تاریخ انتشار: ۱۸:۳۶ ۱۳۹۸/۷/۲۷ | کد خبر: 160591 | منبع: | پرینت |
"از واقعیت حرکت کنیم و بسوی ایده آل برویم"
این حرف از ژان ژورس است، بنیان گذار حب سوسیالیست فرانسه در سال ۱۹۰۵ که قبل از جنگ جهانی اول توسط یک افراطی جنگ طلب ترور شد.
چند لحظه پیش مصاحبه یک زن فعال سیاسی افغانستان را دیدم. دیپلوم های وی از اینجا و آنجا نیم صفحه را پر میکند، مشاور رییس جمهور هم بوده. وی میگوید: "یک گروه کوچک سیاسی ـ نظامی بنام طالب نمیتواند برای زنان افغان محدودیت وضع کند".
البته تحصیل و دیپلوم داشتن کمک میکند تا ما به دانش، آگاهی و فرهنگ در مجموع برسیم، ولی آگاهی سیاسی ارتباطی با دیپلوم ندارد. آگاهی سیاسی مشاهده، مطالعه و ارزیابی واقعیت سیاسی و اجتماعی در یک مرحله مشخص است. بدون آن ما توانایی داشتن برنامه و هدف یا اهداف مشخص، لازم و احتراز ناپذیر را نداریم. بخصوص که این برنامه برای تغییر اوضاع باشد: تغییر یک رژیم یا یک حالت (از صلح به جنگ).
یقین داشته باشید که اگر یک ارتش از دشمن معلومات کافی نداشته باشد، از تاکتیکهای جنگی وی، از نیرو یا تناسب قوا با او، حتمن شکست میخورد. در ساحه سیاست هر روز ما مثالهای زیادی داریم. این کافی نیست که خود را کاندید پارلمان یا ریاست جمهوری کنیم تا وکیل و رییس جمهور شویم. نادیدن واقعیت یا توانی ها و ضعف های ما به شکستهای مضحکانه میانجامد.
این اصل بویژه زمانی مهم است که ما ایده آل های بزرگ داشته باشیم. برای رسیدن به آن شاید عمر ما کفایت نکند ولی باید مرحله به مرحله با در نظر داشت واقعیت موجود پیش برویم. در غیر آن افراطی و یاوه گویانه حرف خواهیم زد. این کافی نیست که بگوئیم طالبان "یک گروه کوچک سیاسی ـ نظامی" نمیتواند سرنوشته ما را تعین بکند.
من میگویم "طالبان یک گروه بزرگ و بیرحم تروریستی" است که بدبختانه یکی از دو یا سه کلید "صلح" را در دست دارند. طالبان آرمان و ایده آل من نیست. دیروز مجاهدین ایده آل من نبودند ولی حمایتشان میکردم زیرا در آن زمان استقلال و مبارزه بر ضد تجاوز خارجی عمده بود. فردا در یک پروسه صلح طالبان حد اقل بخشی مهمی از قدرت دولتی را در اختیار خواهند داشت. زنان و مردان آزاد و دموکرات ، لائیک یا مذهبی، فردا نیز مبارزه خود را برای یک زندگی بهتر در یک نظام واقعآ دموکراتیک به پیش خواهند برد.
از واقعیت حرکت کنیم، بسوی ایده آل برویم. این است آموزش ژان ژورس که مرا از چپ روی و افراطیگری زمان جوانی ام نجات داد. ایده آل همان است که بود ولی راه های رسیدن به آن "حرکت از واقعیت" است.
کریم پاکزاد
>>> اول این جمله "یک گروه کوچک سیاسی ـ نظامی بنام طالب" مطلق غلط است زیرا یک گروه سیاسی چه کوچک چه بزرگ دارای یک برنامه و ستراتیژی معین است که این باند مافیایی از آن کاملا مبرا است. این باند متشکل شده از افراد بی اراده متضاد یعنی آدمکشان گروه هایی اشرار چتلستانی ، یک تعداد خلقی هایی امینی و افسران سابق اردوی جمهوری دموکراتیک میباشد که تحت قومانده و به اشتراک اردوی مزدور چتلستان فعالیت می کنند. مگر دست کم گرفتن این باند شرور آشتباه بزرگتر است زیراآنها از پشتیبانی مربیان تخریب کار" سی آی ای"، لوژستیکی وهابی هایی مفسد الارض و نظامی چتلستان برخوردارند. واز طرف دیگر از پشتیبانی اشرفک و حامد جان (ستون پنجم) هم مستفید اند.
آزاده
>>> از واقعیت حرکت کنیم به ایده آل نه.بلکه به سوی یک جامعه ایدآل که در اًن انسانها به شکل بهتر رندگی کنند برسیم.
از واقعیت ما نمیتوانیم به طرف ایده آل برویم.
زیرا واقعیت چیزی است که ما یا با حواس خود حس میکنیم و یا توسط وسایل میبینیم و یا توسط تجارت در لابراتوار ها کشف میکنیم،اما ایده آل عبارت از تخیلات ما است که چیزی را در ذهن خود تخیل میکنیم که یک مثال زنده اًن عبارت از اعتقادات مذهبی و دینی است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است