انگیزه امریکا در خروج از معاهده تحدید موشک های کوتاهبرد و میانبرد هسته ای و پیامدهای ناگوار ان برای کشور ما!
دوستی پرسیده اند که انگیزه امریکا در زیرپا گذاشتن سازشنامه محو موشک های برد کوتاه و میانبرد دارای کلاهک های هسته ای چیست؟
در پاسخ باید گفت که این سازشنامه میان ریگان و گورباچف در پایان جنگ سرد در میانه های دهه هشتاد سده بیستم امضا شده بود که بر پایه آن امریکایی ها موشک های میانبرد پرشینگ خود را از اروپا برچیدند و ان ها را نابود کردند. در برابر شوروی ها موشک های برد کوتاه نیز میانبرد دارای کلاهک های هسته ای خود را که به نام اس اس ۲۰ یاد می شد، برچیدند و نابود کردند. این موشک ها بیشتر در گستره اروپا مسقر بودند و دلیل اصلی برچیدن و نابودی ان کاهش تنش در اروپا و جلوگیری از جنگ ناخواسته هسته ای بود.

اکنون دلیل اصلی زیرپا گذاشتن امریکا مهار و محاصره چین و استقرار این موشک ها در پیرامون چین می باشد.
آنچه مربوط به روسیه می گردد، برای امریکا اهمیت دست دوم دارد و اگر امریکا مبادرت به تعبیه موشک های هسته ای برد کوتاه و میانبرد خود در کشورهای اروپایی بیازد، روسیه بی درنگ پاسخ خواهد داد و واکنش نشان خواهد داد. هرچند امریکایی ها همین اکنون هم موشک های پدافند هوایی برد کوتاه خود را در برخی از کشورهای اروپایی تعبیه نموده اند که با تغییر سامانه راهیانه ای می توانند به جنگ افزارهای تهاجمی مبدل شوند و در واقع دفاکتو سازشنامه را نقض کرده اند.

منابع آگاه در مسکو می گویند که بازدید اخیر جان بولتن- مشاور امنیت ملی ترامپ به مسکو و دیدارهلی او با سرگی شایگو - وزیر دفاع، سرگی لاورف- وزیر خارجه، نیکلای پاترشف- مشاور امنیت ملی و پوتین رییس جمهور روسیه دلاسا کردن روس ها و دادن اطمینان به آن ها است که امریکا قصد هدف گرفتن روسیه را ندارد و تنها می خواهد چین را محاصره کند. با این هم مسکو با شک و تردید به اظهارات امریکایی ها می نگرد.

بی چون و چرا استقرار موشک های کوتاهبرد و میانبرد دارای کلاهک های هسته ای در نزدیکی روسبه و ایران می تواند از سوی این دو کشور همچون تهدید بالقوه ارزیابی شود.
از احتمال دور نیست که این دو کشور و نیز چین برای بازداشتن امریکا انگشت های افگار واشنگتن را زیر فشار بگیرند. مناسب ترین جا برای رسیدگی به حساب امریکایی ها افغانستان می باشد.

عزیز آریانفر

>>>   روس خو حالا هم كه اسم افغانستان را ميشنود لرزه بر اندامش ميافتد و ميرسد كه باز توسط افغانها هژده تكه ديگر نشود. ايران هم تا حال زورسلطان محمود غزنوي و سلطان شهاب الدين غوري و احمد خان ابدالي و اسارت دختر شاه ايران توسط محمود افغان در پايتخت قديمي اش اصفهان را فراموش نكرده و جرات تجاوز به افغانستان را ندارد. ميماند چين كه تا حال با افغانها مواجه نشده . انها هم كه تاريخ را بخوانند جرات شان را از دست ميدهند.
انور خان

>>>   کارشناس ترکیه در تلویزیون ترکیه :
الفبای عثمانی و اسلامی را از اعراب نه، بلکه از فرهنگ خراسان زمین گرفتیم، الفبای اسلامی را پارسیان اختراع کردند و ما ترکها این خط را از پارسیان گرفتیم نه از اعراب.
رسم خط و الفبا پارسی ، عربی نیست و دانشمندان و ادیبان خراسان زمین این خط را ابداع کردند، اعراب (خط کوفی داشتند که بسیار مشکل بود و نقطه هم نداشت).
درود بر تمام پارسی زبان های دنیا.

