سناریوی رها شدن از سوی آمریکا، سیاستمداران پاکستانی را وحشت زده میکند. دولت ترامپ ممکن است با خیزش مأموریتی به افغانستان بازگردانده شود | ||||
تاریخ انتشار: ۲۳:۳۸ ۱۴۰۴/۱/۲۵ | کد خبر: 177089 | منبع: |
پرینت
![]() |
بر اساس گزارش هااختلاف در درون دولت پنهان آمریکا بر محور روابط آینده آمریکا با پاکستان ،احتمال دگرگونی های سیاسی را در افغانستان و منطقه بازگو مینماید.
نویسنده معروف ،اندر کویبکو برحول این اختلافات و تحولات، نظریه پردازی های را انجام داده است که در بخشی محوری آن ژیوپولتیک افغانستان یکی از فاکتورهای اساسی این دگرگونی ها را احتوا مینماید.
بر اساس این تحلیل، در اوایل اپریل ۲۰۲۵، وبسایت Drop Site News گزارشی منتشر کرد با عنوان "وزارت امور خارجه و پنتاگون در حال نبرد با دولت پنهان بر سر آینده هند و چین هستند". خلاصه این گزارش آن است که وزارت خارجه و پنتاگون ظاهراً در مورد آینده روابط آمریکا و پاکستان با سازمان سیا دچار اختلاف شدهاند. وزارت خارجه و پنتاگون خواهان فاصله گرفتن از حمایت نظامی و تقویت رهبری غیرنظامی و حاکمیت دموکراتیک در پاکستان هستند، در حالی که سیا، نهادهای نظامی و امنیتی پاکستان را شریک قابل اعتمادتری میداند.
منطق پشت این اختلاف، ژیوپولیتیکی است. کسانی که خواهان تغییر اساسی در سیاست دهه های آمریکا نسبت به پاکستان هستند، سیاستی که منابع ناشناس Drop Site News آن را بازتابی از افزایش نفوذ جناح «اول آمریکا» میدانند، بر این باورند که این تغییر میتواند به طور چشمگیری به برنامه های دولت ترامپ علیه چین کمک کند. به زعم آنها، «پاکستانِ تحت رهبری غیرنظامیان» اختیار حل و فصل منازعه دیرینه اش با هند را خواهد داشت، که در نتیجه هند قادر خواهد بود تمرکز خود را بر مرزهای شرقی گذاشته و در برابر چین نقش موازنه گر ایفا کند.
اگرچه در این گزارش هیچ ابزار مشخصی برای رسیدن به حاکمیت دموکراتیک غیرنظامی در پاکستان مطرح نشده، اما ممکن است رویکرد چماق و هویج (تشویق و تنبیه)در دستور کار قرار گیرد. مسایل کلیدی که این سیاست میتواند بر آنها اثر بگذارد شامل نقش پاکستان در افغانستان (یعنی تضعیف طالبان)، اقدامات احتمالی ضدتروریستی در آن کشور، فروش تسلیحات، تعرفه ها و روابط تجاری و سرمایه گذاری با روسیه است.
به طور خلاصه، افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان مظنون به پناه دادن به تروریست هایی است که از سوی اسلام آباد تهدیدی جدی برای امنیت ملی پاکستان قلمداد میشوند. بنابراین، پاکستان نیاز دارد یا این گروه ها را از افغانستان اخراج کند، یا این کشور را بابت امتناع از این کار مجازات نماید.
برای افزایش احتمال موفقیت در این زمینه، حمایت سیاسی و نظامی آمریکا لازم است. هرگونه اقدام در این جهت بدون جلب چنین حمایتی، میتواند باعث شود آمریکا پاکستان را با تمام تبعات ان به عنوان «کشوری یاغی» معرفی کند.
