ترامپ نزدیک به چهارده هزار بار دروغ گفته است
در جهان سیاست اصلا کسی راست نمی گوید. ترامپ در طول نزدیک به سه سال نزدیک به 14 هزار بار دروغ گفته تا در طول عمری که بروی گذشته چقدر دروغ گفته و کلاهبرداری کرده تا به این ثروت ها رسیده؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۱۸    ۱۳۹۸/۷/۲۷ کد خبر: 160594 منبع: پرینت

واشگتن پُست: ترامپ نزدیک به چهارده هزار بار دروغ گفته است.
اخیراً روزنامه واشگتن پُست در مقاله ی آورده است که:« در مدتی که آقای ترامپ در کاخ سفید بوده نزدیک به 14 هزار بار دروغ گفته و قلب واقعیت کرده است». آمار ریسرج ها در امریکا نشان می دهد که پنجاه و دو درصد مردم امریکا به دلیل دروغ گویی ها و خلاف وعده هایی انتخاباتی ترامپ که به مردم امریکا وعده داده بود، خواهان استیضاح ترامپ شده اند.

دموکرات ها که اکثریت را در مجلس در دست دارند در پی آن هستند تا با نقد سیاست های حکومت ترامپ روحیه عمومی مردم را در انتخابات اکتبر سال 2020 برضد ترامپ و به نفع سیاست های حزبی شان، تغییر دهند تا در انتخابات آینده پیروز شوند.
البته، سیاستمداران حزب دموکرات که به کاخ ریاست جمهوری رسیده اند از جمله بیل کلینتون {1992 تاجنوری2001} و بارک اوباما{ 23 جنوری 2009 تا 20 جنوری 2017}، قسمی که تاریخ سیاسی جهان و امریکا نشان می دهد بارها دروغ گفته اند و قلب واقعیت کرده اند. بیل کلینتون خندان در اثر فشارشرکت داران غول نفتی خانواده راکفلرها پلان انگلیسی وارد شدن طالبان در افغانستان را از قوه به فعل آورد. بینظیر بوتو درسال 2000، گفته بود که:« پلان طالبان را انگلیس ها به امریکا تحت رهبری بیل کلینتون دادند و سفیر امریکا آنرا در اسلام آباد به من داد. عربستان بانکدار و حکومت من وسایل به میدان آمدن و به قدرت رسیدن طالبان را فراهم ساختیم».

وقتی طالبان وارد قندهار شدند، حکومت بیل کلینتون از آنها به عنوان« فرشتگان صلح» یادکردند. معاون وزارت خارجه امریکا بیل کلینتون پس از سقوط کابل در سپتامبر 1996، بعدا ً به استالف رسید و با شهید احمدشاه مسعود دیدار کرد و گفت طالبان 95 درصد افغانستان را تصرف کرده اند و به زودی باقی خاک کشور را نیز تصرف خواهند کرد. پس به کجا خواهی رفت؟
مسعود کلاه اش را از سر اش کشید و نزدیک اش گذاشت و گفت که به اندازه همین اندازه جای که در وطن برایم باقی بماند علیه پاکستان {طالبان و القاعده} می رزمند.

از سوی دیگر، اوباما وقتی به قدرت رسید به مردم افغانستان وعده داد که به زودی تروریست های طالبان و بنیادگزاران را در افغانستان شکست می دهیم و مردم را از شر تروریست ها نجات می دهیم. هنگامیکه جنرال کریستال در اگست سال 2009، از اوباما خواست که چهل هزار سرباز جدید و تجهیزات مورد ضرورت را به افغانستان بفرستد تا عملیات های وسیع برضد طالبان شروع شود، اوباما که قصد بی ثباتی کشوهای آسیای میانه را در سر داشت و با حکومت کرزی زد و بند های فراهم کرده بود، جنرال کریستال را بازی داد تا اینکه جنرال مذکور بر اوباما و جوبایدن معاون رییس جمهور غضب کرد و هردو را متهم به توطئه علیه خود نمود و گفت که آنها قصد پاکسازی تروریستان را ندارند و ما را این جا در زمین شوره زار گیر انداخته تا گندم بکاریم.

