رهبران خود فروخته و خاین به کشور و مردم، بار دیگر یک فرد خاین بارز و متجاوز به آیین و آرامش مردم را به عضویت شورای خود در آوردند.
«شورای ملی برای نجات افغانستان» در بیانیه‌ای اعلام کرد که محمد عمر داوودزی،‌ از مقام‌های ارشد دولت پیشین افغانستان به عنوان رییس اجرایی این شورا انتخاب شده است.
در بیانیه شورا آمده که به تازگی ۳۴ نفر دیگر از رهبران سیاسی و جامعه مدنی افغانستان به عضویت این شورا درآمده‌اند که با این حساب شمار اعضای آن به ۷۱ نفر رسیده است.
این شورا در بیانیه خود افزود که اعضا در مورد فهرست جدیدی از احزاب سیاسی و رهبران جامعه مدنی که تمایل خود را برای پیوستن به این شوار ابراز کرده‌اند، صحبت کرده‌اند.
طبق بیانیه شورا، آقای داوودزی و سرپرست دبیرخانه شورای ملی نجات افغانستان موظف به بررسی ساختار فعلی این شورا شده‌اند که پیشنهاد ایجاد کمیته‌های جدید، بخشی از آن است.

شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان متشکل از رهبران جهادی، مقام‌های حکومت پیشین و سران برخی از احزاب مطرح افغانستان است. این شورا پس از تسلط طالبان بر افغانستان در خارج از کشور تشکیل شد و اعضای آن همه در بیرون از افغانستان هستند.
مارشال عبدالرشید دوستم، عطامحمد نور، محمد محقق، عبد الرب رسول سیاف و سرور دانش از اعضای ارشد این جریان سیاسی هستند.
این شورا در بیانیه جدید خود گفت که به ماموریت خود برای توانمندسازی مردم افغانستان متعهد است و به دنبال ایجاد یک حکومت پاسخگو در این کشور است.
محمد عمر داوودزی که اتهامات فراوانی از جمله همسویی با جریان های مخرب و همکاری با گروه های تروریستی و غارت دارایی ها و ثروت های مردمی و بیت المال و اموال دولتی را در پرونده خود دارد، به عنوان رییس اجرایی شورای خود برگزیدند.

رهبران بی خرد نادان، نام تشکیلات خود را شورای ملی نجات افغانستان نام گذاری کرده اند در حالیکه اعضای همین شورا باعث دربدری مردم و تسلیم کشور به طالبان و نابودی این سرزمین شدند.
هنوز این متهمان به جنایت و خیانت، در فکر رسیدن به قدرت و غارت مجدد مردم و دارایی های خدادادی این مملکت هستند در حالیکه بر همه مردم ما روشن شده است که این خاینان جز دروغ و تزویر کار دیگری بلد نبوده و همواره در مسیر تباهی کشور و مردم گام برداشته اند.

رهبران خاین و خود فروخته دیروز و فراریان امروز، یکبار دیگر منتظر این هستند تا کشوری مانند آمریکا و یا دیگر قدرت های جهانی گوشه چشمی به آنها انداخته یکبار دیگر آنان را بر مردم بیچاره و سرگردان این مملکت مسلط بسازد تا باز این خاینان به دزدی ها و جنایات شان ادامه بدهند.
هرکدام از این خاینان فراری، در آوردن طالبان بر مسند قدرت، متهم بوده و مردم هرگز فراموش نکرده اند که این افراد در راستای تسلط طالبان تلاش های فراوانی انجام داده اند.

مجمع ملی برای نجات افغانستان روز جمعه، ۱۶ قوس سال گذشته طی مراسمی آنلاین اعلام موجودیت کرد.
در اعلامیه این ایتلاف آمده است: «اعلام موجودیت مجمع ملی برای نجات افغانستان یک رویداد مهم و استثنایی در جهت استحکام و انسجام بیش‌تر مبارزات مردم برای نجات افغانستان است که استقلال، عدالت، آزادی و ایجاد نظام سیاسی برخاسته از اراده و رای مردم افغانستان را برای کشور به ارمغان خواهد آورد.»
این مجمع امیدواری کرده است که طالبان برای بیرون رفتن از وضعیت کنونی افغانستان تن به مذاکره بدهند.
این مجمع خواهان تعامل با کشورهای منطقه، جهان و همچنان سازمان ملل شده است.

در میثاق مشترکی که از سوی این ایتلاف منتشر شده، اهداف مجمع ملی برای نجات افغانستان شامل بسیج نیروهای مخالف طالبان، شفاف‌سازی ماهیت این گروه برای جامعه جهانی، تلاش برای ایجاد اراده بین‌المللی و منطقه‌ای برای حل بحران افغانستان عنوان شده بود.
براساس این میثاق، مبارزه با تروریسم، انتقال حاکمیت به مردم، تضمین مشارکت فعال آن‌ها در ایجاد دولت پاسخگو و تدوین قانون اساسی از دیگر اهداف این ائتلاف خوانده شده بود.

هرچند هیچگدام از این رهبران دستاوردی برای مردم نداشته اند اما شکست این ایتلاف از همان زمان مشخص بود، زیرا افراد نفوذی مخربی مانند عمر داوودزی عضو این تشکیلات بودند.
سابقه افرادی مانند عبدالرشید دوستم فرصت طلب، محمد کریم خلیلی ترسو، عمر داوودزی خاین و جاسوس، عطامحمد نور پول پرست، محمد محقق، عبدالرب رسول سیاف سیاس، صلاح‌الدین ربانی منزوی و بقیه خورد و ریزه هایی که از آنهای بنام رهبران تشکیلات های سیاسی یاد کردند، برهمگان مشخص و هوایدا است و نیازی به تشریح سوابق این افراد نیست اما جای تعجب است که افرادی مانند احمد مسعود در میان این به اصطلاح رهبران متهم به جنایت و خیانت چه می کند؟
رهبرانی که هنوز بفکر موقعیت های سیاسی و اقتصادی خودشان هستند و می خواهند از هر فرصتی بنام مردم اما برای خودشان استفاده کنند.

