با جامعه پشتون نه تعامل ميتوانيم برقرار كنيم و نه رقابت داريم، نه دشمني داريم و نه در جنگ قرار داريم. از نظر فرهنگي و اجتماعي جامعه پشتون يك جامعه بسته سنتي و قبيله اي است نيازي به رقابت با آنها نداريم در واقع زيستن با آنها همخواني ندارد با ما، با اين وجود احتمالاً هر يك از ما دوستان پشتوني داشته باشيم اما به آنها به ديده ترديد نگاه مي كنيم و اعتماد نداريم در يك روستا به در جنوب به خانه آنها برويم اين نتيجه بد عهدي ها،شكستن قول قرار ها و سوگند هاي دروغين آنها حتي در زندگي اجتماعي بوده است.

اگر همين نگاه اجتماعي را در دنياي سياست نسبت به پشتونيست ها داشته باشيم و بر خورد كنيم بسياري از مشكلات و اختلافات حل خواهد شد. سياستها و برنامه ها را بزرگان غير پشتون براساس منافع مردم و واقعيت هاي عيني جامعه غير پشتون در نظر بگيرند نه براساس اعتماد و قول قرار هاي فريبنده فاشيست ها...

ما حساب جامعه پشتون را با پشتونيست ها جدا كنيم شوونيست ها را حذف كنيم قبيله هاي پشتون را بگذاريم زندگي خود را كنند و در عين حال به آنها كمك كنيم در جامعه شهري ادغام شوند آموزش هاي لازم را ببينند از جنگ ترور و نا امني دست بردارند و يك عده پشتونهاي وفادار به وطن مانند أيوبي،علومي و... وجود دارند آنها را ميتوان در سيستم اداري كشور به كار گماشت تا بافت اداري و سياسي كشور حفظ شود.

موضوعي كه هميشه مد نظر ما در در مورد پشتونيست ها اين است آنها به عدالت،آزادي، برابري ايمان ندارند هميشه به فكر حذف ديگران از قدرت هستند و ما بايد بفكر بدست گرفتن قدرت غير پشتونها باشيم تا بتوانند
جامعه پشتون را اصلاح كنند پشتونيست ها را حذف كنند.

گل امیری

>>>   طاهر پشتون
گل امیری جان تو باید در غم رهایی تاجکها از رقاصی فحشا خوشگذرانی بی غیرتی وخاک و ناموس فروشی باشی. پشتونها هم سیارست را بلد اند هم غیرت دارند هم تحصیل کرده دارند و هم متفکرییین جهانی دارند. ازهمین خاطر صاحب و نگهبان افغانستان اند و همیش در قدرت.

>>>   امیری صاحب!من وخودت قدرت را صرف در خواب خواهیم دید.تصمیم تحویل قدرت دروطن من وتو بدست خارجیهاست وانتخاب انها درمقطع فعلی پشتونهاست.لنگک زدن من وخودت بیفایده است.

>>>   يک تفکر و عمل درست و بشردوستانه است که مردم پشتون را از حاکمان پشتونيست جدا كنيم. مردم پشتون بايد عليه حاکمان استاده شودند که لقب اول پشتون يعنى افغان بالاى اقوام ومليتهاى غير پشتون نه قبولاند وتحميل نه کند.

>>>   جناب امیری نظریه خوبی است اما نزد اینها یک اساس موجود است که یعنی ( جمع ضرب منفی مساوی جمع ) + x - = + ... برای اکثریت تام شان حدف مهم است ، مهم نیست که از کدام طریق بدست میآید. دراین موضوع پروفیسور اگر حقیقی هم باشد و آن گوسپند چران کوه گرد همه یک موقف را دارند بلکه غیر آنها در فریب اند، که فلان و فلان بلکه باید برای مقابله و مبارزه باید این روش باید چاره سنجید، ما باید برای حذف اندیشی آنها در سطح ملی و جهانی تلاش کنیم و ریشه این اندیشه را از آبخور افشا کنیم در غیر آن ، آنها به راه خود روان اند و پلان های خود را نودفیصد بالای دیگران و الی ده فیصد را بالای خود هم اعمال میکنند. ما باید خوش باوری ها و ندانم ها را کنار بگذاریم و کمی عمیق باندیشیم این سروران موجود اهل اندیشه نیستند و یا هم وقت خود را صرف نمیکنند چون ضرورت ندارند. ما نباید یک جامعه بسته و یکدست و هدفمند قبیله یی را به دو قسمت تقسیم کنیم و دل خوش کنیم که با یک تعداد میشود کنار آمد که تا کنون این به واقیعت نه پیوسته و امکان پذیر نیست. کمی به نشست ها خصوصی و نشست های پارلمان و متینگ های آنها باید دقیق شد و حرف اصلی را دریافت کرد.
خارکش

