مراد از وحدت این نیست که همه ى مذاهب اسلامى دست از باورهاى خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، چرا که نه امکان چنین عملى وجود دارد و نه آنرا صحیح می دانیم بلکه مقصود از وحدت آن است که ... | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۶ ۱۳۹۷/۹/۴ | کد خبر: 156125 | منبع: | پرینت |
به مناسبت میلاد پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم روزهایی را که در آن قرار داریم، هفته وحدت بین مسلمین نامگذاری کرده اند که به همین منظور نگاه دقیق تری داریم به این مطلب مهم که وحدت چیست؟
مراد از وحدت این نیست که همه ى مذاهب اسلامى دست از باورهاى خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، چرا که نه امکان چنین عملى وجود دارد و نه آنرا صحیح می دانیم بلکه مقصود از وحدت آن است که هر مذهب اسلامى به باورهاى خود ملتزم و عمل نماید ولى در برابر مذاهب دیگر که آنها را باورمند نسبت به عقاید اساسى مکتب خویش مى داند، از ظرفیت و سعه ى صدر برخوردار بوده و هیچگونه تعصبى اظهار نکند که موجب نزاع و درگیرى شود و اصول اساسى مشترک را با تردید و خطر مواجه سازد. قرآن کریم مى فرماید«ولا تَنازَعُوا فَتفْشَلُوا و تَذهبَ ریحکم و اصبروا انّ اللّه مع الصابرین» سوره ى انفال، آیه ى 46.
اتحاد و اتفاق میان مسلمانان جهان در دنیاى کنونى از ضرورتهاى انکارناپذیر مى باشد. امرى که باید علما و دانشمندان مسلمان با آگاه سازى جوامع اسلامى آنها را نسبت به این نیاز مطلع سازند. وحدت بر همه ى ضرورتها و اولویتها ترجیح دارد و از آنها اولی تر و مقدمتر است و همه دولتها، نخبگان، زبدگان، رجال فرهنگى و دینى در زمینه وحدت جهان اسلام مسوولند.
امروزه ما شاهد مصایب و مشکلات بسیار زیادى هستیم که دامنگیر مسلمانان در گوشه و کنار جهان است که با نگاهى عمیق به مساله ى وحدت اسلامى و پرهیز از تفرقه، از این مشکلات کاسته خواهد شد.
محدودیت قواى ادراکى انسان و عدم توانایى او براى حل مسایل اعتقادى، از جمله مهمترین علل اختلاف انسانها است. در مواردى که مساله به روشنى قابل حل نیست، هر کس به حدس و گمانى مى رسد که ممکن است با حدس و گمان دیگران متفاوت باشد. در این صورت است که اختلاف نظرها آشکار مى شود. با توجه به اینکه قرآن مجید دعوت به «عدم تفرقه» کرده «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرّقوا» و الفتى بین قلوب مسلمانان ایجاد کرده است ولى پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) اختلاف بر سر خلافت صورت گرفت و آن به خاطر بى توجهى به توصیه ها و سفارش پیامبر اکرم(ص) به مساله ى خلافت بود
این اختلاف به تدریج گسترش یافت و دشمنان اسلام به این اختلافها دامن زدند تا بتوانند حرکت پیشتاز اسلامى را متوقف سازند.
در درون جامعه ى اسلامى نیز عناصر مشکوک و منافقین نیز همیشه سعى مى کردند که با جعل حدیث و یا نشر اکاذیب، مانع وحدت مسلمین و گسترش اسلام در جامعه ى اسلامى شوند. همچنین عالم نمایانى هم براى حفظ منافع شخصى و طایفه اى خود، بر اختلافها مى افزودند و با باب شدن سب و لعن بر اقدامهاى اختلاف برانگیز دامن زده شد.
یکى از عوامل مهم در عدم پیشرفت مسلمانان در سده هاى اخیر، اختلافهاى قومى و مذهبى بوده است. وقتى جهان وارد هزاره ى دوم میلادى شد، مسلمانان به عنوان ابرقدرت محسوب شده و حاکمان آنها در جامعه ى جهانى برترین و شهرهاى آنها مرکز علم و تجارت بودند. دانشمندان مسلمان نیز به عنوان صاحبان علم و صنعت، مغزهاى متفکر عصر به شمار مى آمدند و جهان اسلام مرکز فعالیتهاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى زمان بوده است. اما آن شوکت و عظمت مسلمانان چه شد؟ چرا در قرن حاضر نمى توانیم شاهد آن عظمت اسلامى باشیم؟
تاریخ اسلام نشان مى دهد به همان نسبت که جوامع مسلمانان براى دستیابى به علم و توسعه براى تقویت دنیاى اسلام تلاش کردند، اختلاف مذهبى و قومى، بخش عظیمى از انرژى امت را براى خود صرف کرده است.
