ازانتقاد ااز بایدن گفت: اگر من میبودم هدایت میدادم تا همه میدان های هوائی را تخریب وبمبارد کنند
این ....شکی نیست که با راکت وبمارد با استفاده فضای پاکستان برای میدان بگرام صدمه بزند
غ