تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ ۱۳۹۷/۹/۱۱ | کد خبر: 156251 | منبع: | پرینت |
با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، شماری از مقامهای حکومتی از پستهای خود استعفا کردهاند. برخی از این مقامها پس از کناره گیری، به منتقدان حکومت تبدیل شده و از کارکردهای "حکومت وحدت ملی" انتقاد می کنند.
انتقاد از کارکردهای حکومت توسط مقامات حکومتی که از سمتهای خود استعفا میدهند، تقریبا به یک امر معمول تبدیل شده است. این مقامها از ضعف و ناتوانیها حکومت انتقاد میکنند در حالی که خود نیز در تصمیمها و اجرآت حکومت نقش داشتهاند.
به گزارش صدای آلمان، فضل من الله ممتاز، تحلیلگر مسایل سیاسی میگوید مقامات افغان تا زمانی که در حکومت هستند، از وضعیت راضیاند و هیچگاهی لب به انتقاد نمیگشایند ولی زمانی که از قدرت دور میشوند به منتقدان جدی تبدیل میگردند: «متاسفانه در افغانستانی که مقامات [تا وقتی] در کرسیهایشان هستند، هیچ چیزی نمیگویند و فکر میکنند که دنیا خیر و خیریت است».
به باور آقای ممتاز، تا زمانی که این مقامات در کرسیهای حکومتی هستند «هیچ چیزی در خطر» نیست ولی مادامی که از کرسیهایشان دور شوند «اسلام، امنیت ملی و منافع ملی» در خطر میافتد. آقای ممتاز گفت: «اینها فکر میکنند تا زمانی که در قدرت هستند، دنیا آرامی است و همه چیز سر جایش است ولی اگر من نباشم، دنیا خراب است نه اسلام است، نه جهاد است و نه هم منافع ملی است».
رعایت اخلاق سیاسی
اخیرا عمر زاخیلوال سفیر پیشین افغانستان در پاکستان در صفحه تویترش از شورای عالی صلح انتقاد کرده و گفته است که «اگر صلح پروژه شود، پروسه میانخالی است، تنها امتیاز شعار و نشستهای نمایشی است». به باور آقای زاخیلوال در صورتی که صلح وسیلهای برای جلب و جذب کمکهای خارجی و یا گرفتن رای از مردم شود، در این وضعیت صلح بدست نخواهد آمد است. او همچنین پرسیده است که اگر صلح با این شیوه بدست میآمد، حالا چند ساله شده بود؟
این سخن او بیش از همه به این دلیل قابل توجه است که آقای زاخیلوال به عنوان سفیر افغانستان در پاکستان کار میکرد و یکی از ماموریتهای او حمایت از پروسه صلح و تلاش برای کامیاب کردن روند صلح از طریق گفتگو با مقامات پاکستانی بود.
تحلیلگران میگویند مقامات حکومتی هیچگاه به دلیل ضعف و ناتوانی در انجام ماموریتهای خود استعفا نمیکنند ولی زمانی که به هر دلیلی از کرسی و مقام دور شدند، لب به شکایت میگشایند. جیلانی زواک، تحلیلگر مسایل سیاسی گفت: «زمانی استعفا میکنند که یا به کمپاین میروند و یا از سوی حکومت مجبور به استعفا میشوند. این فرهنگ [انتقاد پس از استعفا] غلط است و اخلاق سیاسی در این مورد جایی ندارد».
به باور آقای زواک، حالا که انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، مقامات مستعفی تلاش میکنند با انتقاد از حکومت، کاندیدای احتمالی مورد نظرشان را حمایت کنند و حکومت را ضعیف نشان دهند.
حنیف اتمر، مشاور پیشین امنیت ملی افغانستان نیز پس از استعفا از این پست، به صورت عمومی از سیاستهای حکومت انتقاد کرده است. این در حالیست که برخی از تحلیلگران میگویند آقای اتمر از قدرت زیادی در حکومت برخوردار بود و حکومتی را در داخل حکومت مدیریت میکرد.
آقای زواک میگوید هر آنچه که در حکومت وحدت ملی انجام شده، رییس جمهور غنی و حنیف اتمر هر دو در تصمیمگیریها «خوب و بد» شریک بودهاند و مسوولیت و امتیاز به هر دوی آنها بر میگردد.
احمد ضیا مسعود، مشاور رییس جمهور غنی در امور "حکومتداری خوب" وقتی از سمتش برکنار شد، به یکی از منتقدان جدی حکومت تبدیل گردید. آقای مسعود در نخستینروزهای برکناریاش تظاهراتی را علیه دولت به راه انداخت و سیاستهای "حکومت وحدت ملی" را به باد انتقاد گرفت.
کد (9)
>>> درود ،جناب وقت که شخص وارد قدرت میشود هر قدرتی فرقی نمی کند که چه باشد، ریس جمهور، وکل، وزیر ریس مجلس و... تا زمان که وارد آنون قدرت نشده همه چیز خوبه همه مانن خودشه، اما زمان که وارد قدرت بزرگ میشی باید کفش های آهنین صداقت، انسانیت، شرافت، راستی مهربانی هم دلی محبت همه رو کنار گذاشت، با کفش های جدید که حتی باعث زخم و ابله کفش ات میشه رو تحمل کرد خوب هم میدونن که پاهت همه زخمه اما توان مرحم گذاشتن و تداوی خود سرانه هم رو نداری باید تا آخرش تحمل و صدات در نیاد، اما زمان که از انون خونه با پاهای زخم خورده خارج به دنیای واقعی رسیدی باز آنون زمان متوجه زخم های ناجور میشی و هر جا رفتی از زخم پات شکایت می کنی خوب هم میدونی که زمان تداوی آنون گذشته و با هر کسی رسیدی شکوه و شکایت و صدای اعتراض خودت به گوش آنون آن می رسانی و انتقاد شروع و خودت منعقد و... مشی.
>>> این گونه افراد نه به درد ملت میخورند ونه به درد خود این ها به مانند لنگ حمام هستند که هرکس از آن استفاده مینمایند این طرز شیوه از دوران حکومت حامد کرزی آغاز گردید که در آن زمان محقق، عبدالله ، قانونی ، بشر دوست ، چکری ، امرالله صالح ،نبیل ،وغیره وغیره .
>>> ضيا مسعود فاقد صلاحيت و نوكر دالر، آرگاه و بارگاه بود. وقتي بالآيش قطع شد، منتقد شد وأما اتمر بحيث مغز متفكر داراي صلاحيت عام وتام بود. او مبتكر بسياري پروژه ها و دسائس أر جمله تطبيق نكردن تفاهم نامه حكومت وحدت ملي، منزوي ساختن دوستم، اختلافات ارگ و نور، ايشجي و دوستم و غيره بود. حالا به رندي از همه انها شانه خالي ميكند. او به مكارگي و فريب ميخواهد ريس جمهور شود. اتمر همين استعداد را دارد كه همان منتقدين سابق خودرا در مقابل دالر و چند پست بي صلاحيت فريب دهد و سوي خود بكشاند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است