باز به عبدالله اعتماد کردید بازهم معامله کرد
اینها بازی های استخباراتی است و عبدالله یکی از ماموران یکی از این شبکه ها است و از خود اراده ای ندارد همچنانکه غنی و دیگران ندارند و باید تمامی فرامین و دستورات باداران شان را دقیق و متوالی اجرا کنند 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۳۱    ۱۳۹۹/۳/۶ کد خبر: 163545 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، عبدالله یک سیاستمدار ماهر و زیرک است که همواره تمامی کارهای خوب را به خود نسبت داده و کارهای زشت خود را به گردند دیگران انداخته است.
همراهی چند روزه عبدالله با احمدشاه مسعود از او چهره مدافع آرمانهای مسعود ساخته و اکثر هم حزبی ها و رهروان مسعود همواره پیرو عبدالله بوده اند و بارها نیش زهرآگین این مار آستین آنان را زخمی ساخته است اما بازهم بخاطر منافع شخصی و تیمی به عبدالله اعتماد کرده اند.

در یادداشتی نورالله حکیمی از سه معامله بزرگ خیانتکارانه عبدالله پرده برداشته نوشته بود:
«معامله ي نخست:
مثلا در معامله ننگين بن جناب قانوني در رأس هيات مذاكره كننده قرار داشت اما مهره اصلي براي تحميل نمودن كرزي پشتون تبار فقط آقاي عبدالله بود، به روايت مذاكره كنندگان سازمان ملل متحد، آقاي عبدالله پي هم تلاش مي كرد تا يك پشتون در رأس حكومت قرار داشته باشد، او با استفاده از روابط دوران وزارت خارجه ي دولت مجاهدين به تمامي طرف ها تماس گرفته بود تا روي يك پشتون به نتيجه برسند. مستند تصويري بسيار ازشمندي در اين مورد از سوي يك رسانه ي انگليسي تهيه شده كه تمام بار ملامتي را به گردن عبدالله مي اندازد. مستند در سطح بلندي تهيه شده است، بوش، رايس، كالن پاول، رامسفلد، ولاديمير پوتين، كوفي عنان، الاخضر ابراهيمي، جنرال مشرف، امام علي رحمان، قانوي، استاد رباني، داكتر عبدالله، حامد كرزي و خليلزاد از مصاحبه شوندگان اين مستند اند، يك كاپي از اين مستند در آرشيف تلويزيون خصوصي نور وجود دارد اميدوارم ترجمه و نشر شود.
معامله ي دوم:
انتخابات رياست جمهوري ٢٠٠٩ فرصت طلايي بود براي تقسيم قدرت در بين تمام اقوام ساكن افغانستان، قدرتي كه با جعل تاريخ توجيه مي شد و سكان آن بدست يك قوم بود. در انتخابات٢٠٠٩ داكتر عبدالله به يقين كه در دور دوم برنده ي قطعي بود واز رياست جمهوري هم بدش نمي آمد، يگانه غريزه ي كه عبدالله را واداشت تا بدون مشوره با تيم كاري وحمايت گرانش از رفتن به دور دوم منصرف شود، چهره ي دوم اش بود، چهره ي به شدت پشتون گرا وگرگي در جامه ي گوسفند.
اين امر براي عبدالله يك ترفند سياسي، براي پشتون ها يك فرصت وبراي تاجيك ها يك معامله ي ننگين محسوب مي شود. كراهت و قباحت معامله ي ننگين انتخابات ٢٠٠٩ را از زبان استاد رباني شهيد باري دريك جمع كوچك شنيدم اما اينجا به آن نمي پردازم.
معامله ي سوم:
در انتخابات ٢٠١٤ مردم عبدالله را انتخاب كردند و عبدالله نيز به برنده شدن اش باور داشت، تمام كنش ها و واكنش هاي پسا انتخاباتي از نظر تيم كاري اش پنهان نبود. رهبري اصلاحات وهمگرايي وقشر سياسي حمايت گر اين تيم به خوبي مي دانستند كه عبدالله هم جرأت ايستادگي در برابر تقلب را دارد و هم پشتوانه ي مردمي را. فشار هاي خارجي نه تنها بالاي عبدالله، بلكه مضاعف آن بالاي اشرف غني وجود داشت تا دوم بودن در حكومت را بپذيرد. داكتر عبدالله برخلاف باور بعضي ها اونقدر هم نادان وكودن نيست، فهم كافي از سياست دارد وجامعه ي افغانستان را به خوبي مي شناسد، تجربه ي كاري عبدالله هم به سه دهه بودن درمتن سياست افغانستان بر مي گردد كه قابل ملاحظه است.
يگانه دليل واگذاري قدرت در ٢٠١٤ پشتون گرايي عبدالله بود و هر قدم به عقب گذاشتن او درجريان مذاكرات به خوبي مي شد اين گرايش او را درك كرد.»


