تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ ۱۳۹۸/۹/۴ | کد خبر: 161054 | منبع: | پرینت |
امرالله خان و دستهی دولتساز سخت بیچاره و تمتله شده اند و در پیتوطئه استند. آنان انتخابات و نتیجهی آن را خوب به سود دستهی خویش مهندسی کرده اند و تنها نگرانی شان از بحران پسا اعلان نتایج است. حضور گستردهی هزارهها و اوزبیکها در دستهی ثبات و همگرایی مایهی نگرانی دستهی دولتساز و دلقکهای آن دسته شده است. آنان گاه هزارهها را نشانه میگیرند گاه روانهی شبرغان میشوند تا جنرال دوستم را ببینند و بفریبند؛ اما در تیوری توطئه علیه هزارهها باربار تیر شان به خاک میخورد چون سید بصیر خان، لوگری برآمد، جنرال دوستم هم بسیار تمسخرآمیز هیأت ارگ را از پشت در ورودی محل بودوباشاش رخصت کرد و حالا هم روشن نیست که آقای صالح مدرکی در دست دارد یا نه.
فرض کنیم این ادعا درست است و آقای عبدالله یا یکی از مؤتلفان دستهی ثبات و همگرایی در یکی از نشستهای خصوصی شان چنین سخنی را گفته اند، حال راه چاره چیست. اکثر هزارهها به عبدالله رای داده اند. راه برگشت هم وجود ندارد و آقای غنی و دستهی دولتساز تا چه اندازه هزارهها را قبول دارند و در ساختار قدرت میپذیرند؟
آیا هزارهها سرنوشت آقای وحیدی، فاجعهی هولناک دهمزنگ، عدم انتقال و امتداد برق از راه بامیان و دهها رویداد دردآور، خونین و تعصبآمیز آقای غنی و دارو دستهاش را فراموش کرده اند؟ آیا تمام حق هزارهها در حضور نمایشی مرتضوی و دانش خلاصه میشود؟ مگر هزارهها به یاد ندارند که آقای غنی در سالیان گذشته در دعوتی که در ارگ سروسامان داده بود، شماری از دانشجویان بخش شبانه و خوابگاه را به دلیل هزارهبودن شان به حضور نپذیرفت؟
تعصب و تحقیر با عقبگرد و خاموشی از میان نمیرود بل با حضور در صحنه و حقخواستن و مشارکت از میان میرود. آقای صالح با این خوشخدمتیها و ترفندهایش سه هدف دارد. یکی که میخواهد آبروی رفتهاش در پیشگاه غنی را جبران کند چون آقای غنی بالای او و پیروانش فراوان حساب کرده بود اما او و هوادارانش نتوانستند رای لازم و وعدهشده را به سود غنی در صندوقها بریزند. دوم این که میخواهد آن آبروریزی را به شیوهی استخباراتی و با توسل به تیوری توطئه و تفرقه جبران کند و به نحوی روان جامعهی هزاره را مکدر کند. او حسابشده جاهایی را نشانه میگیرد که هزارهها در پیوند به آن مسایل خیلیها حساس اند و از همینجاست که گاه مذهب و قومیت هزاره را نشانه میگیرد گاه هیأت و بینی هزاره را.
سوم اینکه آقای صالح و سران دستهی دولتساز میخواهند به این گونه هزارهها را از بدنهی دستهی ثبات و همگرایی جدا و دلسرد کنند و احتمالا اگر انتخابات به دور دوم برود، هزارهها را با خود داشته باشند یا دست کم با این ترفند از واکنشها احتمالی هزارهها جلوگیری کنند و انگیزهی خیزش و تحرک را در آنان بکاهند.
حال بر هزارهها است که آقای صالح را مجبور کنند تا این ادعایش را اثبات کند و در صورت عدم اثبات این ادعا، تمام این اهانت و تحقیر و نگاه تعصبآمیز به خود او بر میگردد.
پ.ن: به نظر من این کار صالح کشف تازه و کار فوقالعادهیی هم نیست. مسلم است که از این سخنها در خلوتهای اقوام علیه یکدیگر یا باورمندانه و متعصبانه یا برای فرحِ خاطر گفته میشود و مسلمن که بیشتر مردم و سران سیاسی و نخبهگان ما به این شعور، آگاهی و مدنیت هنوز نرسیده که معیار و ملاک زیستی شان حقوق شهروندی و برابری ارزشی باشد. پس داشتن چنین انتظاری خیلی زود است و آقای صالح نباید برای رسیدن به قدرت چند روزه متوسل به چنین خفت و رذیلت اخلاقی شود.
