تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ ۱۳۹۸/۷/۳ | کد خبر: 160293 | منبع: | پرینت |
وقتی ساکنین افغانستان درک کردند که محمد نادر غدار بالای قرآن سوگند می نویسد و بعد آن را نقض می نماید، جوانی بنام عبدالخالق هزاره جان نثار در دفاع از انسانیت و بشریت تصمیم گرفت که بحیات این غدار تاریخ خاتمه بخشد تا عبرت هواخواهان این غدار و پیروان وی گردد. عبدالخالق هزاره شاگرد لیسه استقلال و در بحبوحه بهار زندگی بود. قرار بود نادر غدار در توزیع شهادتنامه شاگردان این لیسه در ارگ کابل شرکت نماید. وقتی عبدالخالق هزاره از این جریان با خبر می گردد تصمیم می گیرد که با بایسکل خانه رفته و تفنگچه ای را که یک سال قبل همان روز توسط آن غلام نبی چرخی بقتل رسیده بود گرفته و به داد نادر غدار برسد.
عبدالخالق هزاره با کمال شهامت و مردانگی با فایر سه فیر در دهن نادر غدار در حضور محافظین مسلح وی بحیات وی خاتمه می بخشد. عبدالخالق هزاره گرفتار می گردد. وی با کمال نامردی مورد اذیت و آزار قرار می گیرد تا اقرار کند که وی این کار را به تحریک کی ها انجام داد. شکنجه و اذیت عبدالخالق هزاره در تاریخ بشری بی سابقه است. محققین وقتی تک تک ناخن دست او را با انبور می کشید سوال می کرد بگو بدستور کی عمل کرد؟ عبدالخالق هزاره فریاد می کشید: بدستور خود! این کار الی کشیدن تمام ده ناخن دست تکرار می گشت و پاسخ عبدالخالق هزاره هم همان بود که گفت. بعد شروع به کشیدن ده ناخن پاهای وی می کرد و عین سوال و پاسخ تکرار می گشت. بعد شروع بکشیدن چشم های وی از حدقه توسط چاقو شروع می گشت و سوال می گشت: بگو بدستور کی نادر را بقتل رساند؟ باز هم عین پاسخ عبدالخالق هزاره نامراد جوان زیر سن تکرار می گشت. روزی که عبدالخالق هزاره را به قتلگاه انتقال می داد جسد وی بشکل معجزه آسا در حرکت بود و روح و روان وی قبلا نابود گردیده بود!
بر اساس تحقیق بشری در مورد مقاومت جسم یک آدم، مقاومت وجود یک آدم حد و مرز دارد. ولی این تحقیق در مورد مقاومت بدنی عبدالخالق هزاره صدق نمی کند. وی علیرغم تمام شکنجه های بی سابقه یک کلمه در مورد انگیزه کارش که نفر دومی را شامل سازد نگفت. بالاخره چوبکی های نادر غدار تک تک اعضای خانواده عبدالخالق هزاره و تمام آنهایی را که با عبدالخالق هزاره نشست و برخاست داشتند، همصنفی های عبدالخالق هزاره، مدیر لیسه استقلال .... را که هیچ از قضیه خبر نبود گرفتار و اعدام کرد!
عبدالحمید
>>> افسوس که به این زمان ماندیم که عبدالخالق شریر ترین انسان و بچه سقاو دزد و وحشی ترین بشر در انتهای بیشرمی ستوده میشوند.
کابلی
>>> عبدلخالق یک قهرمان و یک استوره کشور ما بود که یک کثیف فاشیست لعین بنام نادر غدار را مردار کرد و خود غازی شد اگر نه نادر غدار مانند غنی سفاک فاشیست یک خبیث دیگربود و خدا میداند چندین بار دیگر بالای قرآن مجید پا میگذاشت هر زمامداری اوغان در طول تاریخ ۳۰۰ ساله اوغان مانند غنی و نادر غدار پست بی شرف ِ وطنفروش ِ غلام و نوکر یکی از کشور های اجنبی بود این بی وجدانها فقد بخاطر بقای قدرت فکر میکنند نه وطن و صلح
>>> عبدالخحالق قهرمان ملی دوم است
>>> تروریزم کار زشت وبد است درهر صورت باید تروریزم محکوم گردد
>>> عبدالخالق قهرمان ویک الگوی ستم ناپزی است یاد وخاطره اش گرامی باد کجاست یک عبدالخالق هزاره که بفریاد غنی ستمگر برسد که هزارام هم وطن مارا به خاک وخون کشاند سربازان اوردوی ملی راطعمه گرگ های قبیله نمود
>>> عبدالخالق و امیر حبیبالله وظیفه خود را در زمانش انجام دادند و حال نوبت من و توست که به فاشبسم نه بگوییم و به غنی فرصت برگشت به قدرت را ندهیم.