در زمینه فروش تسلیحات، اگرچه بیشتر تجهیزات نظامی پاکستان از چین تأمین میشود، اما این کشور ناوگانی از جنگنده های F-16 ساخت آمریکا را نیز در اختیار دارد. این جنگنده ها هم به لحاظ فنی و هم در حفظ روابط دوجانبه اهمیت دارند. اگر آمریکا تصمیم بگیرد از ارایه قطعات یدکی یا فروش تجهیزات جدید به پاکستان خودداری کند، حتی با بهانه هایی مانند مخالفت با برنامه موشکهای دوربرد این کشور، این امر به تشدید تنشهای سیاسی منجر خواهد شد.
در مورد تعرفه ها، ایالات متحده بزرگترین مقصد صادراتی پاکستان محسوب میشود، با حجمی حدود ۶ میلیارد دالر در سال، معادل ۱۸ درصد از کل صادرات این کشور. بنا به گزارشها، جنگ تجاری جهانی ترامپ بهشدت صنعت نساجی پاکستان را هدف قرار خواهد داد، که این موضوع ممکن است بحران اقتصادی-مالی کشور را تشدید کرده و اگر مذاکرات جدید به سرعت نتیجه ندهد، منجر به دور تازه ای از ناآرامی های سیاسی می شود. اقتصاد، یکی از نقاط ضعف پاکستان است و آمریکا میتواند به شدت از این نقطه ضعف بهره برداری کند.
در همین راستا، سناریوی رها شدن از سوی آمریکا، سیاستمداران پاکستانی را وحشت زده میکند، زیرا آنها از تبعات اقتصادی-مالی، سیاسی (اعتراضات گسترده) و امنیتی منطقه ای (در برابر هندِ کاملاً تحت حمایت آمریکا) بیم دارند. از سوی دیگر، خود آمریکا نیز خواهان چنین وضعیتی نیست، چرا که نگران تبعات امنیتی جهانی است اگر پاکستانِ مسلح به سلاح هسته ای، در واکنش «یاغی» شود، به ویژه اگر از سوی چین جسارت بیشتری پیدا کند. این موازنه منافع یا بهتر بگوییم ترس های متقابل وضعیت موجود را حفظ مینماید.
در عین حال، وضعیت کنونی مانع از اجرای استراتژی «چرخش مجدد به آسیا» از سوی جناح «اول آمریکا» میشود، چرا که پاکستان همچنان دسترسی قابل اعتمادی به اقیانوس هند برای چین فراهم میکند و این مسیر را برای صادرات چین به اروپا و واردات منابع از آفریقا هموار میسازد. اهمیت راهبردی این موضوع در آن است که پاکستان میتواند اثرات اقتصادی احتمالی ناشی از مسدود شدن تنگه مالاکا از سوی آمریکا علیه چین را کاهش دهد.
در مقابل، پاکستان میتواند روی حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی چین حساب کند، که این موضوع باعث میشود پاکستان بیش از حد از هند عقب نماند. بنابر این، هرگونه امتیازدهی به آمریکا در زمینه روابط با چین، ممکن است به ضرر منافع امنیت ملی پاکستان تمام شود، مگر در دو سناریوی احتمالی که شاید با هم مرتبط باشند.
سناریوی اول این است که تجارت و سرمایه گذاری بیشتر از سوی روسیه، که ممکن است آمریکا از طریق معافیت های تحریمی در صورت شکل گیری یک شراکت راهبردی نوظهور با روسیه، آن را تسهیل کند، بخشی از فشارهای اقتصادی ناشی از کاهش همکاری با چین را کاهش دهد. چین احتمالاً به دلیل تهدید مشترک هند، همچنان به تسلیح پاکستان ادامه خواهد داد، اما احتمال دارد آمریکا به تدریج جایگزین چین در این حوزه شود، هرچند این امر به قیمت تضعیف چرخش واشنگتن به سمت هند خواهد بود.
