نامه‌ای به فرهیختگان ایرانی
از میان ۱۵۰۰ نفر مظنون دست‌گیر شده، تنها هفت نفر مهاجر می‌باشند. نود و نه و نیم درصد مظنون‌ها ایرانی اند 
تاریخ انتشار:   ۰۱:۳۴    ۱۴۰۴/۴/۱۱ کد خبر: 177514 منبع: پرینت

رهِ نیک مردانِ آزاده گیر
چوایستاده یی دست افتاده گیر
ایرانیان گرامی، استادان و فرهیختگان ارجمند!

ما مردم افغانستان، با شما همدین، همزبان و همکیش می‌باشیم. شما را به نیکی می‌شناسیم. چهره و اندیشۀ بسیاری از رهبران، اندیشمندان و استادان تان برای مردم ما، بیش از هر ملتی، آشنا است. هم‌زبان‌هایی که بیشتر از ما، داد فرهنگ و هنر سرداده و به پیشینۀ تمدنی این اقلیم بزرگ فرهنگی افتخار می‌کنید. شما، سال‌ها است که از دین و آیین سخن گفته اید و پیرو آن مدنیت ایرانی- اسلامی را رقم زده اید که قرار است برپایه طریقت محمدی و سیرۀ علوی رفتار نماید.
من با شما، آهسته و بی‌صدا سخن می‌گویم. تریبونی در اختیار ندارم که بتواند در این روزگار حیرت، درد و رنج مردم محرومم را بیان کند. با این وجود، سخن همسایه را باید شنید، هرچند که آواز بلندی نداشته باشد.

من، با شما از بوعلی، سنایی، هجویری و پیر هرات سخن نمی‌ گویم؛ شاید که در زمانه ی بد، آنان را نشناسید. شما را به آیۀ قرآن که می‌فرماید « ولَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى » قسم نمی‌دهم؛ که این روزها، قرآن در میان ما مسلمانان، مهجور است. من شما را به سخنان امیر مؤمنان علی هم اشارت نمی‌دهم؛ چرا که نسل امروزتان اغلب، عربی نمی‌دانند و حکمت علوی نمی‌خوانند. همان علی که فرمود: "الناس صنفان: إما أخ لك في الدين، أو نظير لك في الخلق".
من با شما به فارسی سخن می‌گویم. از زبان حافظ و سعدی حکایت می‌کنم و شما را به میراث ماندگار مشترک مان، ارجاع می‌دهم.
باور دارم که مرزهای سیاسی، بین ملت‌های هم‌فرهنگ و هم‌زبان، جدایی انداخته است؛ اما آیا بین یک ملت و گذشته تاریخی آن هم گسست آفریده است؟ آیا سیاست و جغرافیای سیاسی، نسل امروز را با همه داشته‌های فرهنگی شان بیگانه ساخته است؟

هم‌کیشان ارجمند!
باورکنید در گذشته‌های این مرز و بوم، چیزهای ارزشمندی به نام رواداری، هم‌پذیری، مروت و مدارا وجود داشت. نیاکان ما، در این آب و خاک، به نوع دوستی شهره بودند و « بنی آدم را اعضای یک دیگر» می دانستند. نسل‌های گذشتۀ ما، از مردم آزاری بیزار بودند و به « آزار موری» راضی نمی‌شدند. آنان، صدها سال پیش که جهان به دهشت سرا می‌ماند، اهل سازگاری بودند و آسایش هردو گیتی را در « مروت و مدارا» می‌دیدند؛ اما دریغا که انقطاع تاریخی روی داده است. انگار، آموزه‌های انسانی سعدی، حافظ و دیگر نام‌آوران فارسی، بیشتر از خود شان خاک خورده است. آنچه این روزها در اردوگاه‌های مهاجران جریان دارد، نه تنها با این آموزه‌ها نسبتی ندارد؛ که با آیین جوان‌مردی و رسم آزادگی نیز بیگانه است. آئینی که می‌گفت: رهِ نیک مردان آزاده گیر، چو ایستاده‌یی دست افتاده گیر!.