بقول رسول پارسی، "این‌هایی که ارتش مجهز، جنگ‌افزار، حمایت کشورهای بیرونی، دیپو‌های مملو از سلاح و مهمات، سرمایه‌های میلیون دلاری و... داشتند و حتی سه روز ایستادگی نکردند، و یک ساعت از قبر قهرمانان خود دفاع کرده نتوانستند، حالا بر اساس چه فشار سیاسی و جنگی این‌همه سر و صدا راه می‌اندازند؟ به قول نستوه نادری اگر من جای ایشان بودم و دیپوهای لبریز از سلاح (برای چند سال مبارزه) را از من می‌گرفتند و قبر پدرم را بادباد می‌کردند، همان‌جا و در همان لحظه خودم را می‌کشتم.

آیا رهبران مقاومت همان دزدها، مافیای مواد مخدر، مافیای قاچاق سنگ‌های گران‌قیمت، سلاح و... گذشته هستند؟ آیا نتیجه مبارزه این است که مردم بی‌پناه کشته شوند تا همان رهبران گذشته دوباره بر شانه‌های مردم سوار شوند؟
چرا ایشان، که فرزندهای‌شان در دبی، آمریکا، هند، فرانسه و... زندگی‌های لوکس دارند و مشغول معیشت‌اند، فرزندهای نازپرورده‌شان را برای حفظ این سرمایه‌های به میدان جنگ نمی‌فرستند تا برای حق خود و پیروان‌شان برزمند؟"

مرتضی جلالی نیز برهمین نظر است، "خواب رفتگان سیاسی از کنفرانس بُن خود را نشان دادند. کسانیکه به نمایندگی از مردم افغانستان و جریان جهاد و مقاومت به بن رفتند و کم کم اکت رهبری به خود گرفتند فاحش ترین اشتباهات سیاسی را مرتکب شدند. اشتباه این مدعیان رهبری، مردم و جریان مردمسالار را دهه ها به عقب بازگرداند اشتباهات غیرقابل بخشش عبدالله و یونس قانونی سرآغازی بر ایستایی جریان مردمسالار در افغانستان بود ادبیات اقلیت و اکثریت و برادر بزرگتر و کوچکتر و تحمیل یک چهره بعنوان زعیم و یک مُدل حکومتی بحیث نظام حاکم به مفهوم شکست یک آرمان تاریخی و یک باور عمومی بود.

آنها قدرت را برای خود می خواهند نه برای مردم؛ قدرت را بحیث ابزار کسب ثروت تعریف می کنند، به مقام که برسند سکوت می کنند گویا هم مجاهدین سهمشان را گرفته اند و هم خانواده قربانیان به حقشان رسیده اند و هم ملت از غم و غریبی خارج شده اند. آنها معمولا از رقبای درونی خویش باجگیری می کنند بیش از آنکه به تهدیدات بیرونی متوجه باشند، توانشان را در راه تخریب و تضعیف همرزمان و همقطاران خودشان صرف می دارند و باعث تضعیف روحیه ملی و مقاومت جمعی حوزه نفوذشان می شوند.

از نظر آنان راس هرم قدرت آمریکا و سپس متحدین آمریکا و بعد از آنها کشورهای منطقه است، بعد از آن رییس حکومت افغانستان است، بعد از آن منصبداران و مناصب کلیدی درون نظام است آخرالامر نوبت به مردم هم که رسید ملک ها و خان ها و فرماندهان و متنفذین و زورمندان محلی ارجحیت دارند. از نظر این دسته رهبران خواب رفته چیزی به نام اکثریت خاموش، فرهنگ مدرن سیاسی، قدرت توده ها، بینش شهروندی، غرور ملی و... زیاد اهمیت ندارد بنابراین بیشتر وقت و انرژی شان را صرف ملاقات ها و لابی گری ها در سطح سفارتخانه ها و نمایندگان خارجی و نهادهای درجه سه و چهار بین المللی و حتی مامورین استخباراتی در اروپا و آمریکا می کنند اینها به حزب بی باورند و اگر حزبی داشته باشند ترجیح می دهند در یک حزب کوچک رهبر باشند اما در یک حزب بزرگ با دیگران برابر نباشند.
اینها رهبر نیستند و نمی توانند باشند بلکه راه گم کردگانی هستند که خود بخشی از مشکلات مردم هستند و تبدیل به موانعی برای تفکر شهروندی و گذار به سمت دموکراسی شده اند."

سید اسحاق شجاعی، رهبران را علت اصلی از دست رفتن فرصت ها می داند: "در جمهوری20 ساله، فرصت‌های بسیاری سیاسی واقتصادی به افغانستان روی آورد؛ فرصت‌هایی که می‌توانست افغانستان را زیرورو نماید و به کشوری در حال توسعه، تبدیل و جنگ، ناامنی، فقر، بیکاری، بی‌سوادی و ... را ریشه‌کن کند. این فرصت‌ها در اختیار رهبران سیاسی بود؛ امّا رهبران سیاسی به دلایل زیادی، فرصت‌ها را آتش زدند؛ از جمله فقدان دانایی و مدیریت، نداشتن درایت، شعور سیاسی و دوراندیشی، غرق‌شدن در فساد، افتادن در دریای قدرت و ثروت و کر و کور شدن و نداشتن درد ملّی و مردمی. رهبران سیاسی، فرصت‌ها را به نفع شخصی و حداکثر قومی و حزبی خود مصادره و بی‌اثر کردند.

فساد و بی‌دردی این رهبران از کاخ‌های فرعونی، سفره‌های قارونی، موترهای آن‌چنانی، ریخت‌وپاش‌ها، ثروت‌های کلان در داخل و خارج آشکار است. در کشور فقیری که بیش از 90 درصد مردم، نمی‌توانند شکم خود را از نان خشک سیر کنند، داشتن چندین کاخ با امکانات رفاهی فوق‌العاده، موترهای آخرین سیستم آمریکایی و اروپایی، ساعت‌های 25 هزار دالری، خرید لباس از فروشگاه‌های لوکس فرانسوی، ساختن‌شهرک‌های متنوع، پنهان‌کردن خود در میان 200 تا 300 محافظ و ... با کدام عقل و کدام وجدان سازگار است.
در این 20 سال میلیاردها دالر برای بازسازی افغانستان از خارج آمد و در اختیار رهبران قرار گرفت؛ امّا رهبران، این پول‌ها را به خارج انتقال دادند و بانک‌های کشورهای عربی و اروپایی را پر کردند. میلیون‌ها دالر، طلا، کاخ‌ها و مارکیت‌های آن‌ها پس از فرار به دست طالبان افتاد.