اوبا ما در جولای 2010 جنرال کریستال را به قصر سفید احضار کرد و مجبور به استعفا نمود. در جنوری سال 2011 اوباما به امیر قطر چراغ سبز نشان داد تا دفتر سیاسی امارت طالبان را در دوحه نشکیل دهد و سپس با طالبان صلح نامه امضا کرد و آنها و دست آنها را در کشتار مردم افغانستان آزاد گذاشت. پس از کشته شدن اسامه بن لادن در ایبت آباد شمال شرق اسلام آباد در می 2011، اوباما استراتژی خروج را از افغانستان اعلام کرد و دست پاکستان و سعودی و طالبان را در کشتار مردم افغانستان باز گذاشت و یکهو از میدان جنگ علیه تروریسم، بیرون شد و مردم را در میدان رها کرد.

این واقعیت ها را بیان کردم که جمهوری ها و ترامپ تنها دروغ نمی گویند بلکه دموکرات ها نیز ذاتاً دروغ می گویند. ترامپ در انتخابات وعده داده بود که از افغانستان خارج می شود. بعد دروغ ها گفت و سپس در یک شاه دروغ دیگر که با اعلام استراتژی جدید امریکا علیه طالبان همراه بود وعده داد که ما تروریست ها را که در هر کجای افغانستان باشند، نابود می کنیم و بر پاکستان فشار وارد کرد و گفت پاکستان به لانه امن تروریست ها تبدیل شده و چند بچه ترسانک کرد، سپس یکهو خلیلزاد دلال سیاسی را وارد کار کرد که توافقنامه یک جانبه صلح و دوستی با طالبان را امضا کند و از خروج قوای امریکا از افغانستان خبر داد و باز در یک چپه گرمک سیاسی از دیدار با رهبران طالبان در کمپ دیوید خوداری کرد و مذاکرات را به تعویق انداخت و دروغ های شاخدار گفت و تا امروزه دروغ سر دروغ می گوید و کسی نیست که این دروغگویان را به جرم دروغ گویی و قلب واقعیت کردن ها و فریب کاری و کلاهبرداری به میز محاکمه بکشد.

از سوی دیگر، ترامپ که در سوریه شکست خورد و نتوانست بر طبق پلان داعشیان و القاعده را بر سوریه حاکم میدان کند برای کوبیدن داعشیان کُرد های سوریه را به دام تزویر و فتنه و ترفند حمایت انداخت و سپس که دید چیزی به امریکا نمی رسد با اردوغان تاردوانی کرد که ما رفتیم و شما عملیات جنگی را در شمال شرق سوریه علیه کُرد ها براه اندازید و با راندن کرد ها از آن مناطق 400 کیلومتر با عمیق 32 کیلومتر از شمالشرق سوریه را اشغال کنید و منطقه حایل بسازید و اسلامیست های آرتش آزاد سوریه و سوری های مهاجر در ترکیه را در منطقه اسکان دهید تا بدین ترتیب انکارا را به روی ایران و دمشق بزند و جنگ را مشتعل سازد.

بر اثر حملات هوایی و زمینی ترکیه 300000 نفر کرُد از خانه و کاشانه شان فراری شده اند و کردهای سوریه که دیدند ترامپ از پشت به آنها خنجر زده است رو به دولت بشار اسد کرده اند تا نیروهای دولتی سوریه در کوبانی و سایر مناطق کُرد نشین سوریه وارد شوند تا مشترکاً در برابر ارتش ترکیه و ارتش آزاد سوریه تحت پوشش انکارا از مناطق کردنشین دفاع کنند.

حضور ترکیه در خاک سوریه تنش میان تهران و انکارا تشدید می سازد و خطر تیره شدن روابط دو کشور و حتی تخاصمات را افزایش می دهد. ترامپ با این همه دروغگویی می گوید که از حقوق مردم کُرد سوریه دفاع می کند در حالیکه کرٌد ها را در دم دو ساطور برهنه گردن می برد. دموکرات ها نیز دروغگو و ظالم و خونخوار هستند. دو حزب یکی جمهوری خواه و دیگر دموکرات سال ها با سیاست فریبکارانه مردم امریکا که گاوهای شیری هستند را با شعار های دروغین فریب سر فریب می دهند و مالیات را دوچندان بر مردم تحمیل می کنند.

این دو حزب در اساس نوکر سرمایه بزرگ انحصارات امپریالیستی و حافظ منافع شرکت سالاران هستند و بر سر چوکی و امتیازات مادی باهم رقابت می کند و در اصل هردو در خدمت ابرمالکان سرمایه هستند که حاکم بر بانک مرکزی و وال استریت و دوبازوی دولتی یکی بانک جهانی و دیگر صندوق بین المللی پول می باشند و از طریق نخبه های دروغ گو نیولیبرالیسم سیاست اقتصاد خصوصی سازی را در امریکا و مناطق پیرامونی رقم می زنند.