>>>   اگر اول دزد های شمالی را از تاجک ها جدا کنیم بعد پاشیست هارا از اوغان های اصل جدا سازیم بهتر خواهد شد بدلیل اینکه حالا حتی در سطح جهان فکر میکنند همه تاجک ها دزد واختلاس گر وغاصب می باشند،
بعد موضوع تاجک هارا حل سازیم چون در زمان تقسیم چوکی وامتیازات همه تاجک ها تاجک نیستند ، صرف یک ودو ولایت تاجک هستند اما در وقت دادن قربانی وحاضر شدن پای صندوق های رای ۀآنانیکه تا حال تاجک نبودند حالا تاجک شناخته میشوندبنا اگر اول این موضوع حل وفصل گردد
ر

>>>   درد دل یک هموطن نیمروزی ما
#نیمروز_مستعمره_لوگری_ها
#معنی_عدالت_ازدید_غنی_احمدزی

والی لوگری
رئیس امنیت لوگري
معاون اوپراتیفی لوگری
رئیس محکمه استیناف لوگری
کمیسار سرحدی لوگری
آمر امنیت لوگری
قوماندان محافظت گمرک لوگری
قوماندان قطعه خاص پولیس لوگری
قوماندان مرکز تعلیمی پولیس لوگری
آمر سمت اول لوگری
آمرسمت دوم لوگری
آمر سمت سوم لوگری
قاضی ها لوگری
سارنوالان لوگری

غفوری

>>>   آقای پشتون طاهر مشکل کشور را لاف زدن و غرور بیجا حل نمیکند کمی به خود بیا.اگر واقعا به سیاست بلدیت میداشتیم کشور به این بربادی نمیرفت و هم فروخته نمیشد.از آسمان پایین شو و طرفدار حق و حقیقت باش وگر نه همی تاس و همی حمام تا آخر دوام خواهد کرد و بازنده آن ملت بیچاره کشور خواهد بود.
حیدری

>>>   به نظر دهنده چهارم بند تنبان که یک بار بخاطر لواطت باز شد دیگر باز میماند و هر کس از نمک آن میچشد حالا بند تنبان شما باز شده و دیگر کسی نیست که انرا بسته کند وقتیکه تو اختیار زن و ناموس خود را در داخل خانه خود نداری چطور می‌تواند که یک قوم که جهان شمول است دو تقسیم میکنی اگر دو تقسیم هم کنی باز هم به تو اهمیت نمیدهد چرا که بند تنبان ات باز است

>>>   Raheel
شورای اقتصادی حکومت متقلب غنی- عبدالله،‌ یک قرارداد ۳۰۰ ملیون دالری دیگر را شرکت الکوزی بست. شرکت الکوزی همان است که زمینهای ده سبز را نیز به نرخ کاه ماش بدست آورده بود که در اثر تلاش شورای ملی قرارداد آن فسخ شد.

گفته می شود که شرکت الکوزی پولهای بیشماری را در کمپاین انتخاباتی اشرف غنی مصرف کرده بود.

به گزارش سایت وزارت مالیه:‌
«جلسۀ شورای عالی اقتصادی پس از بحث های همه جانبه طرح وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی را مبنی بر خریداری شرکت وصل تیلیکام توسط شرکت الکوزی در پرنسیپ مورد تائید قرار داده، فیصله نمود تا در این زمینه به ادارۀ اترا ۹۰ روز وقت داده شود تا بعد از بررسی ابعاد مختلف این طرح توسط ادارۀ متذکره، موضوع به جلسۀ موکول گردد.»