شما می‌دانید که در میان چندین هزار مهاجر اخراجی، افتادگان زیادی حضور دارند. شما خبر دارید هر روزه چند هزار طفل خرد سال، در هوای سوزان 45 درجه تابستان، ساعت‌ها زیر آفتاب قرار دارند؟ شما احساس می‌کنید چه تعداد زنان باردار در صف‌های طولانی اردوگاه‌ها و سر مرزها عذاب می‌کشند؟ شما میدانید که چه تعداد افراد بیمار و معلول در میان اخراجی‌ها حضور دارند؟ شما در جریان هستید که این روزها، چه تعداد پیرمرد و پیرزن افتاده ای عصا به دست، به صورت گروهی رنج می‌برند و تحقیر می‌شوند؟

من به عنوان یک انسان هم‌زبان، شما را به « رواداری» فرا می‌خوانم. آشکارا بیان می‌دارم که شما ملت بزرگی هستید. رفتارهای اینچنینی شایستۀ شما نیست. اگر گذشته‌های مشترک را فراموش کرده اید، امروزه نیز شما مردان و زنان فرهیخته ای بسیار دارید. شما هم اکنون حکیمان، مصلحان، اندیشمندان و فرزانگان بسیار دارید که می‌توانند رهنمود انسانی برای تصمیم سازی‌های تان ارائه نمایند. گفتار، پندار و کردار خوب با همسایگان را به جوانان‌تان آموزش دهد. باور کنید، شایسته نیست که جمعیت چند میلیونی هم‌کیش و هم زبان خود را همواره از دریچۀ تنگ سیاست بنگرید و یا با چشمان کم فروغ چند فاشیست بیمار رسانه‌ای، به داوری بنشینید.

من اعلام می‌کنم که سیاست بی رحم است. قدرت، بی‌تقوا است. حتی قانون منهای اخلاق، ویرانگر است. برای همین انتظار می رود که در مواجه با مردم مسلمان افغانستان، در کنار منافع سیاسی، از فرهنگ، اندیشه و اخلاق بهره بگیرید. دیپلماسی فرهنگی را بر فشار حداکثری ترجیح دهید. ما شاخه‌های جدا افتاده از یک ریشه ایم. برای همین از استادان، حقوق دانان و عدالت خواهان ایرانی انتظار دارم جلو خود سری‌ها و نفرت پراکنی‌های فتنه انگیزان را بگیرند و به مدیران کم تجربه یادآوری کنند که در پی نکبت امروز، فردایی نیز هست.

من به عنوان یک شاگرد حقوق، از همه اندیشمندان حقوقی دانشگاه‌های ایران، که کتاب‌ها و مقاله‌های بسیار در باب عدالت، انصاف،کرامت و حقوق بشری افراد نوشته اند و برای انسانی شدن حیات جمعی تلاش کرده و خون دل‌ها خورده اند، تقاضا می‌کنم که اینک، سکوت تلخ شان را بشکنند و از تضییع حقوق بشری و زوال کرامت انسانی جلوگیری نمایند.

مهاجران افغانستان، انسانند و هم دین و هم زبان شما می باشند. اخراج دفعی، گروهی و اجباری آنان فاجعه خلق می‌کند. برخورد تند و تحقیر آمیز با جمعیت چند میلیونی، کینه می‌آفریند و دشمنی دایمی را بین نسل‌های آیندۀ دو ملت همسایه، به ارمغان می آورد. ملت‌هایی که همواره به نیکی کنار هم بوده اند و رسم برادری داشته اند. این رسم متقابل بوده است. ایرانیان، به مهاجران ما پناه داده اند ومهاجران در آبادی، توسعه و حتی دفاع ایران سهم داشته اند. اینک، با تاسف که توطئه اوج گرفته، خدمت گران صادق و مدافعان مقاوم، با انگ خیانت و با دستان خالی، اخراج می شوند. این منصفانه نیست. شما، در دفاع از انصاف و عدالت چکاری کرده می‌توانید؟

من از اندیشمندان و حقوق دانان ایرانی موارد ذیل را خواستارم:
۱. به مسئولیت انسانی خود در جلوگیری از ظلم مستمر عمل کنید. ظلم و عدل در خلا تحقق نمی‌یابد. محدود به متن‌ کتاب‌های شما نیست. بهترین جلوه‌گاه عدالت و ستم، رفتار مدیران و سربازان تان با مهاجران است.

