تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ ۱۳۹۸/۵/۱۵ | کد خبر: 159694 | منبع: | پرینت |
دیدم تعداد از اعضای خانواده ی نصر نسبت به درگذشت محسنی قندهاری واکنش خاص داشتند. دو سه نکته عرض می کنم.
اولا، اختلاف سیاسی را نباید مکتب ساخت. همین حالا هم مکتب های بسیار متنوع داریم که دست و پای ما را بسته است. مانع پیشرفت می گردد. بین مرحوم مزاری و مرحوم محسنی در سالهای حکومت مجاهدین اختلاف سیاسی بود. محسنی و اکبری و تعداد از سران سادات در مبارزه ی مسعود-گلبدین جانب مسعود را گرفتند لیکن مزاری جانب گلبدین را گرفت. این ها در آن روز ها در مقابل هم قرار گرفتند. البته، اختلاف شان سابقه نیز داشت که آن هم سیاسی بود.
نکته این است که اختلاف سیاسی باید پایان یابد. اگر موضوع که اختلاف از آن ناشی شده است؛ خود از میان رفته باشد؛ دیگر دلیل برای وجود اختلاف باقی نمی ماند. مشکل مرحومین اتخاذ موضع در حکومت مجاهدین بود. سالهاست دیگر حکومت مجاهدین وجود ندارد. همچنین، محسنی سالها از سیاست کناره گرفته بود. دلیل برای زنده نگهداشتن اختلاف آن دوره باقی نمی ماند.
دوم، دشمنی با مردگان منطقی نیست. به این دلیل که مردگان توان دفاع از خود را ندارد. حمله به کسی که دفاع نمی کند در هیچ آیینی پسندیده نیست.
در 1985، رونالد ریگان اتحاد جماهیر شوروی را "امپراتوری شر" خواند. چند سال بعد با آمدن گرباچف روابط دو کشور خوب شد. سفری به مسکو داشت. در میدانی قدم می زد؛ کسی صدا زد؛ ریگان! آیا هنوز شوروی را "امپراتوری شر" می دانی؟
ریگان در جواب گفت: نه! آن در زمان دیگر بود و شرایط تغییر کرده است.
اختلاف سیاسی مربوط به سیاست است و به زمان خاص و سیاست خاص ربط دارد. نمی تواند دایمی باشد و نمی تواند "مکتب فکری" گردد.
جعفر رسولی
>>> این نصری های از خدا بی خبر با هر که سر خصومت بگیرد تا او را ترور شخصی یا شخصیتی نکنند رها نمی کنند. خداوند آیت الله محسنی را رحمت کند. این نصری ها با همه احزاب جهادی شیعی جنگیدند و کشتند و بت سازی کردند و بابه سازی کردند در آخر همه را خلیلی و محقق باد هوا کرند. اینان نصیحت پذیر نیستند.
>>> دقیق است آقای رسولی . بسیار منطقی ابراز نظر نموده ایید. کاش همه کوتاه فکران همین طور به حقیقت دست یابند.
>>> جناب جعفررسولی بلی به اختلافات نباید دامن زد امید وارم این نکته را فهمیده باشید که رهبرشهید طرفدار مذهب ومردم خودش وعدالت اجتماعی بود نه طرفدار این وآن لطفا اصلاح نماید ممنون
>>> یک وجهه مشترک بین نصر و گلبدین و طالب وجود دارد و آن انحصار و خود بزرگ بینی است.
من امیدوارم که نسل جوان هزاره همت بگمارد و تاریخ سال های جهاد در مناطق هزاره جات را پیش از آنکه همه شاهدان عینی چم از جهان بپوشند به گونه مستند و بدون جهت گیری به رشته تحریر در آورند تا دیده شود که آیا روس ها بیشترین هزاره ها را کشتند یا خودی ها
از نظر من هزلرهجات در مرکز افغانستان قرار دارد و روس ها نارسیده به هزاره جات در مسیر راه تار و مار میشدند.
فکر نکنم در جاغوری و یکاولند و دایزنگی روس ها رسیده باشند به هر حال اگر این تاریخ مستند تحریر نگردد نسل های بعدی با مشکل تحلیل و فهم تاریخ دچار خواهند شد.