سناریوی دوم آن است که مناقشه کشمیر سرانجام حل و فصل شود. جناح «اول آمریکا» معتقد است این امر مستلزم حاکمیت دموکراتیک غیرنظامی در پاکستان است. تحقق این امر میتواند فرصت های اقتصادی جدیدی را برای جبران حمایت های از دست رفته چین فراهم کرده و تهدیدات متقابل را کاهش دهد. در چنین شرایطی، نقش روسیه و آمریکا اهمیت بیشتری پیدا میکند، اما حتی از منظر خوشبینانه آنها و هند، این سناریو کمتر از اولی محتمل است و خود سناریوی اول نیز با تردیدهایی مواجه است.
بر اساس این تحلیل، اگر سیا پیروز شود و وضعیت موجود حفظ شود، در آن صورت دولت ترامپ ممکن است با خیزش مأموریتی به افغانستان بازگردانده شود.
در اوایل فبروری «درآپ سایت نیوز» گزارش داده بود که «ارتش پاکستان امیدوار است ترامپ را دوباره به جنگ در افغانستان بکشاند» ،سناریویی که برای ترامپ با مشکلاتی مانند نارضایتی گسترده داخلی، اختلال در چرخش استراتژیک به هند، و تشدید تنش با ایران همراه خواهد بود. در مقابل، اگر آمریکا پاکستان را رها کند و این کشور بطور یکجانبه و در مقیاس بزرگ وارد افغانستان شود، بدون اینکه ابتدا حمایت آمریکا را کسب کند، ممکن است در واکنش «یاغی» شود، همانطور که پیشتر توضیح داده شد و این امر یک معضل جدی ایجاد خواهد کرد.
تا زمانی که رژیم نظامی فعلی پاکستان از ارایه هرگونه امتیاز (احتمالاً تحت فشار آمریکا) به نخست وزیر پیشین زندانی، عمران خان، خودداری کند و به تلاش برای کنترل حزب مخالف او ادامه دهد و در نتیجه مانع حاکمیت دموکراتیک غیرنظامی شود، مشکلات با آمریکا ادامه خواهند یافت، مگر اینکه سیا برنده رقابت با وزارت خارجه و پنتاگون شود. هر نتیجه ای که حاصل شود، تأثیر گستردهای بر امور جهانی خواهد داشت؛ از این رو پیگیری آن اهمیت دارد.
با احترام
عارف عرفان
لندن، اپریل ۲۰۲۵
منبع: گلوبال ریسرچ
>>> Abdulqadir Rahimi
پاکستان فرزند تا خلف آمریکا شده روابط نزدیک اقتصادی با چین ایجاد کرده
اما از نظر استخباراتی پیوند آمریکا و پاکستان ناگسستنی هست
موضوع دیگر این تی تی پی در افغانستان حضور فعال دارد و پناهگاه امنی هست جای شک نیست
دلیل این که قبل از شکست حکومت جمهوریت با طالبان افغانستان یکی بود حتی اکثریت نیروی های پیشتاز کند علیه نیروهای امنیتی نیرو
های تی تی بود
اما این که چرا طالبان حمایت عام تام از تی تی پی انجام میدهد سه موضوع است
یک اینا به یک دیگر تعهد دادن از هم دیگر حمایت کنند
موضوع دوم این که مناطق پاکستان تحت پوشش پناهگاه امن در صورت سرنگونی طالبان برای آنا هست یعنی خانه دومی در صورتی که در افغانستان جای دیگر نداشته باشند
موضوع سوم این آمریکا از طریق طالبان افغانستان کسانی که گوانتاناما تربیت شده و حالا در راس استخبارات طالبان است ماهانه ۱۵ میلیون دالر هزینه اطلاعاتی میگیرد و نیروی نیابتی در منطقه به حساب میآید با تی تی پی ارتباط نزدیکی دارد هاله ای فشار و تیغ برندی
به گلوی پاکستان گذاشته که پا فراتر از گیلیم خود نگذارد روابط خارجی خود را مطابق به سیاست های آمریکا تطابق دهد
>>> Mohammad Ali Lagzi
ماشاالله بسیار زیبا و جذاب نوشته شده است برای مردم افغانستان بخصوص نسل جوان و نوجوان وطنم خیلی مؤثر است برای مردم جهان نشان داده میشود که چی قسم پلان های مختلف اوپراتیفی و استخباراتی تحت عنوان مثال های جدید کرفته شده است
>>> Hashem Faqiri
درود؛ برخی تحلیگران بر آننند که امریکا در تلاش اند سراجالدین جقانی را به جای کود حبتالله نصب کند و در عین حال پاکستان را نیز خشنود سازد، زیرا پاکستان با حقانیها رابطهی نیکی دارند.