۲. اسیر عوام‌گرایی سیاسی نشوید. جلوی تعمیم اتهام جاسوسی به جمعیت چند میلیونی را که چند فعال فرصت‌طلب رسانه‌‌ای مطرح کرده اند، بگیرید. به رسانه‌ها و افراد فتنه‌انگیز بگویید که جرم، عمل شخصی است. از میان ۱۵۰۰ نفر مظنون دست‌گیر شده، تنها هفت نفر مهاجر می‌باشند. این، فقط نیم درصد کل مظنونان را تشکیل می‌دهد. نود و نه و نیم درصد مظنون‌ها ایرانی اند. اگر قرار بر تعمیم باشد، آنان، شایسته‌‌تر می‌باشند.

۳. درک کنید و بگویید که بسیاری از مهاجران نه برای تخریب، که از بد حادثه و توالی بحران، به کشور شما پناه آورده اند. بحرانی که استخبارات جهانی و دولت‌های همسایه در ایجاد و تداوم آن نقش جدی داشته و دارند.

۴. واقعیت را درنظر بگیرید و به رسانه‌های تان بگویید که آستانه جرم میان مهاجران افغانستان، نسبت به هر قومیت دیگری کمتر است و گراف خشونت شان نسبت به آمار جهانی پایین‌تر می‌باشد.

۵. خدمات مردم افغانستان به جامعه و‌ کشور ایران و نقش مهاجران را در آبادی، توسعه و حتی دفاع ایران، را نادیده نگیرید. ما بیش از هر ملتی در هنگامه‌های خطر، در کنار تان ایستاد شده ایم و بیشتر از همه ای ملت‌های محبوب تان خون داده ایم. در طول تاریخ، هیچ‌ ملتی را نمی‌توان یافت که به اندازه ما هزاران شهید و مجروح را به رسم برادری برای دیگری، اهدا کرده باشد.

۶. جلو سیاسی و امنیتی کردن پدیده اجتماعی مهاجرت را بگیرید. در ارتباط به مردم افغانستان دیپلماسی فرهنگی پیشه سازید و از فشار حداکثری بر مهاجران بکاهید. اخراج اجباری روزانه بین ۳۰ تا ۶۰ هزار نفر، اعمال فشار سیاسی نیست، ایجاد فاجعه انسانی است.

۷. اخراج مهاجران، در اختیار شما است. این پروسه را به تدریج، به دور از آزار و تحقیر و با حفظ کرامت انسانی مهاجران به پیش ببرید.

۸. جلو اخراج اجباری بیماران، معلولان و زنان باردار را بگیرید.

۹. به اصول راهبردی بین المللی مهاجرت در خودداری از اخراج مهاجرانی که به هر دلیل، جان شان در خطر می‌باشند، پای‌بند باشید و به مدیران تصمیم‌ساز یادآور شوید که بسیاری از افراد به دلایل امنیتی از بازگشت به میهن شان معذورند.

۱۰. تذکر دهید بسیاری از دختران برای ادامه تحصیل آمده اند، در صورت امکان ، این حق را از آنان سلب نکنند.

۱۱. به دولت تان یادآور شوید که پول‌های بسیاری از مهاجران در بانک‌ها، شرکت‌ها، بنگاه‌ها، کارفرماها و صاحبان خانه‌ها پراکنده می‌باشد. تصفیه آن نیاز به زمان بیشتری دارد. به این دسته از مهاجران فرصت دهند که حقوق و دارایی شان را جمع آوری نمایند.

استادان، اندیشمندان و حقوق‌دانان فرهیخته ی ایران با این شعر حافظ شیرازی که قرن ها پیش گویا زبان حال ما مهاجران شده است؛ نامه ام را به پایان می برم:
ما به این در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

با احترام
عبدالملک وحیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
فرهیختگان ایرانی
اخراج مهاجرین
نظرات بینندگان:

>>>   Sayedeshaq Shojai
بی برنامگی و ناهماهنگی نهادهای ایرانی درباره مهاجرین هم برای مهاجرین و هم برای ایرانیان چالش‌های زیادی ایجاد کرده است. باز گذاشتن مرزها پس از سقوط جمهوری و سرازیر شدن جمعیت کلان به سمت ایران یک نمونه است. درحالی که در دو سال گذشته عزم بر اخراج مهاجرین کردند، پنج نمایندگی ایران در افغانستان روزانه به صورت انبوه ویزا صادر کرده تا یورو دریافت کنند و نیاز ارزی برطرف شود. دوشب پیش مومنی وزیر کشور، از این ناهماهنگی ناله کرد و گفت: سال گذشته یک میلیون ویزا صادر شده است. دود این اقدامات ناسنجیده چشم مهاجرین را کور کرده است.