روح حضرت آیت الله عظمی محسنی عالم مصلح و آینده نگر شاد باد و مقیم جنت برین
>>> مگر شاخه نصر یا همان "شر" بگوییم از انسانیت و دیانت چیزی دارند که به نوشته شما توجه کنند؟ این ها با ..... پا مزاری پرست شده اند. یاد شان رفته است که مزاری توان نظامی هزاره ها را به باد داد. مزاری خطای محاسباتی کرد، با قرار گرفتن در کنار جنایت کار تاریخ (گلبدین) خود را شریک گناه گلبدین رذالت پیشه کرد. امو گلبدین در سال 2014 میلادی در پیام عیدی اش هزاره ها را تهدید کرد و گفت که باز روزش میرسد که پشتون ها انتقام خود را از هزاره ها بگیرند. مزاری شعور سیاسی نداشت.
مزاری با طالب یکی شد و بر ضد و خواهان حملات راکت های اسکاد بالای خیرخانه شهر نو کابل و پنجشیر شد! آیا آدم مسلمان و عاقل و عدالت خواه چنین کاری میکند؟
مزاری را متحدینش مثله کردند، بی آبرو کردند نسق کردند و بالاخره کشتند. مسلمان و مقرب به خدا به ذلتی که مزاری گرفتار شد هر گز گرفتار نخواهد شد.
جنازه ومراسم تشیع مسعود و محسنی را هم دیدیم و از مزاری را هم. خود قضاوت کنید.
مزاری تسلیم دشمن شد ... ذلت را پذیرفت ... مزاری جوانان رشید هزاره را به کشتن داد ..مزاری کثیف با طالب معامله کرد و در طالب با کنترول چند روزه ای که بر غرب کابل داشتند تعداد زیادی از مبارزین هزاره را که مزاری به آنها خیانت کرده بود کشتندو در گور دسته جمعی دفن کردند. بعدا با تصرف مناطق متذکره توسط نیرو های مسعود گور های دسته جمعی کشف شد.
خدا وند حضرت آیت اله محسنی را در صف مقربین خویش قرار دهد.
>>> به گفته آقای رسولی زمان تقاضا میکرد که عبدالرحمن، هاشم ابتر،نادر غدار، ترکی حفیظالله امین طالب، غنی که جوی خون به راه انداختند وبه را می اندازند؛ چون سیاست زمان تقاضا میکرده، پس حرکت شان مورد تأیید بوده و هست.۰
>>> اقای رسولی!
میگویند دل بیغرض وسیع است شاید شما در دوران کشمکش های تنظیمی ورقابت های بی حاصل ان زمان کدام عزیز ونزدیکان خودرا از دست نداده باشید ویا رنج اوارگی وغربت را از احزاب رقیب نه چشیده باشید و... اینها که خودرا به صفت رهبران مذهبی وقیادات جهادی وفرقوی جا زده بودند به کدام اصل شرعی ودلیل موجه احزاب وتنظیم های سیاسی ساختندودران چنان اغراق واغماض نمودند که هرجنایت وروشهای خشن اطرافیان وطرفداران شان را ستودند ولا اقل نادیده انگاشتند ودر قتل وکشتار مخالفین سیاسی شان منهمک بودند که گویا ارشادات الهی را در مورد قتل نفس وباز مسلمان را نادیده می انگاشتند نه از اقارب ریگان ونه هم ازگوربا چوف وچرنینکو کسی به هلاکت رسیده بود انها جهان را میان خود تقسیم نموده هرکدام خطه ومنطقه ای رااستثمار مینمودند کمترین تقصیر وگناهی را که این پیش روان ماداشتند حد اقل ان قضایارا محکوم نکردند وروزی ازان حالت های تاسف بارندامت نه نمودندازین رو در روز باز پسین باید به این سوال ها جواب گو باشند و <واذا المودة سوءلت بای ذنب قتلت>
وانهایکه بیشتر میدانستند مسولیت هاشان هم بیشماراست
شیخعلی تگذاری سانچارکی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است