>>> Zarghuna Wali
تحلیل ارزنده منافع ملی برای هر کشور مهم است به جز از افغانستان
متاسفانه رهبران سیاسی افغانستان که هیچگاه منافع ملی و کشور شان را در نظر نگرفته همیشه نظام و دولت در امتیاز گیری درونی خود و یا هم به چور و چپاول قوم پرستی ، گروه پرستی ملیت پرستی داخلی مصروف بودند منافع ملی در سطح جهان به باد فراموشی سپرده اند که امروز افغانستان بیچاره ترین فقیر ترین کشور جهان است پاکستان سیاست قوی را در گذشته و حالا چه در منطقه و چه در سطح جهان به سود کشورش بازی کرده و دستاورد بزرک را در سطح جهان به دست آورده که امروز ابر قدرت جهان هم از نقش پاکستان در اقصاد و سیاست جهانی در هراس است
که سیاست پاکستان تاثیرات مستقیم به وضعیت افغانستان هم دارد که نباید چشم بست
نوشته را به دقت خواندم
قلم تان رساتر باد
>>> نام محمد عمرسیرت
تحلیل تان بجا اماپراگنی های دیگری نیز وجود دارد که مافوق چنین موضوع خاص و پجوهش شما است !که آن ابارت از تصمیم خاص عروسیه در مورد جهان عدالت خواهی می باشد! و این بدین معنیست که هنوز هم برای پنهان کردن حقایق منظور شده جهان نمی خواهد بیان کند! که می مانند و یا میروند؟
>>> Abdul Nnasir Harakat
طالبان بیشتر از پيش کرده قوي شده اند و ټی ټی پی خود يک پروژه پاکستان در جريان جنګ جهت تقويت صفوف طالبان برای امريکا و سيا در پروپوزل پروژوی محک شده بود حتا در زمان کرزی در حدودو 6_8 هزار خانه وار در کنر ننګرهار شینوار پکتيا پکتيکا خوست قسمتی از کندهار جاګزين شده بود و تدارکات اکمالاتی تا سرحد تداوی اش سيا ميکرد بر بنيه ګلوبالیزم صرف یک حراس برای امريکا موجود است انهم امنيت سلاحهای اتومي پاکستان است که بدست حراس افګنان مخالف امريکا نيافتد ديګر پاکستان تجزيه ميشود همين حاله تقریبا معاډل 60 ميلیارد دالر را چین در زیر ساختهای پکستان سرمايه ګذاری و زخیره کرده اند هند با امريکا در قسمت بحر هند جهت جلوګیری صادرات کالای چين نسبت به پاکستان برای امريکا معتمدتر است در ۱۰۰ قريب ۲۰٪ به مسایل التجاري امريکا بستګی و اتکا نميګیرد صرف جهت صدور و پیشرفت کالاهای خویش عوض چین برای تسخير بازارهای امريکا در کوشش اند برای امريکا در خطه خاور ميانه ایران و در قسمت اسیای جنوبی پاکستان منحيث دول قوی در کار نيست و جهت ديګر باوجود بنديزهای اقتصادي ايران ایجادګر موانع قوی برای منافع امريکا است و پاکستان نيز در نزديکت روابط با چين برای امریکا در صورت تسخیر تایلند ز جانب جین پاکستان برای سیا درخور اهميت نيست زیراکه در صورت تسخیر شدن تایلند بجز از ایالت سيند کراچی پاکستان جای مناسب ديګر در اسیای جنوبی برای امريکا نيست ها اګر طبق تبصره و تحليل مفصر برای سيا پاکستان درخور امنيت باشد مدت تبادل دو رئیس جمهور در امريکا بشمول ټرامپ مدت زمانی دربر خواهد ګرفت زيراکه هر استراتيژی امريکا این چنین نتایج مثمری در برګيرنده است از بابت دیګر امريکا مملکت است متکی بر منافع خود و ایجاد بیسهای قوي برای منافع ملی و بدست اوردن کمایی و سرمایه ګذاریست نی متعهد با داشتن دوستیهای دیرین که برایش پاکستان در درهم شکستن شوروی انجام داد بلکه امريکا را فشرد و در عوض صاحب نيروی اتومی شد که این خود برای امريکا یک زنګ خطر است بنا امريکا در سدد تحزیه ی زمانګیر ایران و پاکستان است و سیاست های روان جنګ اوکراین ۔ائیسرائیل و حالات نابسامان خاور ميانه امریست مقدم برای ستراتيژی فی مابین امريکا و وروسها در چارچوب سياست امريکا دیګر اروپای غربی برایش بشکل ناتو در خور اهميت چی که نيست بار دوش امريکا است است
>>> تغیر در راه است.