فرصت‌های سیاسی20 ساله و میلیاردها دالر اهدایی، به جایی این‌که افغانستان را از فقر، جهل استبداد و عقب‌ماندگی برهاند و در توسعة کشور هزینه شود، رهبران سیاسی را در ثروت و قدرت غرق کرد؛ چنان غرقی که عقل و درایت را از آنان گرفت؛ کور و کر شدند و دیگر واقعیت‌ها را ندیدند و نفهمیدند که بر سر راه‌شان چاهی دهان باز کرده است. رهبران سیاسی از درون پوک و خالی شده بودند و نیاز به لگدی داشتند که خاکستر شوند. با لگدی که خوردند، خاکستر شدند و باد بردشان.
بنابراین رهبران سیاسی نادان، بی‌درایت، فاسد و خاین یکی از عمده‌ترین عوامل شکست جمهوریت در افغانستان مي‌باشد."

بقول شریعتی، آری اینچنین بود برادر....

کد (4)

>>>   ملتی که درایت تشخیص رهبر واقعی را از رهبر غیر واقعی نداشته باشد همان پر کنندگان جیب مفلسکان اند که در نهایت بد بخت میشوند.

>>>   رهبران یعنی جنایتکار چپاوالگر وویرانگر.نفرین بر آنها.
باشنده کابل،مامور دولت.

>>>   هرگاه یک حکومت و یا جریان فکری و سیاسی نتواند خود را ملّی و مدرن و با دموکراسی و قوانین حقوق بشر منطبق سازد، حتی اگر وابستگی خارجی نیز نداشته باشد، لاجرم خودبخود تبدیل به عمله و آلت دست سود جویان و فرصت طلبان داخل و خارج و بیگانه گشته و منافع دیکتاتورهای حاکم و شرکای آنان را تاًمین می کند.

>>>   بلی هم وطن
چهار فرعون
چهار یزید
چهار شمیر
چهار بنی اسرایل
چهار قاتل ملت
چهار جنایت کار تاریخ سیاه
چهار از خدا بی خبر

>>>   مسلمانان اعتقاد دارند شایسته ترین فرد برای رهبری باید زعامت یک ملت را بر عهده بگیرند. بنابراین رهبر باید حتما از همه افراد حاضر در جامعه اصلح تر و اعلم تر باشد. بنابراین تصور این که در طول زمان فرد دیگری از نظر صلاحیت از رهبر پیشی بگیرد کمی سخت است و ممکن است به ذهن متبادر شود که شاید از اول شخص دوم اصلح تر بوده

>>>   قدرت و دولت و دار و ندار را به داره و دسته دزدان وحشی تالب تروریست و فاشیست های پشتون سپردند. این بود پایان یک مرحله بسیار مهم و راهبردی. حالا میخواهند تالب دولت شده و مطلق مسلح و صاحب زرادخانه های جنگی بی پایان را کمی آرایش کنند و حاکمیت را یک شکل و شمایل نمایشی نسبتا مدنی تر و قابل قبول برای افکار عمومی جهان ببخشند. میخواهند تکنوکرات های پشتون و بعضی مهره های مزدور از اقوام دیگر را نیز در کنار تالبان بچینند و نامش را بگذارند دولت همه شمول و چه و چه های دیگر. اکنون مرحله زنگار زدایی از چهره کریه حاکمیت وحشیانه تالبانی پشتونی است تا بگویند که دولت همه شمول است، دولت چندین حزبی و چندین قومی و چندین فکری است. مردم خوش اند و دنیا گل و گلزار.
آهسته آهسته سفارت ها را تسلیم تالب کرده راهی هستند. آهسته آهسته به اصطلاح شخصیت های پشتون تکنوکرات و لیبرال مشرب و نکتایی دار را وارد ساختار حاکمیت پشتونی می کنند. آهسته آهسته مجالس سیاسی گفتگو های «بین الافغانی» دایر می نمایند. آهسته آهسته در حاشیه ها، در زیر پای بدنه اصلی و فربه و همه جا ساکن تالب تروریست بعضی تغییرات مردم فریب را به وجود می آورند. روشها را کمی تغییر می دهند. حتا میخواهند که پس از یک دوره کشتار و قساوت و بربریت بی نظیر ، سیاست های دلجویانه را روی دست گیرند. همه اش فریب. همه اش نیرنگ . همه اش کار های که حاکمیت مطلقه تکقومی پشتونی تالبان و همگنان شان را قایمی و دایمی سازند. فکر می کنندکه در دو سال سرکوب، سرکوب، سرکوب و در دوسال کشتار و کشتار و کشتار که شاید دو سه سال دیگر هم ادامه یابد و احتمال هرگونه سرکشی و خیزش و براندازی کاملن از میان برود، می توانند با خاطر راحت حکمرانی کنند. کار ها در داخل و خارج از سوی تالبان و حامیان خارجی شان در همین سمت و سو روان است.
اما بیرون از این حوزه و ساحه تالبانی / فاشیستی پشتونی ، یک جنبش آزادیبخش ملی شکل گرفته است و در حال گسترش می باشد. تنها موضوع و مساله ایکه اوقات تالب و حامیان خارجی شان را تلخ ساخته است و در محاسبات شان جای نداشت همین جنبش و مقاومت مردمی به رهبری احمد مسعود قهرمان می باشد. این مقاومت رویا های شیرین تالبانی / فاشیستی پشتونی شان را به یک کابوس وحشتناک تبدیل کرده است.
من بار بار نوشتم و باز می نویسم که مردم تاجیک و دیگر آزادی خواهان کشور، دو راه بیشتر ندارند. یا تسلیم شوند و بگذارند که تالبان تروریست وحشی و دیگر فاشیست های رنگارنگ پشتون در مدت کوتاهی نسل شان را منهدم و نابود سازند و اگر کسانی زنده ماند و در کشور ماند در اسارت و غلامی جاویدانی به سربرند. یا اینکه برای دفع تجاوز اشغالگران تالب فاشیست و حامیان شان زیر چتر مقاومت ملی و تحت رهبری احمد مسعود بسیج شده تا رسیدن به آزادی با تمام توان بجنگند.
اگر میخواهیم به آزادی برسیم، اگر میخواهیم نسل ما را منقرض نسازند، اگر میخواهیم از ناموس و زمین و میهن و همه ارزشهای والای خویش دفاع کنیم، یگانه راه، یگانه گزینه، یگانه شانس ما پیوستن به مقاومت و ایستاد در کنار احمد مسعود میباشد.
از خدای خود سپاسگزارم که احمد مسعود عزیز را داشتیم. افتخار می کنم که مردان و زنان پاکباز و دلیر و ایثارگر داشتیم که ایستادند و به تجاوز، به فاشیزم، به تالبانیزم، به وحشت و تروریزم، نه گفتند. ورنه گلیم مردم تاجیک برای همیشه جمع می شد و دیگر کسی نام و نشان ما را پیدا کرده نمی توانست. باور و یقین کامل دارم که این جنبش آزادیبخش ملی، این رستاخیز بزرگ تاریخی، به یاری خدا و همت مردم قهرمان و مقاومتگران ما هر روز بهتر و گسترده تر و توانمند تر می شود. اطمینان دارم که تجاوزگران تالب فاشیست از سرزمین های ما روبیده می شوند. میدانم که مقاومت پیروز می شود.