عطامحمد نور هرچند در کنار آمدنش با ارگی ها قابل سرزنش می باشد اما از این جهت قابل تقدیر است که از اول با عبدالله کنش داشت و به وی اعتماد نمی کرد. او بارها بر عبدالله تاخت و او را خاین خطاب کرد.
اما چرا صلاح الدین ربانی یکبار دیگر فریب وعده های فریبنده داکتر عبدالله را خورد و تسلیم نقشه های فریبنده وی شد؟
آیا صلاح الدین خان به عنوان رهبر حزب جمعیت اسلامی نمی توانست از همه اعضای حزب بخواهد تا از عبدالله دوری کنند و شخص دیگری را به عنوان نماینده حزب جمعیت معرفی نماید؟
چرا صلاح الدین خان بدون هیچ تضمینی و قراردادی در کنار عبدالله قرار گرفت؟
آیا در حال حاضر صلاح الدین خان شریک جرم تمامی معامله گری های عبدالله نیست؟
جگونه صلاح الدین خان که فردی بردبار و در عین حال محکم و با اراده است، آرام نشست و وعده خلافی ها و دروغ های عبدالله را تحمل کرد؟
آیا صلاح الدین خان معامله گری عبدالله در انتخابات ریاست جمهوری گذشته را فراموش کرد بود؟
و ده ها سوال دیگر که شاید برای هیچکدام از آنها جوابی نباشد...

همانگونه که بارها اعلام کردیم، اینها بازی های استخباراتی است و عبدالله یکی از ماموران یکی از این شبکه ها است و از خود اراده ای ندارد همچنانکه غنی و دیگران ندارند و باید تمامی فرامین و دستورات باداران شان را دقیق و متوالی اجرا کنند.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
ربانی
حزب
نظرات بینندگان:

>>>   سید محمد خیر خواه
داشتن افکار متفاوت در فعالیت های سیاسی بمعنی دشمنی با یکدیگرنیست :
امروز در جهان جریانات واحزاب سیاسی که مدعی قدرت هستند هر کدام بر نامه خود را دارند وهیچگاه با رقیب سیاسی خود که باهم افکار متفاوت دارند بعنوان دشمن نمی بینند بلکه ادعای کار وخدمت بهتر از رقیب خود رابرای مردم ووطن خویش ادعا دارند بعضا بدنه ها وطرفداران آنها هستند که از معیار های مبارزات سیاسی ومدنی قدم را فراتر میگذارند ورقیب سیاسی خود را بعنوان دشمن مینگرند ولی رهبران همجنان باداشتن افکار متفاوت بایکدیگر همکار اند حتی اپوزسیون های سیاسی در مساییل اساسی وملی کشور باجریان سر اقتدار در مسایل ملی همکاری دارند لذا دید وباز دید رهبران سیاسی در افغانستان یک کار خارق العاده نیست وضرورت است تا در مساییل عمده وملی کشور باهم نشست ها - گفتگوها - ودید وباز دید های داشته باشند واین قدم مدنی ونیک است والله ولی التوفیق