مقاومت پیروز میدان است و بگیل ها بازنده اصلی.
پیر ها میمیرند و جوان ها جای شان را میگیرند.
>>> از مرد پولداری پرسان کردند این مردک کیست؟ گفت او غلام من است. از مرد بیچاره پرسان کردند آیا این مرد پولدار ارباب توست؟ گفت نه. او همکار استراتژیک من است!!!! من و او با هم همکاریم!!
حالا در رابطه امریکا و افغانستان کدام ارباب است و کدام "همکار استراتژیک"؟؟!!!!
>>> بعضی ها گپ از مقاومت یا بغاوت میزنه جوانان مملکت امنیت میخواد اقتصاد میخواد زندگی آرام به دور از بغاوت گران مفت خور لندغران ما همه را دیدیم که به وقت فرار به وقت زور که ده م و ن شان همه یا جرم بال یا ب ماشین لندکروزر به خارج خود را رساندن خانه آمده ماشین آمده جیب پور دالر ما ملت را تنها گذشتن طالب میگه کو رهبران پیر تان و کو رهبران جوان تان ما ملت گفته از شرمندگی میگیم همه فرار کردن ما هم از تنگ دستی به بیچارگی نتوانستیم فرار کنیم او بغاوت گران و رهبران زورگو او سیاسیون او جنرالان او قومندان ها نزدیک به چهار سال میشه برای ما ملت که قوم تان بودیم هم زبان تان بودیم سرباز تان بودیم در این چهار سال دریغ از کونی ارد کمک تان اگر جوان تان پیر تان اگر باز در این کشور افغانستان شما رهبران خود خانده اگر مثل دوستم که بوتل فانتا ده ک و ن اشچی کرد اگر ما ملت ده سر شما از پیر تان تا جوان تان این کار نکردیم دیگه روی ما را سیاه کنید دیگه گپ از بغاوت یا به قول لندغران مقاومت گپ نزنید کدام کاری خطر ناک بهت میشود اینا از ما گفتن بود باز نگوید که ما خبر نبودیم طالب اگر شما هم هیچ نگوید از دست ما ملت دیگه خلاصی ندارید باید حساب کتاب مو به مو زره به زره باید بدهید حتی از نام که به عنوان رهبر سیاسی جنرال باید بدهید تا هنوز هم یک مشت دوزد لندغر قطاتریق حرف از مقاومت میزنه بس کنید از بس که پوسیم زدین از بس که کوز زدین این باید شما را بگیرد کویتان بیرون کند این که شرم ندارد بگیل که بگیل شود تا قیامت بگیل است
>>> مقاله از زبان انگلیسی خوب «ترجمه» شده است.
اگر به عوض «رویکرد هویج و چماق(تشویق و تنبیه)» - سیاست زور و مدارا ترجمه میشد، بهتر خواهد بود.
پژواک
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است