>>>   ⚠️👈 اینها ملعونین و رهبران تروریست های همجنس باز هستند.

>>>   طاابان باید سقوط کنند.
حال برای رسیدن به این هدف چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟؟؟؟
در قدم اول ایحاد هسته های مقاومت پلی است که باید در بین ملت ایجاد شود.
که ها میتوانند این هسته ها را ایجاد کنند ؟؟؟؟
آنهاییکه توان گرد آوری افراد جامعه را دارند .
حال شما نویسنده این مقاله لطف کنید و اسم چند نفری که از نظر شما این قابلیت و مقبولیت رادارند بنویسید تا مردم جان به لب رسیده از حماقت طالب کمرشان را بسته کنند.
تنها با انتقاد کاری از پیش نمیرود در کنار انتقاد پیشنهاد هم باید باشد.

>>>   احمد مسعود را دزدان احاطه کرده اند و نمی گذارند از آنها جدا شود

>>>   چشم امید خیلی ها به این جوان بود اینهم قاطی دزدان و فراری ها شد

>>>   امیدی یه هیچیک از این رهبران نیست اینها همه جیره خواران دیگران هستند.
>>>   کسیکه به این ....مانند سیاف ....ملایی ناتو صلاح الدین .....عطا ..... دوستم .....محقق .... یونس ....و چند لندغر و دزد دیگر که صرف بخاطر چور و غارت باز ایتلاف کرده آند و سوگند نمودند که کابل را باز چور و غارت می‌کنیم کمر بسته می‌کند شاید از جمله انسان نباشد

>>>   آنکه در افغانستان جیره خوار نیست ، کیست؟؟؟؟
طالبان هفته ۴۰ ملیون دالر از امریکا جیره دریافت میکنند.

>>>   هیچ انسان کاملی در دنیا وجود ندارد. اگر حتی وجود داشته باشد به علت هویت و دین و زبان مورد تنفر جمعی دیگر خواهد بود. بنابراین اگر دانستی که منظور گوینده چین منگر ای برادر که گوینده کیست.

>>>   احمدمسعودوپدرش هم ازقماش طالبان است

>>>   برای اینها نه افغانستان و نه ملت افغانستان موهیم بود ونه هست فقط برای اینها منفعت شخصی خود از همه بتر احمد مسعود که در کابل چقدر زمین قصب کرده بود معدن های پنجشیر همه را جمبره زده بود مردم پنجشیر همه را به چشم نوکر و غلام نگاه میکرد حامینها افغانستان را پنجاه سال قوم به قوم زبان به زبان تقسیم کردن خودشان پشت پرده شراب کباب میزدن اینها را نه باید به افغانستان بیارند که چی برسه که اینها را در قدرت سهیم کند

>>>   تقصیر هیچکسی نیست!
نمیشود همه رهبران یا همه یک قوم و یا همه یک جامعه بد باشند. این وضعیت را دیگران برای ما رقم زده اند و نگذاشتند افراد لایقی در این عرصه ها جلودار شود.
پس تقصیر کسی نیست.
این یک تصمیم جهانی برای ایجاد چنین حالتی در افغانستان بوده است...
شیما کابل

>>>   Aziz Samarqandi
همین اکنون ماهانه یک میلیارد که از پول مروج همان کشور میزبان رهبران فراری برایشان واریز میگردد خبر دقیق است صرف معلومات یک کشور است از سایر کشور ها اطلاع دقیق ندارم برایشان گفته شده خاموشی و جلوگیری از تحرک را پیشه کنند

>>>   منیراحمد هدف
افغانستان هیچگاه رهبر نداشته است تا جاییکه من میشناسم همه شان مزدور وبرده بوده اند. همین مسله درباره رهبران جامعه مدنی نیز صدق میکند

>>>   Assadullah Arshad
متاسفانه که ما مردم رهبران بی مقدار را به مقدار پول های مافیایی شان احترام میکنیم . در چندین دور انتخابات پارلمانی و شورا ها بهترین استاد های دانشگاهی در برابر بی سواد ترین و بد معاشرت ترین افراد رای اعتماد کم آوردند

>>>   عبدالرحمن الله یار
هیج کدام سیاستمداران و روشنفکران مانند شما حقیقت را بیان نمیکند چون خوب میدانند اگر از حقیقت زبان بگشایند آب آسیاب شان خشک میشود

>>>   درویش گمنام
رهبران انتصابی همیشه برده اند
فاقد وجدان و احساس انسانی !
مردم همه پیرو سرنوشت و تقدیر !
جهانی بشریت بی تفاوت.
کشور های سرمایه داری در فکر اندوختن سرمایه !
خدا هم نظاره گر و تماشاه بین !
پس چه خاکی برسر کنم ؟
پدرود .

>>>   Ahmad Allamah
دقیقا به دلیل عصبیت ها قومی و وابستگی به استخبارات بیرونی؛ اقوام رهبران قومی خود را ستوده و به رهبران قوم دیگر لعن و نفرین میفرستد و متوجه اشباهات خود و رهبران آن نمیگردد

>>>   Obaidullah Bakhtarwal
به یقین که چنین است وبدبختانه آنهاییکه(یکعده) خودرا روشنفکر میگیرند وحتی تابه سویه دوکتورا اندخته علمی دارند اما بنابر تعلقات قومی ومذهبی پیرو رهبر بیسواد،دزد ،جنایتکاروجنگ سالار هستند وازان حمایت و پشتیبانی میکنند.