>>>   سیاست های جهانی قسمی شده است که در جایی که امکانات حمله نظامی باشد،ابر قدرت ها حمله نظامی میکنند و در جایی هم از تهدید های لفظی استفاده میکنند.
بعضی اوقات نیز لابی های کمپنی های سلاح سازی در پارلمان ها و دستگاه های دولت،با زمینه سازی برای تولید سلاح بیشتر و دریافت بودجه از دولت.دست به چنین اقداماتی میزنند.
دولت امریکا میگوید که روسیه این پیمان را نقض کرده است و چین شامل این پیمان نیست.
پوتین اخطار میدهد که اگر امریکا راکت های میان برد را در اروپا مستقر کند،او نیز دست به اقدام متقابل خواهد زد.
زیرا پوتین متیقن است که نه امریکا دوباره در کشور های اروپایی چنین سلاح ها را جابجا خواهد کرد و نه هم کشور های اروپایی اجازه خواهند داد.
شاید در نقاط دور دست اروپا مانند جزیره به بسته گروینلند که مربوط دنمارک است و یا شاید هم ناروی، در صورتی که اجازه بدهد و یا هم کشور های اروپای شرقی که درین اواخر بخاطر سیاست های مهاجرتی اروپا،چندان رابطه خوبی با اروپا ندارند،چنین امکان وجود داشته باشد.اما در کشور های اروپای غربی امکان پذیر نیست.
اما اگر امریکا چنین اقدامی کند،کشور های اروپای شرقی را از نگاه امنیتی در خطر خواهد انداخت.
روی همین مسایل همین دو روز پیش کشور چک.سالگرد تاسیس جمهوری چکوسلاواکیا را دوباره تجلیل کرد،با وجودی که تقریباً سی سال از جدایی هردو کشور،بعد از از تجزیه شوروی و از بین رفتن پیمان وارسا و همچنان تجزیه یوگوسلاویای سابق میگذرد.
بهرصورت کشور های اروپای شرقی در پهلوی آن که دوباره محل مورد نزاع امریکا و شوروی قرار گرفته است،از نگاه اقتصادی تحت نظر چین قرار دارد و چین میخواهد با سرمایه گزاری ها در کشور های اروپای شرقی،جای پایی برای خیز خود به اروپای غربی پیدا کند.
زیرا کشور های اروپای غربی در قسمت سرمایه گزاری های چین و خرید فابریکه های استراتیژیک شان توسط سرمایه گزاران چینی،یک اندازه محتاطانه عمل میکنند.
بهر صورت امریکا و روسیه در فکر توسعه نظامی و چین در فکر توسعه اقتصادی در جهان است.
این که در آینده کدامشان موفق خواهند شد،هنوز معلوم نیست.
یا با از بین رفتن تجارت آزاد جهانی،زمینه رشد اقتصادی چین از بین خواهد رفت و یا هم با فشار های اقتصادی و اعتراضات کشور هایی که پایگاه های نظامی امریکا و روسیه در آن قرار دارند،زمینه سقوط امپراطوری های نظامی فراهم خواهد شد.چنانچه در گذشته نیز امپراطوری های نظامی و اقتصادی جهان در طول تاریخ به شکست مواجه شدند و در جای شان امپراطوری های جدید بنیان آمدند.
اما خطر نام ترین موضوعی که در عصر حاضر وجود دارد عبارت از موجودیت سلاح ذروی است.
بنأ همانطوری که ملل متحد استفاده از سلاح کیمیاوی و بیولوژیکی را منع قرار داده است،باید استفاده از سلاح هستوی را نیز منع قرار دهد.
اگر شورای امنیت موافقه کرد خوب،در غیر آنصورت باید جلسه عمومی ملل متحد دایر شود و در آن منع استفاده از سلاح های هستوی تصویب شود و کشور هایی که مخالف این تصویب هستند،از طرف ملل متحد مورد تحریم قرار بگیرند و به کشور های دیگر وظیفه بدهند که با چنین کشور هایی رابطه تجارتی برقرار نکنند.

>>>   بلى علت اش هم چنين است در واقعیت امر واشنگتن افغانستان را براى تروریست های "دولت اسلامی" (داعش) از سوریه به افغانستان یک پناهگاه امن برای این تروریست ها ساخته است. حمل و نقل تروریست ها از سوریه به افغانستان نیاز به خدمات نظامی و لجستیکی دارد. این خدمات شامل تهیه هواپیما، هلیکوپتر، مسکن و سلاح و سلاح برای تروریست ها و نیز برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی است.
هدف این عملیات نه تنها افغانستان، بلکه ایجاد مشکل در مناطق سابق شوروی و به ویژه روسیه دارد. منطقه شرقى خراسان ممالک ايران که ازسوى کمپنى هند برتانيه در ميانه قرن نوزده با نام افغان + ستان نامگذارى نمود همواره از همين زمان منطقه حائل (به انگلیسی: buffer zone) مى باشد. منطقه حائل اشاره به منطقهای مى باشد که در میان دو یا چند حوزه هاى فرهنگى و زبانى ومليتى قرار دارند که کشورهاى اشغالگر و يااستعمارگر کشورهاى با توجه به نقش حائلیت و اين کشورهاى اشغال شده استراتيژى خود را دوام مى دهند براى برآورده شدن منافع خود استعمارگران وامپرياليستهاى غالب درمناطق بافرزون! اين امپرياليستها بامرزکشى هاى بين مليتهاى با زبانهاى واحد باعث جدایی و عدم اتصال آنها مى شوند، مناطق حايل ويژهگى هاى را دارند:
1- مناطق مرزی
2- مناطق غیر نظامی
3- مناطق اشغال شده
4- مناطق غير مستقل
5- مناطق بازيچه دست کشورهاى کوچک ولى مقتدر پاکستان
6. مناطقبازی های بزرگ (ایالات متحده آمریکا و روسیه و چین).
جاى بسى تعجب است که رسانه تازى ویبسایت خبری العربیه با کدام آمار تعداد تروریست عمدتا عضو داعش (اغلب تاجک ها و قزاق ها) و القاعده (اغلب اوزبیک ها و قرقیزها) می باشند!
مگر اين برگ خبری العربیه چرا پيکر کثيف تروريستهاى عربى را مى شويد و تاجيک و اوزبيک را مقصر و عرب را بيگناه جلوه مى دهند.
تروريزم را آمريکا نخست درعرب به وجود آورد وسپس در پشتون و يا افغان البته درمناطق حايل!