به همه رای دهید به جز غنی
>>> روح عبدالخالق در آرامش است و دعای میلیونی مردم کشور با اوست
>>> نادر یک شاه تعلیم یافته بود که در شرایط دشوار کشور را از لوث وحشی های بغاوتگر سقوی نجات داد. ولی عبدالخالق هزاره جوانمردی بود که برای انتقام نبی چرخی دست به کشتن نادرشاه زد.
>>> معلومات آقای عبدالحمید در مورد عبدالخالق هزاره ناقص است و یا بهتر بگویم که ایشان اصلاً ندانسته اند که عبدالخالق هزاره کی بود؟ آن همه جسارتش از کجا شد و آن همه پایمردی در زیر شکنچه را چگونه از خود نشان داد؟ بسا کسان اینرا میدانند اما از حقیقت عبدالخالق هزاره گریز میکنند. این قهرمان واقعی هرزند مدبر خلق بود، او درد خلق را در جود خود با جسم و جان احساس میکرد و خوب میدانست که عامل این هم درد نادر غدار و خاندان تیم جهنمی اش است. او فرزند خلق بود و جانش را فدای خلق نمود، امروز خلق افغانستان به کارنامه هایش افتخار میکند، او الگوی همنسلانش در مبارزۀ عدالت خواهانه بود، نام اش در تاریخ افغانستان جاویدان و کارنامه هایش در اذهان خلق زنده اند. روح اش شاد باد
میهن زرغون
>>> به نظردهنده دوم، قهرمان اول شهرها را ویران و مردمش را قتل عام کرد، این خالق خو فقط یک نفر را کشته، کی مقایسه میشود تا به اوهم قهرمانی بدهیم. قهرمانان دوم میتواند هیبت الله ، گل بدین ، بچه سقو، دوستم، قسیم فهیم یا سیاف باید شوند که در کشتن و ویرانی نقش زیاد داشتند.
>>> میهن زرغون
تو که عبدالهادی را میشناختی چرا درست معرفی نکردی
>>> خلاصه کلام هرکه سران اوغان را مردار کند غازی است چون اوغان پست ترین و بی وجدان ترین زنده جانهای روی زمین هستند که نه تنها خود با شرافت انسانی بزرگ شده اند بکله دشمن انسانیت نیز هستند . عبدالخالق یک قهرمان و غازی بود که سفاک ترین و کثیف ترین فاشیست تاریخ را مردار کرد حالا یک قهرمان دیگر کار است تا خرزی و احمق زی را پشت نادر غدار بفرستد
>>> در تاریخ ۳۰۰ سال اوغان انسان نگذشته قهرمان و غیره را در جایش بگذار وقتی کتابهای مکاتب را مطالعه میکنید چون توسط همین فاشیستان دست کاری شده اوغان دزد رهزن فاشیست و ناموس فروش قهرمان گفته شده و قهرمانان اصلی بدنام اوغان چنان فکر میکنند که ۲۴ میلیون نفوس دیگر کشور احمق هستند اما نمیدانند که همین ۱۰ میلیون نفوس اوغان ضمینه برای فکاهی و مسخره گی خلق شده اند.
>>> نادرغدار نوکر انگلیس٬ یک خاین٬قران خور٬مکار٬حیله گر٬دسیسه باز و نمک حرام بود.او از ابتدای سلطنت امان ا لله خان در فکر توطیه بود سلطنت را برای خود میخواست تا باالخره موفق هم شد.
یک مرد پیداشد و به زندگی ننگین ان جاسوس خاتمه داد و مردم رااز شرش خلاص کرد.
>>> درود بر روان پاک عبدالخالق شهید .امروز اگر نسلی از گزند نادر غدار در امان ماند از همت و فدا کردن جان شرین عبدالخالق است و اگر نادر غدار دیر زمانی زنده میبود چه فجایع دیگر را انجام میداد . روحت شاد عبدالخالق ....