سوال اینست که آیا در چنین زمینه هایی مزایده وجود دارد یاخیر؟ اگر این قرارداد به مزایده گذاشته شده است کدام شرکتهای دیگر در آن شرکت کرده اند؟
و چرا همیشه هر قرارداد برای شرکت الکوزی پیشنهاد و فیصله شود؟‌

آیا شرکتهای دیگری نیز درین وطن وجود دارد که «زی» و «خیل» نباشد؟ شمار شرکتهای بی زی و بی خیل چقدر است؟ انکشاف اقتصادی جیب چه کسانی را پر می کند؟ و سوالهای بسیاری پیرامون این مسایل باید پرسید.

>>>   من میخواهم به همه افغانها و باالخص به ګل امیری و همفکرانش چشم دید وخاطره سالهای حکومت ربانی_ مسعود شریک نمایم و این خاطره درس تاریخی هم هستند
در سالهای جنګ داخلی مسعود _ ګلبدین همراه کارمندان ملل متحد به خوست
سفر نمودم از شهر خوست تقریبا دوساعت با موتر به قریه دور رسیدیم دربین
کوچه دوکان را دیدم که صاحب ان با فرزندان شان به فارسی صحبت میکردند
برایم تعجب اور بود که چطور این جا دوکاندار بین پښتو زبانها به فارسی صحبت میکند
خلص دوکاندار ګفت تقریبا پنج سال این جا زنده ګی میکنم و از بی بی مهرو کابل این جا امده ام
پنج سال من و فامیل بهترین و امنترین لحظا ت زندګی مان هستند
و در شهر و اطراف خوست ده ها خانواده برادران غیر پښتون زندګی میکردند
افسوس به این فلسفه ....ګل امیریها

>>>   طاهر پشتون راست میگوید نغمه از قندهار نیست تاجیک است یا شاید هم ازبیک باشد یا هزاره!!!
فرزانه ناز هم که استاد رقص و خوشگذرانی است، اصلن پشتون نیست!!!

طاهر پشتون خیلی پ.... استی!! ای کاش آن روز هایی که جلال الدین حقانی زنان بیوه پشتون را به اعراب میفروخت و یا خانم نغمه قندهاری در آغوش پاکستانی ها میلولید منحیث پشتون غیرت نشان میدادی!!!!

>>>   طاهر پشتون
دربین پشتون ها نغمه است و فرزانه ناز و یک چند تا دیگر است و لی تاجکها همه شان همین طور اند. ازهمی خاطر هیچ کادر صحیج در بین شان پیدا نمیشود. در تاریخ هم هر وقت یا ترکها (ازبکها) یا مغولها ویا هم پشتون ها بالایشان پادشاهی کرده و اینها فقط رقاصه پیش کرندن و دربار و شاهان را با رفص و آهیک رنان شان و شعر و شاغری خو ش نگهداشتند. زبان دری همی طور بوچود آمد یعنی زبان درباری.

>>>   غیرت پشتون ها را در چند صد سال گذشته به خوبی دیدیم. پشتون های عزیز کمی خجالت بکشید لطف کنید و دیگر از غیرت حرف نزنید... اگر غیرت داشتید امروز کشور به این وضع نبود اگر غیرت داشتید کشور های خارجی تصمیم گیرنده کشور نبود. اگر غیرت داشتید فرزندان تان را از رفتن به مدرسه محروم نمی کردید. اگر غیرت داشتید بینی زن های تان را نمی بریدید. اگر غیرت داشتید به لباس زن های تان احترام می کذاشتید و ان را بر تن نمی کردید. اگر غیرت داشتید بجای خراب کردند مدرسه ها مدرسه های بیشتر می ساختید. اگر غیرت داشتید عرب ها و پاکستانی ها بالای تان این طوری سوار نمی شد و از شما مثلی دستمال کاغذی یا دستمال دستشویی استفاده نمی کرد. اگر غیرت به این چیز ها باشد بهتر است ادم از بی غیرت ترین انسان باشد.

>>>   تاجیکان کهن ترین و پر تمدن ترین گروه قومی درین کشور اند مانند ساسانیان سامانیان هخامنشیان و حتی یما پادشاه و زردشتیان.
اکثریت افتخارات کهن این دیار تعلق به تاجیکان دارند. بر خلاف ادعای احمقانه که در بالا شده آنها رقاصه ها و بی‌فرهنگ های وحشی های انفجاری و زنفروش های جمعه بازار ها نبودند و آن گروه نامبرده مشخص و معلوم است.