علت مهم در عقب ماندگى مسلمانان وجود همین اختلافهاى بى نتیجه بوده است. تردیدى نیست که اگر مسلمانان از تعالیم وحى فاصله نمى گرفتند و قوام سیاسى و وحدت اجتماعى خود را حفظ مى کردند، به پیشرفتهاى قابل ملاحظه اى دست پیدا مى کردند.
مسلمانان اگر به جاى درگیرى هاى بیهوده و اتلاف منابع خود، دست وحدت به یکدیگر بدهند، اینک نیز مى توانند قدرتى بزرگ با امکاناتى وسیع در سطح جهان باشند و با چند برنامه و استفاده از استعدادها، از نظر فن آورى نیز به رقابت با دیگران بپردازند.
هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها براى عقب نگاه داشتن کشورهاى جهان اسلام براى استثمار منابع انسانى و طبیعى و تداوم سلطه ى غرب بر این کشورها با سر کار آوردن حاکمان فاسد و دست نشانده و سرگرم کردن مسلمانان به تفرقه و جنگهاى داخلى و جانشین ساختن شعارهاى استعمارى همچون، ناسیونالیزم، قومى گرایى و.. براى آنان کارساز بوده است. آنها با عمق بخشیدن به شکافهاى موجود بین مسلمانان و دامن زدن به تعصبهاى قومى و مذهبى و حمله به باورهاى یک گروه به بهانهى حمایت از عقاید گروه دیگر، اتحاد و یکپارچگى مسلمانان در هم شکسته و آنان را سرگرم اینگونه درگیرى ها کرده و افکار آنان را از مسایل اصلى منحرف سازند.
البته این اختلاف افکنى فقط به مساله ى شیعه و سنى معطوف نمى شود بلکه گاهى این اختلافها بین مذاهب اهل سنت و گاهى از اختلافها بین مذاهب تشیع و گاهى هم از اختلافهاى قومى قبیله اى نمایان مى شود.
اتحاد و یکپارچگى اثر معجزآمیزى در پیشرفت اهداف، سربلندى و پیروزى اجتماعها دارد. هیچ موضوعى هم چون اتحاد و انسجام اقوام و ملتها اثربخش نیست. وحدت کلمه، همدلى و همرنگى دشمنان مسلمانان حاکى از این نکته است که آنان به خوبى از این مساله آگاه هستند و اسلام را دشمن مشترک دانسته و آنرا یگانه مانع در برابر سلطه ى استکبارى خود مى دانند از این رو با تمام اختلافهاى دینى و ایدیولوژیکى، نژادى، منطقه اى و سیاسى در تمام جوانب در حال نزدیک شدن به هم هستند و با یکدیگر براى از بین بردن اسلام یک کاسه شده اند.
قرآن کریم به عنوان یکى از دو ثقل اکبر در آیات متعددى، مسلمانان را از تفرقه، نهى کرده است و به آنها دستور صبر در برابر همدیگر را داده است. خداوند مى فرماید: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم وَاصْبِرُوا أِنَّ الله مَعَ الصَّابِرین» زمانى که بذر تفرقه در افراد و گروهها پاشیده شود، آنان در برابر حوادث آنچنان سست و ضعیف مى شوند که امید هیچ پایدارى آنان در برابر مشکلات نیست و این دقیقاً همان چیزى است که دشمن هر جمعیتى به دنبال آن است.
در جاى دیگر مى فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» در این آیه به دو چیز امر شده است، یکى اعتصام و چنگ زدن به ریسمان الهى و دوم اجتماع بر اینکار. بنابراین، علاوه بر اینکه مسلمان باید معتصم به حبل اللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمانها و همدست با آنها انجام دهد.
یکى از گامهایى که باید علمای فریقین از طریق نشریه مشترک و یا مجمع پیشنهادى و یا به هر طریق دیگر بردارند، این است که عوامل تفرقه و جدایى را شناسایى کرده و ماهیت آنها را افشاء نمایند و در حقیقت آنها را در جوامع اسلامى طرد و نفى نمایند.
الف: استعمار
قدرتهاى ضد اسلام، از عوامل اصلى تفرقه و جدایى بین مسلمانان بوده و در تنازعات فرقه اى نقش مهمى را به عهده داشته اند.
بنابراین در رابطه با دشمنان خارجى و استعمار از حسن ظن و ساده اندیشى به شدت باید اجتناب کرد و دست نامریى استعمار را در پشت اکثر این صحنه هاى تنازعات فرقه اى و تکفیرها و... جستجو نماییم و به طور مستمر شیوه هاى گوناگونى که استعمار و ایادى آن در تفرقه و جدایى در جوامع اسلامى از آن استفاده مى کنند شناسایى کنیم و آمادگى لازم را براى خنثى کردن این توطئه ها و طرد نفى آن در امت اسلامى به وجود آوریم.