>>>   Mahmood Qassemi
دولت ایران فقط به فکر منافع خود است و برای دست یابی به این منافع به هیچ قانونی پایبند نیست. روند بی برنامه مهاجرین این روزها مشخص می‌کند که انسان ها برای این کشور ارزشی ندارند. همانند بوجی های سیمان در انبارهایی به نام اردوگاه بدون امکانات نگه داشته می‌شوند و در آخر هم با مخارج سنگین آنها را گویی از زندان آزاد می‌کنند.
لعنت به این گونه سیاست و لعنت به حکومت فعلی که در مقابل این ظلم سکوت کرده و منتظر است تا طعمه ها از مرز ها به این طرف انداخته شوند تا شکارشان کند.
دنیا واقعا دیگر بدرد نمی‌خورد...
هیچکس به اصول انسانی پابند نیست...

>>>   هموناهم گفتن ساختگیه تااخراج افغانیاراتوجیه کنند وگرنه هیچ افغانی حاضرنیس دستش به خون بیگناهان الوده کند وبارژیم سفاک صهیونس همکاری کند چه برسه که ایران وطن دوم ماست
چقدرفتارشون نسبت به مهاجرین غریب ظالمانه وناجوانمردانس وایه ی صریح قران هس که خداوند فرموده گناه یکنفررا به پای قومش سیاه نکنید
حداقل حرمت ماه محرم راکه ماه عزاس ومهاجرین عزادارن را حفظ نکردن

>>>   می دونی من فقط دردم اونجا میاد که اسم حکومت شیعه است رفتار حکومت بنی امیه اخراج کنید اما پول خانه هایشان را از صاحب خانه های بی انصاف بگیرید پول کارکردشان را بگیرید دروغ نگویید ملت بی پناه را بدنام نکنید. پزشکیان خواهد رفت دولتش تمام میشود اما نگذارید پایان برادری ما باشد اخراج کنید اما مهاجرانی که در طول ۴۰سال اینجا آمده آمد چطور در عرض چند ماه برگردند؟می دانید چه فاجعه ای رخ خواهد داد ؟افغانستان کشور جنگ زده ایست مثل ایران روی دریای نفت و گاز نخوابیده بله ثروت دارد اما در دل کوهها سالها زمان لازم است تا به بهره برداری برسد
به مردم رحم کنید تا خدا بر شما رحم کند فوج فوج موکب در محرم در مسیر کربلا بزنید چندتایش را هم سر مرز برای مردم بی پناه بزنید البته اگر امام حسین علیه السلام رو مصادره نکردید اسلام این نیست چی دلت میخواد چی حالت رو خوب می کنه ببین اربابت چی حالشو خوب می کنه الحمدالله که در مسیر کربلا و در خود ایران هزاران موکب هست چندتایش را به نیت امام حسین سر مرز بزنید زن و مرد دارن از گرسنگی تلف میشن خجالت داره طالبان اونور مرز با غذا از گرسنگان مهاجر پذیرایی کنن دریغ از کمترین امکانات برای مهاجرین در مرز ایران دولت ها را رها کنید ببینید خدا چی میخواد از ما...

>>>   مهاجر افغان: اخراج می‌شویم و صاحب‌خانه هم پول ما را می‌خورد.
یک مهاجر افغان می‌گوید تا پنج روز باید خاک ایران را ترک کند ولی صاحب‌خانه حاضر نیست پول گروی خانه را بدهد.
او حدود دو ماه پیش پول گروی خانه‌اش را از صاحب‌خانه طلب کرده بود.

>>>   مهاجر افغان: هیچ نهادی برای جلوگیری از اخاذی از مهاجران وجود ندارد.
یک زن افغان در پیام صوتی می‌گوید ماموران ایرانی شبانه به خانه‌های افغان‌ها در تهران رفته و آنها را بازداشت و اخراج می‌کنند.
او گفت که وضعیت مهاجرین وخیم است و ماموران ایرانی به بهانه‌های مختلف از مهاجرین پول می‌گیرند و هیچ نهادی وجود ندارد که اخاذی از افغان‌ها را پیگیری کند.