در یک نگاه کلی جهان سیاست دنیای ترفند و حیله و دروغ های شاخدار و کشتارهای بی رحمانه و بی رحمی است. جهان سیاست جهان منافع اقتصادی و بنا بر این دنیای کثیف فریب و جنایت است. زمامداران جهان امروز از ترامپ گرفته تا جانسون صدراعظم انگلیس، مکرون رییس جمهور فرانسه، خانم مرکل نخست وزیر المان، پوتین، جین شی و پینگ رییس جمهور چین و خلاصه اکثریت رهبران سیاسی حکومت ها به شمول جهان اسلام در روکش آزادی برضد آزادی، در روکش عدالت برضد عدالت و در روکش راست گویی دروغ گویی می کنند و چنان دروغ هایی می بافند که شیطان هم در پیش آنها شاگرد کار است.

نه تنها رهبران کشورها در سطوح متفاوت دروغ ها می گویند به شمول غنی و کرزی و عبدالله و دار و دسته فاسد آنها، بلکه ملایان و آخوندها نیز سلاح شان در شکار کله ها و خرسازی مردم ساده، دروغ است. دروغ هایی که ملایان و مولوی ها و آخوند های درباری سیاسی شیطان صفت بنام دین می گویند، کمتر از دروغ هایی نیست که بی دینان سیاسی می گویند.
دنیا جای خطرناک است در یک سطح دیگر همه به هم دیگر دروغ می گویند. راستگویان و آزادیخواهان و عدالت پسندان یا فرای از ماک ها هستند و یا در کنج زندان ها و یا در کنج تنهایی های تنها در تجرید به سرمی برند. دنیا جای خطرناک است. روزبروز خطرناکتر می شود. در این دنیای مسخره هر که هنر دروغ گفتن و حیله گری و فتنه سازی را بیشتر بلد باشد در صدر مجالس هستند و دارایی های شان در بازار تجارت که برپایه دروغ ساخته شده است شناور است.

در جهان سیاست اصلا کسی راست نمی گوید. ترامپ در طول نزدیک به سه سال نزدیک به 14 هزار بار دروغ گفته تا در طول عمری که بروی گذشته چقدر دروغ گفته و کلاهبرداری کرده تا به این ثروت ها رسیده؟ حال کرزی در طول هشت سال فتنه گری ها چقدر دروغ گفته؟ حال غنی در طول پنج سال اخیر چقدر دروغ گفته؟ اصلا در جهان سیاست و همچنان در جهان مذهب درباری کسی راست را خوش ندارد و راستگو خار چشم است. قیمت راست گویی در این دو جهان فتنه {سیاست و مذهب سیاسی روایتی شیخی} این قدر آمده پایین که هیچ کس راست نمی گوید.
در این دوجهان دروغ را می خرند نه راست را، تملق را می خرند نه شجاعت را و اینکه اکثر مردم دو رو هستند و نقاب ها بر صورت می زنند و در مجالس شیرین سخنگویی به گفتارها و خنده ها می کنند.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ترامپ
افغانستان
کردها
ترکیه
نظرات بینندگان:

>>>   صادق قریشی
معلم سر صنف به يكي از شاگردان
گفت درس چوپان دروغگو را بخوان.
بچه زد زير گريه و گفت : نمي توانم آقا معلم!
معلم پرسيد: چرا؟
بچه پاسخ داد: معلم صاحب ! پدرم اين صفحه را از كتابم پاره كرده.
معلم بر آشفت و جويا شد: به چه دليل؟
پسره با لحني لرزان گفت : معلم صاحب!
پدرم چوپان است. از خواندن اين درس سخت خشمگين شد و رو به من گفت:
من و پدرم و پدر بزرگم و بسياري از مردم چوپان بوديم و هيچ کدام دروغگو نبوده ایم
اما يك نفر در ده ما پيدا شد و گفت به من راي بدهيد تا براي شما مکتب بسازم، خانه درست كنم ، به روستا جاده كشي كنم و برای فرزندانتان شغل ايجاد كنم.
ما هم باور كرديم و به او راي داديم و آقا شد نماينده مجلس و به هيچيك از حرف هايش هم عمل نكرد و جواب سلاممان را هم نمي دهد.
به معلمت بگو اين صفحه را پاره كردم تا
به جاي چوپان درغگو درس جديد:
" نماينده دروغگو را تدريس كند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است