ب: عالمان دربارى
ماهیت روحانى نمایان و نویسندگان مزدورى را که در گذشته و حال در کشورهاى اسلامى به دستور اربابان خود طبل تفرقه کوبیده و خواهان جدایى مسلمانان از هم بوده اند، افشا و مردم را از خیانتهاى آنان آگاه نماییم.
ج: کتب و نشریات ضد وحدت
علمای فریقین باید از نشر و پخش، کتب و مقالات و نوشته هایى که تقریب و همبستگى مسلمانان را کنترل کرده و یا احیانا بر هم مى زند، جلوگیرى کنند.
د: تعصبهاى کورکورانه مذهبى
یکى از گامهایى که علماء فریقین باید در راه تقریب مذاهب اسلامى بردارند، منع از تعصب مذهبى و منع از تعصب قومى و نژادى است. تعصب مذهبى اگر از حد معقول تجاوز نکند و در راه دفاع از اسلام و مقررات آن قرار گرفته و با هواهاى نفسانى ممزوج نشود، خوب است و به صورت مشکلى در نمى آید ولى آن تعصبى مذموم است که مسلمانى حاضر نباشد سخن حق برادر دینى خود را به جرم اینکه هم مذهب او نیست، گوش نداده و حتى از او بیش از دشمنش بگریزد و دشمنى با وى را در دل گیرد و این تعصبى است که اسلام با آن به شدت به مقابله برخاسته است.
چه مصیبتهایى که اینگونه تعصب بر سر مسلمانان آورده و چه خونهایى که به وسیله آن ریخته شده و چه شمشیرهایى که به جاى کشتن دشمن به روى برادر کشیده شده است و چه بسیار نیروهایى که به جاى جنگ با مشرکین در راه جنگ با فرزندان توحید به کار رفته است و... تاریخ گواه این همه است. از این رو وظیفه همه علما است که با چنین تعصبهایى به مبارزه برخیزند.
ه: تعصب قومى و نژادى
تکیه بر نژاد به جاى تکیه بر اسلام، موجب تفرقه و جدایى مسلمانان از یکدیگر است و منشاء بسیارى از دشمنى ها و کینه توزى ها نسبت به هم مى باشد. تعصب نژادى در جاهلیت متداول بود. اما اسلام آنرا ملغى اعلام کرد. پیامبر گرامى اسلام(ص) مى فرماید:شما فرزندان آدم هستید و از خاک آفریده شده اید. عرب بر غیر عرب برترى ندارد مگر به تقوى.
کد (10)
>>> Zafari
حامیان منافع اسراییل را در منطقه بشناسید!
ترامپ ریس جمهور امریکا در یکی از اظهاراتش چنین گفت:
“امریکا نمیخواهد به خاطر قتل خاشقجی روابطش را عربستان سعودی به هم ریزد چون اگر آل سعود با ما نباشد اسراییلی در منطقه وجود نخوهد داشت”.
حالا ببینید که در طول سالهای متمادی در مسایل افغانستان، عربستان از کدام گروه ها حمایت نموده است؟
از باند جنایت کار حزب اسلامی،طالب،داعش و گروه حقانی.درست همینها اند که در حدود چهل سال اخیر وطن را به خاکدان تباهی نشانده اند.
بنا وجود این باند ها در کشور قطعن به نفع اسراییل و حامیانش در خاور میباشد.
>>> هم میهنان سربلند و با غرور هزاره من . درین جنگ کسی شما را یاری نمی رساند ، ما تاجیک ها چنان در بند اخوانیزم و سلفیسم گیر مانده ایم که سالهاست جنگ سیاسی می کنیم تا معاون شویم ولی با انداختن کلخی از پلخمان به سوی خندقی ، عاشقانه نعره یی تکبیر سر می دهیم تو گویی جهانی کفر را مسلمان نموده ایم . برای ازبیک ها هم چنان تابلیت خواب آور ترکستان شرقی نوشانیده اند که سالهای سال دیگر در رویای خیالی ترکستان لر خود خواب خواهند بود .
هموطن هزاره من ، فقط استوار به خود و نیروی مردمی خود باشید ، از ارزشهای فرهنگی ، تمدنی و مذهبی خود در برابر جنایات بشری مجاهدین جهادالنکاح ایستاده شوید . نخستین آمد آمد لشکر فاطمیون پایه های کاخ شوونیسم را لرزانده است و اگر فعالیت های محاربوی شما با این لشکر سیاه و اهریمن سرشت طالب و داعش رویارویی شود ، شما پیروز خواهید شد زیرا هدف نهایی شما انصاف و عدالت است و دفاع از ارزشهای انسانی ولی از مقابل شما اهریمنی است و تجاوز بر حریم دیگران.
اگر تفنگ ندارم که در جبهه با یکجا بجنگم ، قلم من همیشه برای پیروزی شما کاغذ سپید را رنگه خواهد کرد .
منصور بدری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است