>>>   از اول خائن و مزدور بودی ما نفهمیدیم
و از مردانگی ها دور بودی ما نفهمیدیم

سرود حضرت حلاج می خواندیم در گوشت
تو اما قاتل منصور بودی ما نفهمیدیم

به جنگ تیرگی در شانه ات خورشید را ماندیم
تو بیگانه ولی با نور بودی ما نفهمیدیم

گمان بردیم بر لبهای تشنه جام می آری
تو اما تاک بی انگور بودی ما نفهمیدیم

گمان بردیم روی زخم مان شاید شوی مرهم
ولی از درد ما مسرور بودی ما نفهمیدیم

ترا انگار یار قهرمان گفتیم و آزاده
رفیق جغدها، بی شور بودی ما نفهمیدیم

برای یک حماسه ملتی ایستاد پهلویت
خلاصه ای مترسک، کور بودی ما نفهمیدیم

نجیب بارور

>>>   Nematollah Torkany
پرسش های بی پاسخ
در این روزها اخبار مصالحه با طالبان در سرخط اخبار میچرخد. کسی نیست که در دستگاه دولت کابل بگوید:
طالبان بعد از مصالحه در ارکان دولتی صاحب کدام قدرت میشوند. ریس جمهور، نخست وزیر ویا وزیر حربیه؟
طالبان آیا پاسخگوی این همه کشتار مردم بیگناه و تخریب خانه های مردم خواهند بود؟
طالبان از همکاران نظامی شان که مصارف جنگ های آنان را مپرداختند نام خواهند برد؟
طالبان یکبار دیگر زنان را خانه نشین نخواهند کرد؟
برای شناسایی جهانی آنان کدام ممالک دنیا در کابل سفارت خواهند داشت؟
شاید دوستان نطر ویژه ای داشته باشند. لطفن مرا در روشنایی قرار دهید...!

>>>   علی تقوایی
بود نبود ...
بود نبود بودگاربود. زمین نبود شیدیاربود. ده خوردنک تیاربود. د ه کارکدن بیماربود . ساغرنوش دیکچه ساربود. یک مرد رانده شده ازدرباربود. شب وروزد ه غم نرسیدن چوکی دولتی تیمارداربود. چپ وراست درنوشتن اعلامیه های فردی ازنام جمع جراربود. درفریب دادن خلق بنام داخواهی ؛ شب زنده داربود. درتسخیراذهان جوانان معصوم هزاره ؛ ازهمه کرده هوشیاربود. درراه اندازی هیاهوی فیسبوکی وتویتری برای رسیدن به مقام وکرسی نمونه ای روزگاربود. درپسمانی از کاروان معامله گران، نزد خود شرمساربود. برای نشانه گیری رفقای کمپاینی اش ازنام مردم ونخبگان جامعه درپی اخطاربود. برای نشان دادن شاخ وپنجه به این همراهان دیروزی ، با راه اندازی خیالی «همبستگی سراسری هزاره » پرشعاربود.
اما بیخبرازاینکه تمام وجنات وحرکات اش نزد نکته دانان وآگاهان سیاست، برای دست یابی به قدرت وثروت شخصی ، عیان وآشکار بود. اگرنام مردم هزاره مانند گذشته همچون سکوی پرش این آقای فرد مداربود. بدون شک که افشای نام اصلی وی زبانزد روزگارخواهد بود.

>>>   Zahir Ariaie
سياسيون نمى دانند، مردم ميدانند، سياسيون بزدل اند، مردم شجاع اند، سياسيون كج فهم اند، مردم درست تحليل ميكنند.

در طرح و اجراى خاكسپارى شاه حبيب الله كلكانى، موضع ما منحيث اكثريت مردم اين بود كه خاكسپارى مجدد شهيد كلكانى يك عقده را تا حد زيادى فرو مينشاند، دروازه يك بحث قومى را تا حد زيادى مى بندد، يك قدم مثبت در راستايى رفع كدورت هاست...

اما سياسيون كه در بالا تعريف شان را اوردم جمع كمى از به اصطلاح روشنفكران كه خود را در خط كانت و نيچه ميخواندند و هنوز نام هايشان و نوشته هايشان را به ياد دارم، مخالف چنين امر بودند. به شدن مخالفت ميكردند، بسيارى از ان سياسيون هنوز شجاعت ان را نداشته اند تا بر مزار ان شهيد دعا بخوانند.

در عمل ديده شد كه سياسيون از بزدلى و كج انديشى حرف ميزنند و مردم درست ميگفتند. انها از بحران حرف مى زدند و مردم از حل يك گره. مردم درست ثابت شدند و با خاكسپارى مجدد ان شاه شهيد و مظلوم ، بحث هاى قومى در ان محور تا ٩٠٪؜ كاهش يافت.

درسى كه بايد اموخت اين است كه از حل گره هاى كور نبايد ترسيد و راى مردم يعنى اكثريت را احترام گذاشت!