>>>   Mahmood Ayubi
وقتی همگی آماده شدند و در پیشگاه ملت تمام گذشته و کارهای خود و عضویت خود به گروه های مشخص را بیان کردند و گذاشتند ملت تصمیم بگیرند، آنوقت با خاطر آسوده می توان کشور را ساخت، ورنه این که بعضی خود را پاک جلوه دهند و دیگران را بد، کاری شایسته نیست، این که کسی فقط حرفی بزند که مردم می پسندند نیز کار درست نیست، در افغانستان باید همگی چه خوب چه بد یک بار در پیشگاه ملت و توسط ملت محاکمه شوند
در غیر آن به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد، چه می خواهد ملت ستیز باشد، چه رهبر جهادی، سیاسی، قومی، یا غیره، هیچکس نباید از آب گل آلود به فکر ماهیگیری باشد

>>>   آیا در عصر حاضر امکان دارد که یک فرد در بین ۴۰ ملیون افراد شایسته ترین باشد؟؟؟
ابزار و شیوه تشخیص چه میتواند باشد و چگونه میتوان تشخیص داد؟؟؟
اصولا" تعریف شایسته چیست و معیار های شایسته بودن چه است و چگونه قابل تفکیک و تشخیص است؟؟؟

>>>   کار نیک شد که قدرت از دست گروه مافیایی و دزد پنجشیر. به دست طالبان سپرده شد. در زمان ظاهر شاه تمام جنرالان اردو از جنوبی بود و در زمان جمهوری اسلامی بیست سال اخیر تمام جنرالان از پنجشیر بودند. اگر آسیاب هم باشد نوبت است.دیروز ذشماربودید امروز طالب است فردا هم داعش ....

>>>   مقاومت اگر مثل طالب مزدور خوبی بود الان صدتا حامی منطقه ای و فرا منطقه ای داشت
نگران نباش به زودی خودشان را هم خواهی دید
حداقل رهبری که ما از او حمایت میکنیم با دست خالی و کمترین نیرو حاضر شد مقابل طالبان بجنگد به کسی انتحاری نمیبندد تا روانه بهشتش کند وعده حوری و غوری نمی دهد برای قدرت مقعد کسی را پر مواد منفجره نمیکند برای چوکی مکتب دختران و دانشگاه هارا منفجر نمیکند میلیون ها انسان را بخاطر قدرت از گرسنگی نمیکشد به حداقل حقوق انسانی پشت پا نمیزند
زنان را برده نمیداند انسان را ازاده میشناسد
انصافا اگر کسی پیش از ورود طالبان پیگیر سخنان احمد مسعود میبود میفهمید به دنبال قدرت نیست او کافی بود فقط طلب هر پست و مقامی بکند اسم پدرش کافی بود تا در اوج قدرت میبود در دولت سابق اما کوچکترین پست دولتی را نپذیرفت چون حکومت غنی را اول قبول نداشت دوم به دنبال اصلاح جامعه از طریق فرهنگ سازی بود اگر پست میخواست دولت های قبلی بدون دردسر در اختیارش میگذاشتند
تشنه قدرت و مجنون پشتنوالی طالبان پاکستانی دال خور وحشی هستند جامعه جهانی میگوید حکومت همه شمول تشکیل بده وگرنه چند میلیون از گرسنگی خواهند مرد حاضر نیست زیر بار برود مبادا مردم فارس از حالت بنده گی و بردگی خارج شوند دزد شمایید که سالها مواد کاشتید و با خون مردم برای خود و چند زن و چندین اولادتان در خارج زندگی انچنانی ساختید
غنی و دارو دسته اش هم طالب بودند که غرق در فساد بودند کمی صبر کنید خواهید دید طالبان هزار بار فاسد تر از جمهوریت است

>>>   مقصد شما از مقاومت همو بقایای شـــــــرو فسـاد است ؟؟؟؟
مردم از شما خیلی خاطرات بد دارند می خواهند دوباره حتی شمارا درخوابل هم نبینند به همانم دزدی ها غصب ها اختلاس ها مردم آزاری ها قناعت کنید ودیگر این حرف های پوچ بنام مقاومت نزنید
در سوراخ های موش پنهان شده همه پانزده نفر هم نیستند حالا از مقاومت حرف میزنند
غ

>>>   رهبران مقاومت کی ها اند؟
مجاهدین.
مجاهدین را در زمان جهاد کی تمویل میکرد؟
امریکا.
امریکا گروه طالبان را چرا ایجاد کرد؟
بخاطری که ربانی با روس ها جور آمد و در تاجکستان آتش بس شد و گلبدین تیز به ربانی پیوست و چوکی صدر اعظمی را قبول کرد.
طالبان را چرا امریکا پس کزد و دوباره مجاهدین را به قدرت رساند؟
بخاطری که طالبان با القاعده یکجا شد و حادثه یازدهم سپتامبر رخ داد.
حالا امریکا چرا مجاهدین را پس کرد و دوباره طالبان را به قدرت رساند؟
بخاطر ترساندن روسیه و چین و هندوستان.
حالا گروپ مقاومت یا مجاهدین کجا اند؟
در ایران،ازبکستان،تاجکستان،ترکیه.
هر وقتی که طالبان به گفت امریکا نکرد،امریکا دوباره مجاهدین را به قدرت میرساند.
حالا مجاهدین حیثیت تایر شتبنی را دارند که اگر ضرورت شد،امریکا از آنها دوباره استفاده میکند.

>>>   ارسلان
" کفن کش قدیم"
بازی های براه انداخته شده توسط کرزی گروه های مختلف را وادار به مراجعه به مرکز فساد و تروریزم یعنی همان کفن کش قدیم نمود.
مراجعه به کرزی به معنی این است که:
طالبان را دوباره زنده نمودی وتقویت کردی خوب کردی
ترور های زنجیروی را سازندهی نمودی خوب کردی
جنگ را به شمال وغرب کشور انتقال دادی خوب کردی
بازی سازی را در شمال وغرب کشور توقف دادی خوب کردی
فساد را در سراسر کشور گستردی خوب کردی
در انتخابات با جعل وتقلب غنی احمدزی را برنده ساختی خوب کردی
وضعیت کنونی که ناشی از عمل کرد نا بخردانه و دشمنانه نسبت مردم و این کشور است خوب کردی
و ده ها جرم جنایت دیگری که کرزی با حواریونش مرتکب شده...