>>> خاوری.
قومیت بالاتر از اسلامیت
تصور کنیم با همین خصوصیات غیر اسلامی غنی احمدزی و زن فرزندان اش رئیس جمهور کشور از ملیت تاجیک، ازبیک. هزاره، بلوچ...میبود شاید هزاران بار اینها حکم تکفیر اشرا صادر میکردند...
ولی حالا..
>>> عبدالخالق هزاره
عبدالخالق (تولد در چند اول کابل 1916 - مرگ اعدام 18 دسامبر 1933) وى فرزند مولاداد هزاره و از قوم هزاره بود.
درگذشت کابل، افغانستان
ملیت هزارههای افغانستان
شغل دانش آموز
وضعیت جزایی: اعدام غير اسلامى يعنى قطع نمودن عضوهاى بدن اش
عبدالخالق 1916 - December 18, 1933 هزاره عامل ترور محمد نادرشاه، (پادشاهی: 1929–1933) پادشاه افغانستان بود. محمد نادرشاه در بين مليت هاى کشور مشهور به "نادر غدار" بود.
در سال 1924 در زمان امان اله خان در مکتب که در باغ علم گنج توسط آلمان ساخته شد و نام آن Oberrealschule Amani (برگردان به فارسى: مکتب عالى امانى) نزديک چند اول داخل شد. امان اله خان مجبور بود يکى بامبارزات آزاديخواهانه در سطح کشورى يا داخلى ودرسطح منطقوى و در سطح بين الملى بويژه از سوى آلمان يک سلسله ريفرمهاى بنيادى چشمگير کشورسازى ويا ملت سازى را در دست گرفت. باج پردازى و جزيه ايکه هزاره ها هندوان و سهک ها و يهودان مى پرداختند را ممنوع ساخت. غلامى و کنيزى و يا برده داشتن که هندوايران و توران وجود نداشت پدربزرگ اش عبدالرحمان قا تل عام و پدر اش حبيب اله خان فراموشخانه اى مکحلم کلکته اى در اين منطقه هندوکش رواج دادند. امان اله خان جوان و دوست نامه اى اش لينين رهبر شوروى و دولت آلمان که عليه گسترش سلطه طلبى انگلستان انقلاب اکتوبر و لينين را کمک نمود. اين امر مورد خوشحالى و اميدوارى ملت هاى تحت ستم شد و باعث خشم پشتونهاى که عليه آزاديها و حقوق مردمان زير ستم و "انگشتنما" (صورت و لباس و رنگ و تبار). آلمان تا سال نبود 1933 فاشيستى. عبدالخالق شاگرد ممتاز ليسه امانى يکى از هواداران سياست امان اله خان جوان بود. ليسه هاى زمان امان اله خان نسبت نامى به امان داشتند. عبدالخالق در جشن ايکه به مناسبت گواهينامه کاميابى که موفقنامه صنف دوازده را تمام نمود انتقام سرنگونى و فرار امان اله خان راگرفت. برادران نادرشاه دست را يکى کردند قدرت را از شاه حبيب اله گرفتند .و امان اله خان که سلسله وار مى بايد شاه مى شد قدرت را به چنگ خود گرفتند وانتقام نادر غدار را گرفتند
ونامهاى
* ليسه عالى امانى به نجات
*ليسه عالى امانيه به استقلال
* و يک ليسه عالى که امان اله در سخى جان کابل پيش از کوى دانشجوى (کوى خرابات)دانشگاه کابل در على آباد, به ليسه نادريه تغير دادند.
با آوردن استخوانهاى سيدجمال الدين از ترکيه ودر سالهاى 1960 دانشگاه کابل پشتو بشد و على آباد > جمال مينه.
>>> درود به قهرمان عبدالخالق
>>> عبدالخالق هزاره يك قهرمان ملي بود كه با تنهايي و دست خالي يك حكومت شاهي مستبد را سقوط داد. ازين بيشتر قهرماني نميشود. من تاجكم ولي اعتراف ميكنم قهرماني عبدالخالق شهيد بيشتر از قهرماني مسعود شهيد است.
سلطان سنجر
>>> احسن سنجر جان
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است