>>>   Zahir Ariaie
دو رهبر ، يا دو رفيق، يا دو رقيب يا دو قران خور، يكى متقلب راى مردم و ديگرى متقلب ارمان مردم ؟!
برداشت شما با رعايت ادب چيست؟

>>>   Amir Ansari
در افغانستان
۱-صد نفر سیاسیون است که در ارگ و سپیدار و کابینه اند. از مال بیت المال، مالامال اند
۲- چند سد نفر وکیل در پارلمان، نماینده گان حقیقی نمبر ۱ و نمبر ۳
۳- چند هزار تیکه دار و مافیا
۴- ده هزار روشنفکر های دروغین
۵-سی تا چهل ملیون مردم عوام کالانعام
۶- ولی ۱۰۰٪ دزد و راهزن و تجاوزکار
حرف خوش اینکه ما و شما دوستانم، درین ۶ طبقه و گروه ها حساب نه می شویم

>>>   سرزمین مردخیز
پلان پنج سال بعد از همین جا شروع شد .
اتمر کاندید ریاست جمهوری با حمایت اشرف غنی کرزی ، امرالله صالح ، قانونی و عطا محمد نور .
در این طرف داکتر عبدالله ریس شورای عالی صلح یاکه بگویم همان ریش سفید و میانجگر در کرسی خود باقی میماند .
در طرف دیگر جمعیت اسلامی افغانستان صلاح الدین ربانی کاندید از طرف جمعیت اسلامی افغانستان .
و تکرار سریال دوباره تقسیم قدرت با میانجگری داکتر عبدالله و یا چندی از گروپ های مشخص .
لطفآ این پوست را به یاد داشته باشید .

>>>   صاف و پوست کنده
از حالا در فکر سر تیم دور بعدی باشید تا دوباره احتیاج عبدالله نشوید و گپ تان از بلخ به هندوستان بکشد تا با هزار عذر و زاری عبدالله را به سر تیمی مجبور سازید.

>>>   محمد ناصر اکرمی
درودبرشماهموطنان گران ارج
گرچه دیگر چیزی بکسی پوشیده نمانده است و همه میدانند که درسرزمین اشغال شده و برمردم مظلوم ماچه میگذرد
امّالازم است که بعضی از موارد را مرتب یاد آوری کنیم تا دشمنان بدانند که این ملت مظلوم ازتمام خیانتها و جنایات نیروهای اشغالگرناتو به رهبری آمریکا و سازش رهبران مزدور و جیره خواران بیگانه آگاه اند.
درچند دور انتخابات کاملاً نمایشی به وضاحت دیدیم که اشغالگران از عبدالله عبدالله بعنوان یک نیروی صف شکن و فریبنده، بنام کاندید گروه های واقعاً مردمی استفاده کرده و صفوف انها را که دریک تیم جمع میشوند، براحتی درهم میشکنند و درنهایت بعد از اندکی تظاهر به مخالفت و جبهه گیری، واردمعاملهء ننگین میشود و کاندید موردنظراشغالگران را به عنوان رئیس جمهور می پذیرد
و خودش در نقش مثلاً شریک قدرت به تماشا می نشیندو حاکم متقلب و انتسابی براحتی بکارش ادامه میدهد و هیچ مانعی درسر راهش نمی بیند تاجاییکه تمام نیروهای کاردان و دلسوز به مردم و وطندوست را سبک دوش کرده و اشخاص بی لیاقت را جایگزینشان میکندوحتی وزیران تیم مقابل را سبک دوش کرده و افراد نالایق را جایگزینشان میکند و عبدالله هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهد
وتا بیداری مردم، این سریال همینطور ادامه خواهد داشت.

>>>   این معامله نیست ، بلکه تفاهم های سسیاسی است که در افغانستان بسیار معمول است ، حتا حاکمان سابق با هم تفاهم نمی کردند بلکه یک دیگر را کور می کردند و یا می کشتند .

>>>   صلاح الدین را صلاح این است که در کار های حزبی با جدیت تمام مصروف شود و به جای رسیدن به کرسی پادشاهی به مثابه رهبر قوی ترین و همه شمول ترین حزب سیاسی و جهادی پادشاه سازی کند.