>>>   Abdullwahid Wahidyar
مشکل مردم ماهمین است که خوب را خوب وبد را بد نگفته عیش ونوش را دزدان میکنند هم تباران اش خوش خد متی میکنند

>>>   Abdullah Hayat
عکس هیچ طالب را در پشت موتر ها نبینی هیچ سرکی بنام طالب یاد نمی شود هیچ جاده و میدانی را بنام طالب نبینی
چطور میشود کرزی زنده میدان هوایی داشته باشد این ملت مرده پرور است ورنه چطور میشود عالمی دانشمندی مثل شما جایزه نوبل را به شهیدان کاج پیشنهاد کنند.
(میدانم که شما به شهادت انعده اطفال نازنین جګر خون شده اید مثل همه ما ).
من به شما احترام دارم و خیلی ها هم نظر شما را هربار میخوانم و به چشم احترام میبینم.
و اګر هم قرار باشد ما یک جاده مکتب پوهنتون را بنام مرده یاد کنیم باید ان شخص اثر سیاسی حاد روز نداشته باشد بلکه تنها جز تاریخ باشد
جاده خواجه عبدالله انصاری یا انصاری واټ را کار خوب می دانم
اما میدان هوایی کرزی که از عکس های مسعود پر باشد را مسأله سیاسی می پندارم تا تاریخ کشورم
لطفاً مرا به دوستی از طالب متهم نکنید!!!!
من فقط میخواهم بګویم که حتی طالب هم چنین کاری نمیکند که میدان هوای را پر از عکس های امیر المؤمنین خود کنند!!!

>>>   Sanaullah Saadat
هزاران نفر زن و مرد پیر و جوان در کشور های مردم دور از خیش و خانواده هایشان در تنگنا زندگی بسیار سخت یا مرگ تدریجی را تجربه میکنند
خداوند رهبران خایین را در هردو جهان رو سیاه بگرداند

>>>   مگر این رهبران چکری خودت وقتی در داخل بودند کدام شاخ فیل را شکستند؟؟؟؟ مثل مرغ ماکیان فرار کردند. "آزموده را آزمودن خطا است."
من بار ها گفته ام و باز هم میگویم که برای پیش برد امور کشور از پارسلی های خارجی (بشمول خودم) استفاده نکنید. ما دزدانی هستیم که وقتی کار در خارج نیافتیم نکتایی میبندیم و باد به غبغه انداخته برای غارت تان میاییم.
آتش خاوری

>>>   اینها رهبران مقاومت برای مردم نیستند.
با آمدن طالبان همه شان مردم را تنها گذاشتند و فرار کردند.
اینها رهبران مقاومت قصر های کانکریتی خویش هستند که این خانه های کانکریتی شان در مقابل باران و توفان و غیره مقاومت کند.
اما اگر اسناد رمین ها و جایداد هایشان و منابع تمویل آنها درست نباشد،معلوم نیست که در مقابل بلدوزر ها مقاومت خواهند داشت و یا نه.
و یا در مقابل ظیط جایداد های شان مقاومت خواهد داشت و یا نه؟
حاجی آزادی نماینده پارلمان مزار در رژیم گذشته در مصاحبه اش گفت:من اصلاً نمیخواستم نماینده پارلمان باشم.اما مردم مرا بزور منحیث نماینده انتخاب کردند.من گفتم که من در کابل خانه ندارم.مردم گفتند که که ما برایت یک قصر در کابل جور میکنیم. من گفتم که من یگان وقت نزد شما به مزار می آیم و یک خانه کلانتر در مزار ندارم.مردم گفتند که ما برایت در مزار نیز قصر درست میکنیم.
من گفتم که اگر دولت سقوط کند و طالبان بیایند،من چه کنم؟
مردم گفتند که ما به والی طالبان در مزار میگوییم که ترا در آغوش بگیرد.
بعد از آن که مردم تمام این ضمانت ها را به من دادند،من کمر خدمت به مردم بستم و خاص از برای خدمت برای مردم، وکالت را قبول کردم و نماینده مردم در پارلمان شدم.

>>>   رهبران فراری در خارج از کشور؟؟؟؟ فقط به فکر سرمایه های باد آورده شان هستند آنان بسان چارپایانی اند که هم و غم شان علف شان است.چهار دهه مردم را تباه کردند و اموال مردم را به تاراج بردند حالا که گیر مانده اند دوباره به یاد مردم افتاده اند و مردم افغانستان هرگز فریب آنان را نخواهند خوردند مگر آن که حافظه تاریخی شان را از دست داده باشند.
آواره کشورها

>>>   من یک تاجیک استم ، اگر طالب به خواسته‌ای زنان و دختران افغانستان پاسخ مثبت دهد و زمینه ای کار و بار را برای مردم مهیا سازد ، به صراحت بگویم که سگ طالب نسبت به این رهبران دزد جمهوریت بهتر است. امروز شما به دزدی ها و تعمیرات قصر مانند اینها نگاه کنید این بی وجدانها با فامیل های شان ملیونر شدند .این کثیفهای تاریخ زده اگر در فکر خدمت به مردم بودند در حق ملت خیانت نمیکردند. اینها به خاطر موقف از دست رفته ای شان تقلا میکنند،
من همین اکنون در پیوتیوب منزل حاجی محمد علم آزادی وکیل پارلمان را دیدم البته در مزار شریف، خانه نیست قصر است، محقق 44لک افغانی از با بت برق مقروض است ، دوستم هم چنان و سیاف خبیث و غیره.
مردم این خبیثتان را قبول ندارند.من حکومت‌های مختلف را دیده ام .از ظاهر و داود تا حکومت ، تره کی و امین کارمل و نجیب تا حال ، حتی ظاهر شاه زندگی ساده داشت ، داود خان و فامیل وی هیچگاه از مال مردم دزدی نکردند ، تره کی هم چنان ، ببرک کارمل هر ماه معاش ریاست جمهوری را به مستمندان میداد ، خوراکش. برنج سفید و سبزی پالک بود ، زمانی که در قدرت نبود در خانه ای برادرش درمکروریون زندگی می‌کرد تا آنکه در حیرتان در یک کانتینر مدتی بود ، گاهگاهی محمد عطا نور و جنرال مومن حتی نان و آب را بروی قطع میکردند....داکتر نجیب و خانواده اش پاک زیستند ولی این دزدان بنام خداو رسول. طی چهل سال دمار از روزگار مردم. در آوردند ...
اینها در بین مردم جا ندارند بگذار که در کشور های خارج مردار شوند و بمیرند...
رضوان
شهر کابل