>>>   به گواهى تاريخ و اسناد و روايات دست داشته و ارشيف هاى معتبر جهان ، سر زمين موجود بنام افغانستان ، متعلق به اقوام غير پشتون است ، اخرين سلسله هاى حكومت و دولت تا قبل از حمله مغول ها به انها تعلق دارد ، خواهش مى كنم كه بحث خروج را مطرح نكنيد ، بيايد مثل برادر زندگى كنيم ، اگر چنين شود اسناد ارايه شود شما زيان خواهيد كرد ، دوستان عزيزم اول بخوانيد بعد به زبان اوريد ، چون برخواست گاه متعلق به نياكان شريف شما به مراكز هراس افگنى تبديل شده از كاكر ستان ، تا وزيرستان ، از كرم تا دره ادم خيل ، از خيبر تا ملاكند ، خواهش مى كنم از بحث هاى تبارى ، جغرافياى بگذريد و بجاى ان به انسانيت و اينده بهتر نگاه كنيد . سر زمين نياكان من زاد گاه و گهواره تمدنهاى بزرگ است از خوارزم تا بخارا ، از سمرقند تا بلخ ، از هرات باستان تا غزنين ، از كاپيساه كوشانى تا ننگرها را انسو زادگاه فردوسى ، نيشاپورى ، از زبان كهن تخارى تا خروشتى ، از قلعه رستم سمنگان تا اتش كده نوبهار و بغگولان ، از كهندژ تا راغستان هاى كهن بدخشان از منار جام ، قطب منار دهلى تا منار مسجد بخارا از كدام بنويسم از حصار تا خجند از يعقوب ليث تا كابل شاهان ، كدامش از توست ، عزيزم بيا قدر همديگر بدانيم كه من هويت واقعى اين ديار و افتخار جاويدان توام .
بادرود و احترام به همه ساكنان اين ديار نازنين .
جاوید

>>>   ما در جفرافياى بنام افغانستان كه بخش از خراسان كهن است زيست داريم. شواهد تاريخى به وضاحت نشان مى دهد كه جفرافياى امروزى ( افغانستان) در يك تفاهم ميان امپراطورى انگلييس و روس ها شكل يافت و به هيچ صورت معرف هويت اكثريت باشنده گان آن نمى شود. همه ى تاريخ نگاران تاكيد داشته اند كه واژه هاى " اوغان ، افغان ، پشتون و پتان " يكى اند و تنها هويت يك قوم مشخص را تداعى مى كنند.
احمد شاه درانى « ملتانى» كه از تبار پتان و يا اوغان بود در تاريخ احمد شاهى هيچ گاهى خود را شاه افغانستان ياد نكرده است ، بل بنام شاه خراسان ياد شده است ، هر چند تاريخ واژه اوغان به هفتصد تا هزار سال قبل مى رسد و زيادتر به اقوام كه در دامنه هاى كوه هاى سليمان كه مناطق فعلى پاكستان امروزى را در بر مى گيرد اطلاق مى شده است و با مردمان اصلى خراسان شرقى ربطى نداشته است ، نام افغانستان به گونه ى رسمى تنها در زمان عبدالرحمن غدار در نوشته ها و مكتوب ها آمده است و اين هم اولين بار از سوى انگليس ها بوده است. حكومت هاى قبيله گرا در طول اين سالها كوشيده اند تا هويت باشنده گان اصلى اين جغرافيا را بزدايند و هويت قوم مشخص را بر همه به زور تحميل كنند، اين تلاش ها در صد سال اخير خيلى خشن بوده است و اكنون به اوج خود رسيده است .
حاكمان امروز خواب ادغام همه ى اقوام را در يك قوم مشخص مى بينند و از راه هاى گوناگون تلاش دارند تا در قوانين عرصه را تنگ و تنگ تر كنند و هويت افغان " اوغان" كه نام ديگرى پشتون و يا پتان است به سايرين تحميل كنند و آهسته آهسته پروژه ى اوغانيزه كردن را تكميل نمايند .
جهان امروز حذف هويت هاى تبارى را ديگر نمى پذيرد و ما ديگر در قرن هژده و نزده زيست نداريم كه ملت سازى ها با پاك سازى و تصفيه قومى غير خودى شكل مى گرفت ، چنين روش هاى را ديگر فاشيستى تعريف مى كنند و كاراى ندارد.
نجیب سلام

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است