>>>   مرگ وجدانها و زوال ارزشهاي انساني!
======================
شما به عنوان يك انسان جاي آقاي عبدالله در جامعه تصور كنيد از كوچه اي عبور كنيد مردم از دوطرف كوچه نفرين تان كنند و فرياد بزنند؛ مرگ بر شما وطن فروش، مرگ بر شما خيانت كار، مرگ بر معامله گر و در شبكه هاي اجتماعي همه نفرين تان كنند آيا مانند آقاي عبدالله مي خنديد و در آن شهر زندگي مي كنيد،
يا اينكه نه تنها آن روزها بلكه تا ابد آن نفرين كردن هارا فراموش نخواهيد كرد و در آن كوچه و آن شهر ميا مردمان عبور و زندگي نخواهيد كرد و تا آخر عمر آن كار ننگيني كه فرياد مردم را بر عليه شما بلند كرده اشت را با خود حمل خواهيد كرد؟
براي اين آدمك ها "شرم بيگانه شده است" وجدانها بي معنا ارزشها در وجودشان مرده است فرياد مردم را نميشنوند، بها به وطن دوستي مردم دوستي، ايمان به آزادي و ارزش به انسانيت قائل نيستند...
در سرزمين ام ارزشها نابود شده وجدانها مرده آدمي ديگر از هيچ كار غير اخلاقي و غير انساني خود "شرم" نميكند حتي از وطن فروشي و مردم فروشي!
‏Gol Amiri

>>>   عبدالله ع به غنی تسلیم شد تقلب رسمی شد کرونا ادامه دارد یگانه دست اورد این دولت متقلب پوشالی خدمتگذاری به ادمکشان جنایتکاران (انتحاریون)است وبس تاحالا کدام برنامه بنیادی روی دست نیست ایا مردم را هیچ میپندارند ایا هموطنان ما خودشان هیچ اند ویا دستور کار بیرونی ها همینست وخیر !رسالت ما چیست ؟رزمیدن برای عدالت اجتماعی !نفرین به رهبران پرورده شده برای بخاک خون کشانیدن مردم مامرگ بر معامله گران این مزدوران غیر.
شهناز

>>>   Abdul Hai Khurasani
قهرمان سازی های کاذب،جعلی و منبعث از تفکر مافیای قومی،نه تنها استمرار و تکرار فصل های تاریک تاریخ معاصر است،بلکه هرگز بستر و صراط مدینه ای فاضله و آرمانشهر؛ قانونیت،عدالت،شهروند محوری،توسعه متوازن،دموکراسی حقیقی،توزیع افقی قدرت و ثروت و مشارکت شهروندان در امور سیاسی را هموار نمی سازد.
متأسفانه با استراتیژی معیوب و بیمار مافیا پروری حامدکرزی،کشور در مسیر خطرناک میراثی شدن؛ قدرت سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و حزبی به پیش می رود و این بمراتب خطرناک‌تر از کرونا و طاعون می باشد.

جوانان و روشنفکران دینی و غیر دینی وظیفه دارند تا از میراثی شدن اقتدار سیاسی و مافیای قومی جلوگیری نمایند.
این سنت زشت و مذموم که هر هویت قومی؛ از فاسد ترین،مافیایی ترین،بدنام ترین و کنهگارترین های خود قهرمان می سازند،کشور را به منجلاب سقوط و تباهی می برد.
هیچکدام از بازیگران معاصر مطلق فرشته یا شیطان نبوده اند،فضیلت و زذیلت آنها برمی گردد به عمل و تفکر آنها نه هویت قومی شان.

رفاه و سعادت و توسعه و ثبات و امنیت با نگرش قومی هرگز دست یافتنی نخواهد بود،تمام ابعاد این جامعه نیازمند ریفرم و بازنگری می باشد،میراثی شدن و مافیایی شدن ساختار های قدرت و سیاست و تجارت و فرهنگ و احزاب؛بیماری ویرانگر این آب و خاک خواهد بود.

>>>   ناهید فرید نماینده مردم در شورای ملی با نشر این تصویر در صفحه فیس‌بوک اش چنین نگاشته است:
‫وقتی دموکراسی مضحکه‌ی دست ⁦‪ashrafghani‬⁩ می‌شود، رسوایی آن به حدی می‌رسد که همان مهره‌ی تقلب در انتخابات را که در سرکوب مردم سالاری مدال دارد، برای سرکوب صدای ملت، بعنوان وزیر دولت در امور پارلمانی میگمارد. در کنار وکلایی که صدای ملتند بایستید که آخرین نفس های دموکراسیست.
میترا_خالد‬

>>>   عاقبت پشتون زاده پشتون شود // گرچه در استحاله دیگرگون شود .
مباد قباله بشکند و ژرنده که د پلار ده خو په وارده تحقق پیدا کند
قاری خال


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است