>>>   من یقین دارم که کلیه کسانی که ما آنها را از خود می دانستیم و همین حالا به نام رهبران و بزرگان مقاومت یا بزرگان تاجیک در کار سیاست مشغول اند،‌ همه آنچه را که شما فرمودید می دانند. آما اینها چنان خائن و قوم فروش و بیغیرت شده اند که می نگرند ناموس و هستی مردم شان به باد می رود و هنوز هم سرگرم معامله و سرگوشی با صحبت با دشمنان متجاوین اند.‌

از همین روست که اینقدر همه روزه باید بگوییم و باید بگوییم و باید و باید فریاد کنیم که آهااااااای، بیدار شوید. کسی به فکر شما نیست. کسی به فکر قوم نیست کسی به فکر هویت و سرنوشت و منافع و آینده و تاریخ شما نیست....

ازینروست که باید از خودیهایی که مردم را در خوشبینی و خالی ذهنی و فریب نگه مدیدارند شکایت کرد نه از دشمن سفاک و متجاوزی که کمرش همیشه برای بربادی ما بسته بوده است.

>>>   چه یک رهبر ونظامی که پل محمودخان ساحه مسوولیت اش نبود دیگردوستان قضاوت کنند.

>>>   از بسکه خیانت ها و تخلفات غنی احمدزی با تیم مفسد و خاین چورگر ان بیشمار است واز شمار اعداد و ارقام در چنین سایت پر بیننده ممکن نیست زیرا که خیانت ها و جنایت ها و عوام فریبی های اشکار و واضح ان را همه میدانند اما با انهم بواسط چند اجیر معاشخور خود فروخته شده به غنی بنام سخنگوکه در حقیقت دروغگو هستند خواسته تا بچم مردم خاک بزند اما مردم ان دروغگویان معاشخور لاشخور را شناخته بحرفانها باور و اعتماد نکرده و ندارند اگر مردم در جاده ها برایند و صدای شانرا از خیانت و جنایت و قانون شکنی و قومگرای ارگ نشینان با تظاهرات مسالمت امیز بخواهند صدای شان بگوش کر ارگ برسد توسط عساکر خاص ارگ به گلوله بسته میشوند ویا توسط انتحاری های طالبان برادر ناراضی غنی بشهادترسانده میشوند حکومت غنی حکومت هتلری و فاشیستی است حال که یک شیاد قاتل را بنام گلبدین قصاب کابل را وارد کابل کرده افراد ترورست ان هر لحظه اماده قتل و قتال مردم غیر پشتون و خارج از اقوام غلجایی هستند فقط بایک اشاره ارگ بجنایت شان عمل میکنند در برابر مردم .

>>>   بابا جان خط رهبر چیه، این چند نفر درب داغون از یه طرف هپنتایسم شده هستند، که مرگز اتاق فکری از راه دور به آنها با اشاره حرف می زنن توان و قادر به انجام کاری نیستند به اما و اکر اشاره حرفی برای گفتن و عملی برای انجام دادن کاری ندارند، از همچو انسان خیری نیست.

>>>   این رهبران در تول عمرش چی کردن به این وطن و این ملت از ار این بودن که همه ملت افغانستان را تقسیم به زبا به اقوام کردن تا اینا جیب های خود را پور کند باز حامین مسعود لشمک خیلایا گپ این مسعود لشمک میزنه خودش در بهترین هتل ها نشسته با دختران زیبارو فرانسه کباب شراب میزنه چنتا چاپلوس واجیر که از کاسه لیسی به این مقام رسیدن سگ حامین طالب به اینها بهتر است اگر مدرسه و دانشگاه را واز کند دیگه از طالب بهتر وجود ندارد

>>>   ظابط دوستم نه مارشال

>>>   عامل همه بدبختی های باشندگان وطنم فقط دو انسان ....و بی وجدان است :
حامد کریزی
غنی احمدزی
باقی همه نام های خورد و بزرگ کم ظرف هایی بودند که در رکاب این دو کثیف شرافت و وجدان خود را زیر پا کردند و کشور را به نوکران پاکستان تسلیم کردند.
و حالا
جوانان مقاومت گر این کشور مبارزه برای رهایی را آغاز کرده اند و هیچ عجله یی برای رسیدن به قدرت ندارند بلکه سنجیده و آرام با تطبیق پلان های منظم بنیاد یک کشور آزاده و دور از هرگونه تعصب قومی و زبانی و نژادی و مذهبی و دینی را پایه گذاری میکنند و در درازنای این مبارزه طولانی عمر دیروزی ها قد نخواهد داد تا نتیجه این مبارزات را ببیند ، پس چسپیدن به عناصر دیروزی مفهومی ندارد چراکه یک یکی روانه دیار عدم میشوند و خداند میداند که با آنها چه کند.
و اما داود زی
این موجود ....را از کمیته سویدن در پشاور تا حالا در خدمت اجانب بوده و هست و شاید اولین کسی باشد که در غربت راهی دیار عدم شود چونکه چندین مرض مزمن طومار حیات اش را در حال برچیدن است.
مقاومت ادامه دارد چه کسی بخواهد یا نخواهد.

>>>   احمد مسعود لندغر جوان است و امید بستن به او جهالت است.
احمد مسعود فقط اکت های بیجا بلد است و بس.