>>>   اگر برای امام حسین سینه می زنید رفتار یزید گونه خود را ترک کنید لب مرز هزاران کودک گرسنه و تشنه جان می‌دهد در گرما نفسش بریده علی اصغر های زمانمان را درک کنیم امام حسین سینه زن نمیخواهد یاور می خواهد نه برای کودک خودش برای کودک مظلومی در هرجای دنیا امام حسین سر مرز افغانستان ایستاده ببیند چندتا حر و زهیر پیدا می شوند تا به زنان باردار و کودکان تشنه موکبی بزنند

>>>   تمام کارتخوان های اتباع رابانک های ایرانی قطع کردن
مهاجرین قانونی خیلی زیرفشارن. سفارت هیچ غلطی نمیکنه
.لااقل مشکلات مهاجرین راپیگیری وحل کنید

>>>   خدایا بخشنده رحم کن به مردم افغانستان دیگران را آزمایش نکن سر مردم مظلوم پناهش خدت باش آمین،

>>>   به فرموده استاد شهید مطهری رحمت‌الله که فرمود شمر ۱۴۰۰سال پیش مرد شمر امروز را بشناسید که چه می‌کند با مردم بی پناه شمشیر عدل علی بشکند کمر شمر زمانه را خداوند درجای حق است این روزهای سياه میگذرد

>>>   Hamid Ariarman
ببخشید که وقت شوخی نیست!
ولی طوری که ایران در مورد جاسوسی پناهجویان اف‌غ‌انستانی در ایران می‌نویسد، دل آدم به حال موساد می‌سوزد!
یعنی موساد به حدی بیچاره و بی پول و بدبخت شده که رفته از سر گذر و چهارراه کارگر ا‌ف‌غ‌انستانی استخدام‌ کرده برای جاسوسی!

>>>   در باب اخراج مهاجران افغانستانی

مردم ایران نه در ورود مهاجران افغانستانی نقشی داشته‌اند، و نه در اخراج آنها. مانند سایر مسائل، در این مورد نیز نظر، سیاست یا میزان همّت حکومت منشأ اثر بوده است. اینکه امروز می‌بینیم چند صد هزار نفر در عرض چند روز و هفته اخراج می‌شوند، یعنی امروز «همّت» بلندی برای اخراج مهاجران غیرقانونی پیدا شده است. دلیل آن هم کاملاً روشن است: نگاه به مهاجران افغانستانی امنیتی شده است ــ البته این فقره را معترضان چند سالی بود که می‌گفتند و گوش شنوایی وجود نداشت.

اینکه در این میان گروهی نشسته‌اند و طبق معمول دربارۀ مسائلی که مردم نقشی در آن ندارند، دائم به مردم حمله می‌کنند، نشانۀ نوعی آفت روشنفکری و خودبرتربینی است که می‌خواهد برای نشان دادن متمایز بودن خود از دیگران جامعه را به خاطر مسائلی که نقشی در آن نداشته، شماتت کند. تظاهر به انسان‌دوستیِ فراملی همیشه خودپردازی برای خرید اعتبار روشنفکری بوده. اما بخواهیم یا نخواهیم مشکلات شهروندان همیشه در چارچوبی «ملی» شکل می‌گیرد. در مسائل شهروندی، گریختن به انساندوستی جهان‌وطنانه چیزی جز پاک کردن صورت مسئله و آرمانشهرگرایی توخالی در بر ندارد. ضمن اینکه در این مورد جفا در حق بخشی از خود مهاجران هم هست. مهاجران جماعتی یکدست نیستند و با هم تضاد منافع دارند.

اما چند مسئلۀ روشن وجود دارد که ما بارها گفته‌ایم و شگفتا که با همۀ روشنی، برخی نمی‌خواهند آن را درک کنند:

در ایران سنتی تحت عنوان «افغان‌ستیزی» هیچ‌گاه ظهور و بروز فاحشی نداشته. مهاجران افغانستانی که عموماً هم قشر کارگر و زحمتکش بودند، در ایران کار و زندگی می‌کردند. بخشی از این افغان‌های مهاجر به مرور زمان در ایران ازدواج کردند، بچه‌دار شدند و فرزندانشان در ایران بزرگ شد.