باور بامیک
>>> آنچه در کوزه است بیرون تراوش کند! امررالله صالح با این سخن انسانیت خود را زیر سؤال برده و افزون بر اینکه خلقت خداوند متعال را زیر سؤال گرفته، با آیه شریفه که معایر انسانیت و خوبی را به روشنی بیان کرده خود را در ستیز قرار داده است. خداوند متعال می فرماید: يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ (حجرات، 13) امرالله صالح هرچند اعتقادی به قرآن ندارد اما از نظر عقلی و عقلا خود را در پایین ترین درجه موجودات قرار داده و به بینی بلندش افتخار می کند. او انسانیت را در ظاهر و اندام می بیند و از انسانیت و معنویت و عقل خود را بی بهره می داند. این سخن او که هزاره ها به اندازه بینی اش حق دارد این حق را چه کسی برای هزاره ها تعیین کرده است. این سخن را یک چوپان بی سواد هم نمی زند. معلوم می شود تیم دولت ساز متشکل از بی عقلان و فاشیستهای متمدن هستند که هنوز در جاهلیت قومی سیر می کنند. این تیم جز فساد و فتنه کاری ساخته نیست. با فتنه انگزی می خواهد کشور را مواجه با بحران نموده تا دشمنان از این فرصت در کنار این تیم استفاده مالی داشته باشند.
>>> Sami Darayi
روزنامه اطلاعات روز از دستکاری در نوار صوتی پرده برداشت:
محمد علم ایزدیار، نایب اول مجلس سنا در گفتوگوی تلفونی تایید کرد که در این جلسه حضور داشته و تایید کرد که مولوی حسام یک جوک گفت و شوخی بود. او همچنان محل این جلسه را در خانهی خان آغا رضایی اعلام کرد.
چه چیزی گفته نشده است؟
جرییات آنچه که امرالله صالح آن را مکالمات «نژاد پرستانه» و «تعصب انگیز» خوانده چند جمله بالا بود که بر اساس اطلاعات ایزدیار شنبه شب در جلسهی اعضای ثبات و همگرایی که از ولایت پنجشیر اند، بیان شده است. اما بی تردید آنچه که امرالله صالح نوشته است، یک روایت مکدر و دستکاری شده از گفتههای مولوی حسام است. امرالله صالح نوشته است که «یکی از اعضای هسته بحران میپرسد که شاید قومهای هزاره در تظاهرات کمتر اشتراک کنند. سرهسته جواب میدهد که اشتراک کنند یا نکنند حرف جداست اما حق هزاره به اندازه بینیاش است.»
بی تردید این پارهی حساس یادداشت صالح توسط خودش ساخته و ارایه شده است. در هیچ جای این فایل صوتی سوالی مطرح نمیشود و کسی هم جواب آنچنانی که صالح به سرهسته نسبت داده است، نداده و اصلاً چنین چیزی در این فایل وجود ندارد. همچنان روخوانی کلمه به کلمه از نقل قول مولوی حسام در یادداشت امرالله صالح و آنچه که او گفته است، نشان میدهد که نقل قول مولوی حسام نیز در یادداشت صالح دستکاری شده است.
>>> هزاره های هموطنم دردودهه اخیر بابرداشتن کتاب وقلم خوش درخشیدند.
من به همه شان افتخار میکنم.
باید ازانها اموخت وسیله کشتاررا دورپرتاب کرد٫وبطرف مکتب وکتابخانه دوید.
عاقل
>>> امرالله صالح این سخن دروغین را بخاری از دهان تعفن بار اش پرتاب کرده که :
۱- هدف شوم ان نفاق و تفرقه وکشیده گی در تیم ثبات همگرایی است که به هیچ وجه به این هدف شوم اش نخواهد رسید
۲- مرالله بفکر این بوده وقتیکه این سخن همگانی کردم مردم قوم هزاره علیه مردم پینجشیری حرف های زشت و ناسزا خواهند گفتند که درین صورت بازهم نفاقدر بین تیم ثبات و همگرای بوجود خواهد امد و ما از ان نفع خواهیم گرفت که این فکر خام د عقل قاصر ان هم غط به اثبات رسیده است .
اما ازین بی خبر بود که درتیم ثبات و همگرای همه اقوام شامل و داخل هستند و یک تیم مردمی متشکل از تمام اقوام سکن در کشور است و با رای پاک مردم پیشتاز ای پاک مردم است و اتحاد و اتفاق شان که سبب پیروزی انها است به هیچوجه با چنین شایعات و منافقت ها در بین انها جدایی ایجاده کرده نمیتوانند جز شرمسار و ثبوت منافقت خود شان چیزی دیگری بدست اورده نتوانستند مستحکم باد وحدت و همدلی اقوام ساکن در کشور ما بهر جایی که هستند زندگی میکنند.