>>>   احمد مسعود هیچگاه لیاقت رهبری کشور را نددارد بخاطریکه.
اوازطفولیت در کشور انگلیس تحت تربیت قرار گرفت انگلیس ها مومن تربیه نمیکند بلکه غلامی تربیه میکند که کشور خودرا درمقابل یک مشت پول وقدرت دوروزه تقدیم بادار خود بکند. اکنون بین انگلیس ولندن در گشت وگام است به اسراییل هم سفر مخففی دار وکمک اسراییل را نیز در مقابله با طالبان تقاضا میکند ، پدرش هم ادم مطمان وصادق نبود بلندتری معاش سی ای ای را در دوران اشغال روسها از امریکادریافت میکرد وبا روسها هم در دوران اشغال رابطه دوستی داشت یعنی منافق بود، با ای اس ای نیز رابطه حسنه بسیار قوی داشت وشاگردانش در وقت سقوط جمهوریت به پاکستان پناه بردند.
اکنون بایدافغانهادر فکر پیدا کردن یک رهبر مومن مجاهد وطندوست وغیرتی باشد نه در فکر انانکه باروسها هم معامله کردند وبا امریکا هم از خاطر چند صبا قدرت ودالر،....

>>>   شورای ملی فساد
ههههههههههههههههههههههههههه
آریا

>>>   صدای ما ملت ما دیگه نه رهبر میخواهیم نه رهبر درد ما را دوا کرده ما ملت هرچی بدبختی هرچی آوارگی هرچی مهاجری هرچی غم اولاد هرچی غم برادر یا غم اقوام می کشیم از دست رهبران است برای ما ملت احمد محمود یکی است اون رهبر ما ملت و اقوام است که امنیت برای ما آورد جنازه درد غم نیاره حالا این هرکی باشد یا از هر قوم یا از هر زبان باشد برای ما ملت فرق ندارد تمام شما وطن فروشان شما جاسوسان شما نوکران شما منفعت طلب شما برای منافع خود برای ما ملت افغانستان چاپلوسی نکنید ما هم رهبران را دیدیم هم جنرالان را دیدیم هم اون کسانی را دیدیم که میگفت سر میتم سنگر نا ما ملت از طالب میخواهیم که مدرسه دانشگاه در چارچوب شریعت آزاد کند حامین طالب دولت ما است ما هم ملت ش ولی از طالب همه چی را میخواهیم در چهارچوب شریعت اون ها دولت خود کند ما ملت هم ملت داری می‌کنیم کوم ش کن دولت همه شمول هر کی از اقوام وفامیل خود را میاورد هرچی معدن داشتیم در هر منطقه ای افغانستان زورگوی حامون منطقه جمبره زده بود روی معدن ما ملت انگار برده

>>>   عامل بدبختی دو انسان است چرا نمی گی عامل بدبختی شما با اون گران بودین و است ده روز مرگ مسعود ده کابل چی خبر میشد عینی سرخ پوستان امریکا داد فریاد راه میانداختین که کسبه در آزار ازیت شما بغاوت گران بود هم را گذر هم مردم شهر از کدام مقاومت صحبت میکنی نه کنه تو هم در خارج مثل احمد مسعود در هتل غرب شراب کباب میزنی مردم بیچاره که نان شب ندارد بار به ما در شما مفت خورا لندغران دست به اسلحه ببره تا شما گدا کشنها به چوکی برسی با اگر باز دلتان بغاوت میخواهد اون میدان این هم گذ بیاید به افغانستان اگر راست میگین مقاومت میکنید یا بغاوت هر چی دلتان است بکنید شما جلو شوید سر به کوها بزنید با نان خشک شب تیر کنید باز حرف از مقاومت یا بغاوت بزنید هی بغاوت بغاوت گفته ده خارج با زن بچه با شورتک شراب کباب زده روان است هی گوزوم گوزوم هی پوسکی پوسکی زدن روان استی خیجالت بکشید شرم کنید شما که هم نیروی هوایی داشتین هم زمینی چی جو خوردین که حال بخوری مرتکه بی وجدان به نظر تان این قدر ملت افغانستان را احمق فرض کردین که شما در بیست سال در سر قدرت بودین زیر سایه 50 تا کشور اروپا آمریکا با متحدان اش نتوانستی مون تان سفت کنید حال گو خورده روان مقاومت بغاوت را کوش فلک کر کردین در اصل نه آدرس دارید نه هم یک وجب خاک گوزو جمهوریت هر چی بد بود ولی زاد تان پوست خود تان به ملت خوب نشان دادن یک چنتا چرسی و بنگی که خود را همه کاره میداند فا به فرار گذشتن حال در خارج قاچاقی زندگی می کنند حرف از دهان و قواره خود حتا از کوهای هند کوش بزرگتر میزند گون شو بی وجدان افغانستان را باز میخواهی به دوران لندغری ببری

>>>   قرار گرفتن محمد‌عمر‌داوودزی در مقام «رییس‌اجراییه‌ی مجمع‌ملی برای نجات‌افغانستان» با واکنش‌ها ‌و مخالفت‌های جدی، خشم‌آلود و گسترده‌ی مردمی مواجه گردید.
مجمع ملی برای نجات افغانستان در واقع مغز هدایت‌دهنده و رهبری همان شورای نجات معروف است با حذف کلمه‌ی مقاومت.
جبهه مقاومت‌ملی، جبهه‌ی‌ آزادی و بقیه اعضای شورا در گزینش آقای داوودزی حضور داشته‌اند، به داوودزی رای داده اند؛ چرا؟ به یک شوونیست معلوم‌الحال و شناخته‌شده رای داده‌اند چون براساس همان ترس ژنیتیک‌ شده باز چراغ سبز و ضعیف معامله روشن شده است و «نفس اماره به سو» فرمان می‌دهد باید همچنان یک پشتون در رهبری قرار بگیرد ولاغیر.
به اثر افزایش فشار مردمی علیه مجمع و به ویژه رهبری آن یک عده از همان افغان‌توب ها به زبان این و آن هوادار خود انداخته‌اند که از انتخاب داوودزی خبر ندارند و رای هم نداده اند… فرض کنیم چنین باشد اصول تشکیلاتی و مبارزه سیاسی می‌طلبد، برای رد شایعه عاجل اعلامیه صادر شود و در باره‌‌ی موضوع مورد بحث وضاحت داده شود.
نیز باید پرسید: در کنفرانس بن آمریکا و جامعه‌ی جهانی یک پشتون را تحمیل کردند. این پشتون دیگر (داوودزی) را کدام ابر قدرت، کدام تیر و کمان و تانک و توپ و نیزه و شمشیر بر شما تحمیل کرد؟
یکبار هم که شده است با خدا و خلق خدا و لااقل هواداران تان راست و صادق باشید!
پدرام

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است