حايل بودن افغانستان خود چرخک ابليسه است که "سر مونت استوارت الفینستون" و سرجان ملکهم با تجزيه ايران و مرزکشى مرزهاى شمالى و غربى منطقه حايل ايجاد کردند.
سر مونت استوارت الفینستون» ژنرال و نايب شاه برتانينه درهند ، يکى از دو ژنرالان (سر جان مکلم) که مامورت تجزيه و تقسيم ايران و اساسگزار سنگ تهداب افغانستان استاندار و فرمانده درهند برتانيه - سفیر انگلستان در کابل - نامگذار افغانستان و نويسنده کتاب "گزارش سلطنت کابل" (ترجمه محمد آصف فکرت ) دلیل نامگذاری افغانستان را از جانب خود چنین افاده می کند: "افغانان نام عمومی برای کشور خویش ندارند"( 1 ) ولی گاهی نام فارسی افغانستان را بکار می گیرند... نامی که توسط ساکنان این سرزمین بر تمام کشور اطلاق می شود، خراسان است نوشته شده است.
او در صفحه 125 کتاب چاپ سال 1842 می نویسد که "افغان ها" نام عمومى برای کشور خود ندارند. در این کتاب، که به طور کلی کتاب نامگذاری افغانستان مشهور است. مونت استوارت الفینستون خراسان راافغانستان تبديل کرد همه مردم غیر پشتون را در کتاب اش فهرست شده اند. مانند تاجیک ، اوزبيک ، هزاره، ترکمن، قرقيز، بلوچ ، چهار ایماق..و حتى افغانها. سرشماری و آمار و نظرسنجی آماری به شیوه شرکت هند بریتانیا. مونت استوارت الفینستون پشتونان را بکلى فراموش نموده واين نفر پدر افغانستان است (1) : ملت های مختلفی که در سلطنت کابل زندگی می کنند، که مقدار جمعیت در مقیاس کمک حاکى اند:
افغانها: 4،300،000
بلوچها: 1،000،000
تاتارها ( تورکتباران) : 1،200،000 پارسيان :(از جمله تاجیک ها): 1،500،000
هنديان (کشميريان جتها و غیره): 5،700،000
قبایل مختلف: 300،000
مونت استوارت الفینستون: "گزارش سلطنت کابل" . بند يک 1842 لندن برگ 125 و 114
اين است سرشمارى نامگذار افغانستان!

"پشتونان کجا شدند ????"
عکس کتاب مونت استوارت الفینستون: "گزارش سلطنت کابل" ....

>>>   انورخان فراموش کردی روس ها داوطلبانه از افغانستان خارج شدند و در بین هزاران سال حاکمیت ایران بر افغانستان فقط هفت سال افغان ها حاکم کشور ایران بودند ، این توهماتت را برای چهل سال پیش به درد میخورد نه الان ، با منطق صحبت کن نه خیالات خام

>>>   تمام این میخره بتزی ها برای استقرار موشک در افغانستان برای تحدید ایران چین و روسیه است ، بخاطر نزدیکی افغانستان به این کشور ها استفاده از موشک های دور برد و قاره پیما بسیار هزینه بر خواهد بود به همین دلیل امریکا به بهانه های مسخره از پیمان خارج شد تا بتواند در افغانستان موشک های میانبرد خودرا مستقر کند
این اداها همه بازی هیتند ، طبق پیمان امنیتی با کابل هم که حق حمله از افغانستان وجود ندارد اما حق حمله از کشور دیگر و ادامه جنگ از طریق افغانستان برای امریکا محفوظ است

>>>   طوریکه واضح است واما ماازآن تجاهل می ورزیم این است که ازقرن 19تاحال مانتوانستیم کشورراباز پالیسی فعال ازگزند روزگارنجات دهیم.انگلیس وروس ها افغانستان راترک کردند .بازهم درجهان یک قدرت نظامی وسیاسی هستند واین ماهستیم که متضررمی شویم.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است