>>> هشدار** احتمال فتنه و جنگ خیابانی در افعانستان بسیار بالا رفته است اگر توجه داشته باشید امریکا در طی سالهای اخیر برای کشورهای اسلامی پلان های بسیار مرموز کشتار آشوب اغتشاش کودتا جنگ خیابانی و..
تدارک دیده است در سالهای اخیر این موارد را در ترکیه سوریه عراق لبنان لیبی مصر یمن دیده بودیم حتی متاسفانه ایران که تا حدود بسیاری از این پلان های شوم ایمن بود هفته گزشته آشوبگران صدها میلیارد دالر به این کشور آسیب وارد کرده اند و تعدادی از مردم بی گناه را کشتند محاسبات امنیتی نشان میدهد اتفاقات کشورها سلسله وار و مانند دومینو به هم ارتباط دارد و لیدر این کودتاچیان همه با سرویس های mi6 و موساد ارتباط دارند بناءا کشور ما هم با توجه به حضور امریکا و محصور واقع شدن بین کشورهایی که تنوع قومیتی مشابه دارند ایمن از پروسه تخریب و آشوب نخواهد بود خصوص این که بارها مشاهده شده متاسفانه در سالهای اخیر مخصوصا دوره اشرفغنی افغانستان به بهشت تروربست ها و افراطیان فراری مبدل گشته است اوضاع کشور همانند قبل نیست و یک آتش زیر خاکستر در جریان است مزدوران یهود به اندک بهانه مانند اختلاف در قضیه ریاست جمهوری کافی است تا کشور را به بحران عمیق خانه جنگی مبدل سازد بنابراین درهمچونین شرابط خوب است مغز متعفن دوم عقل خود را بکارگیرد و محترمانه دست از جعل و تقلب بردارد و اوضاع را به سمت جنگ داخلی پیش نبرد در غیر این صورت عواقب شوم ان مستقیما به خود اشرفلنی و تیم فاشیستش برخواهد گشت اگر غنی براین باور است که ترامپ او را یاری خواهد نمود در اشتباه محض است امرکا اتفاقا هیچ برایش موصوع امنیت افغانستان کوچکترین اهمیتی ندارد و همانطور که میدانید او یک شخص تاجر است که از طرفی مشغول مسئله داخلی امریکا و استیضاح خودش میباشد.
>>> من فكر ميكنم حق هموطن هزاره ام در حكومت واقعي افغانستان بايد برابر به سهم قرباني اش در گرفتن استقلال از چنگ متجاوزين ناتو باشد و اين منصفانه است . كسيكه هيچ نكرده به هيچ نميارزد ، اگر بيني دارد يا ندارد مهم نيست !
كابلي از نيوزيلند
>>> یک تعداد از هزاره ها بدون فکر و سنجیش منطقی به میدان تاخته و در صدد دفاع از بینی خود برخاسته اند.
به گمان اغلب اگر انتخاب با انسان میبود، هیچکسی بینی کوتاه و رنگ سیاه چون آفریقایی ها به خود نمی خواست اما همان شعر است که گوید به نقش خندی یا به نقش بند؟ هر آنکه بالای انسانی تمسخر کند بیشک که عین کفر کرده باشد چون تو به خالق ات نعوذبالله میخندی. ثانیا، ابعاد دیگری این قضیه و اصل نقطه را باید پیدا کرد که چه کسی در کجا و کدام مجلسی این بی حرمتی را به حق یک ملیت روا دیده ولا اگر شوخی هم بوده؟ اگر هزاره های ما خود را متمدن تر و روشنتر که در حقیقت هستند میپندارند اولا جواب ابلهان خاموشی است و اگر واقعا احساسات شأن جریح دار شده باشد این موضوع را از عینک تیمی انتخاباتی و غیره نه بلکه مجرا قانونی باید تعقیب و از صالح با یک صدا میخواستند تا ثبوت را اراییه کند. نه که با نوشتن نظرات منفی علیه دیگر اقوام خود ستایی و غیره موارد این موضوع را به یک حربه دکانداران سیاست تبدیل میساختند
>>> از امرولله صالح انتظار بیشتر نداشته باشید شاید فرزند شنگری باشه عقلش ازین اضافه قد نمیدهد .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است