تاریخ انتشار: ۱۲:۲۳ ۱۳۹۷/۸/۲ | کد خبر: 155500 | منبع: | پرینت |
آنچه امروز بنام تظاهرات مدنی (که هیچ شباهتی به مدنیت نداشت) بدون هماهنگی نیروهای امنیتی در مقابل دانشگاه گذشت، شاید هشداری برای شما و دستگاه مدیریتی دانشگاه شما باشد، شما بهتر از من و هرکس دیگر میدانید که این مسائل از کجا و چگونه آب میخورد.
هرچند چشممان آب نمیخورد، ولی بازهم امیدواریم که این قضیه (و دیگر قضایا) بصورت جدی از جانب شما و نیروهای استخباراتی پیگیری گردد تا از ادامهی آنچه خواهد آمد (و برنامه ریزی شده است) جلوگیری شود.
جناب رییس، پروندهی محافظهکاریهایتان در قبال آنچه در دانشگاه میگذرد روز به روز سنگینتر میشود، حجمِ سنگینی این پرونده را بر شانههایتان احساس میکنم؛ ترسم از آن است که قطر و حجم این پرونده بجای برسد که سرانجام باعث سبکدوش شدنتان گردد.
سالیان درازی است که سرمایهی هنگفت مالی و انسانی صرف مدنیت میشود تا دوران سیاه گذشته دیگر تکرار نشود؛ ولی گویا نطفهی «بازگشت» به تاریکی، جزم اندیشی و تعصب از مهمترین مرکز تولید فکر، پویایی و اندیشهورزی (زیر سایهی شما) در حال آبستن است.
بارها و بارها پیرامون رخنه کردن افراطگرایی در بدنهی دانشگاه، در فضای مجازی نوشتم و با برخی از اهالی دانشگاه نیز این موضوع را با جدیت مطرح نمودم؛ ولی حاصلِ آنچه من و دیگران پیرامون این مهم بصورت مستقیم و غیر مستقیم برای جناب شما یادآوری شده، چیزی جز پشت گوش انداختن، خطابه خواندن و میدان دادن به افراطیان از جانب شما نبوده است. لازم به ذکر نیست که من و امثال من در بیرونِ دانشگاه از وضعیت آنچه در دانشگاه میگذرد همیشه هشدار بدهیم، شما بهتر از هرکس دیگر از وضعیت آگاه هستید و میطلبد که بر جدیت مدریتتان کوشا باشد.
هشدارهای تازهای در بیخ گوشتان زمزمه میکند، رشد بنیادگرایی احزاب زیر زمینی تا پشت دروازهی ادارهتان سرک میکشد، امیدورام منتظر روز «مبادا» نباشید که خیلی دیر است. روز مبادایی که پرچمهای سیاه و سفید بر سردر دانشگاه افراشته گردد و شمشیرها از غلاف کشیده شود و زبانم لال... آن روز نه کاری از دست شما بر خواهد و آمد و نه از دست دیگران.
قلم و زبان ما فرسوده شد از بس نوشتیم و گفتیم، پشت گوش انداختن گویا دیگر عادتان شده است، از باب تذکر نکاتی را مینویسم شاید فرجی رخ دهد و با کمک نیروهای امنیتی به وضعیت دانشگاه سر و سامانی داده شود، و از طرف ما ادای دین، رفع مسوولیت و اتمام حجتی باشد:
- رشد قارچگونهی احزاب تندرو و بنیاد گرای زیرزمینی و غیر قانونی در دانشگاه بیداد میکند
- تبلیغ، گروهگرایی و سرباز گیریهای سازماندهی شدهی دانشجویان و اساتید از جانب گروههای غیر قانونی و افراطی
- پخش و نشر اعلامیهها، رسالهها و نوشتههای حزب التحریر و ... در صنوف دانشکدههای مختلف امری غیر قابل انکار نیست
- برگزاری دادگاههای صحرایی و تفتیش عقاید برای اساتید (توبهنامههای قرون وسطایی دلیل محکمی بر این ادعاست)
- تحریک احساسات دانشجویان توسط استادها علیه نظام و دعوت به جهاد علیه حکومت تبدیل به یک امر معمول شده است
- خبرها بسیاری حکایت از حمایت مستقیم استادهای دانشگاه از مخالفان دولت و گروههای تروریستی دارد
- رشد روز افزون قرائت خشن از اسلام نه تنها آینده دانشگاه بلکه چهرهی آینده این شهر را نیز تیره و تار مینمایاند.
و ما علینا الا البلاغ
رسول عبدی
>>> برای هراتی های چاخان اگر افلاطون را رئیس دانشگاه شان بسازید اما از هرات باشد دوام نمی اورد همان بهتر که یک فارغ صنف شش اما از ولایات دیگر باشد بر ای شان رئیس بگمارند آن وقت هرکدام کوشش میکند بیشتر اطاعت نشان دهد و تملق کندوبدون درد سر تازمان تقاعد میتواند رئیس ومورد احترام واکرام لالا هراتی هاباشد
ر
>>> از کوزه همان تراود که در اوست.
عبد درهم و دینار از این بهتر نمی سگالد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است