اگر دربارۀ این افغانستانی‌تبارهای عزیز و محترم، در فرایند اعطای تابعیت سختگیری و جفایی وجود داشته، بسیار باعث تأسف است. کسی که در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده، حق تابعیت دارد. اما اگر این قوانین مشکلی دارد، باز نشانۀ «افغان‌ستیزی اجتماعی» نیست؛ مگر سایر قوانین جمهوری اسلامی مورد تأیید همۀ مردم ایران است؟ این مردم بابت داشتن ویدئو، گیرندۀ ماهواره مجازات شده‌اند! بابت یک قانون چند دهه جنگیده‌اند و به جایی نرسیده‌اند! حالا چطور کسی می‌خواهد این قوانین را پای مردم بنویسد؟

مسئلۀ اعتراضات به مهاجران افغانستانی از تابستان 1400 شروع شد که سیل مهاجرت آغاز شد. آمار مهاجرت در این چند سال را با ارقام جهانی مقایسه کنید. رقم مهاجرت ده تا بیست برابر کشورهای مهاجرپذیر است! این مهاجرت نیست، «هجوم» است و حتی اگر بین دو استان رخ دهد، اعتراضاتی برمی‌انگیزد و ربطی به «افغان‌ستیزی» یا «نژادپرستی» ندارد.

یک مهاجر به هر کشور اروپایی برود، باید چند سال رنج کمپ و پذیرش را پشت سر بگذارد؛ ابتدا با او مانند مجرم و اسیر رفتار می‌شود، اما کسی متهم به نژادپرستی نمی‌شود. جدای از «سیل» مهاجرت، مهاجر «غیرقانونی» یعنی ورود سپاهی از سایه‌ها که هیچ نام و نشانی ندارند! این یک خطر و ایراد مضاعف است.

متأسفانه گروهی با استفادۀ نابخردانه از تعبیر «نژادپرستی» اجازۀ طرح این مسائل اجتماعی را گرفتند. تا پیش از 1400 توازنی اجتماعی میان مهاجران افغانستانی و جامعۀ ایران وجود داشت. همزیستی مسالمت‌آمیزی وجود داشت و دلیلی برای ستیز وجود نداشت. اما وقتی توازن بر هم خورد، زمینه برای پیدایش ستیزهای اجتماعی ایجاد شد. چیزی که برچسب‌زنندگان نمی‌فهمیدند این بود که اتفاقاً برای «جلوگیری از پیدایش افغان‌ستیزی» و همچنین برای محافظت از مهاجران قدیمی باید جلوی ورود سیل‌آسا را گرفت.

در نهایت بابت همۀ این مسائل حکومت مقصر است. مگر شهروند ایرانی راحت به دیگر کشورها مهاجرت می‌کند که دیگران راحت بیایند؟ اگر هم مهاجران افغانستانی گرامی ادعا می‌کنند در ایران به صلابه کشیده می‌شوند، پس دلیل این مهاجرت سیل‌آسا چیست؟ چه کسی را دیده‌اید که برای رفتن به جهنم شبانه به کوه بزند یا در صندوق عقب پنهان شود؟

در نهایت به برادران و خواهران افغانستانی پیشنهاد می‌کنم بمانند و به حد توانشان برای اصلاح امور کشورشان تلاش کنند؛ شما نکنید، بچه‌‎هایتان باید بکنند، بچه‌هایتان نکنند، نوه‌هایتان باید بکنند. از این رنج گریزی نیست، چنان‌که ما گریزی نداشتیم. دوم اینکه از آنها می‌خواهم انصاف پیشه کنند و بگویند اگر ناگهان دو میلیون ایرانی بریزند در کابل چه خواهند کرد؟ بیست سال گفتید آمریکا ثروت افغانستان را می‌دزدد و در شعار ضد غرب با طالبان هصدا شدید! حالا شما ماندید و کسانی که نمایش تصویر جنبده را حرام می‌دانند.

آروزی قلبی من این است که افغانستان از دست بنیادگرایی رها شود. مهاجران قانونی افغان هم قدمشان بر چشم ما ــ ما ایرانیانی که چند دهه است از زمین و زمان سیلی می‌خوریم، اما افغان‌ستیز نشدیم.

مهدی تدینی | گاراژ

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است