بسیاری از کشورهای دور و نزدیک بی تمایل به فروپاشی کشوری به نام افغانستان نیستند البته با توجه به قطب بندی این کشور بین طالبان و دولت، تجزیه افغانستان را میتوان یکی از احتمالاتی دانست که میتواند اتفاق بیفتد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۹ ۱۳۹۷/۵/۸ | کد خبر: 153231 | منبع: | پرینت |
اخیرا شنیدیم و خواندیم که آمریکا از نیروهای امنیتی افغانستان خواسته است از مناطق کم جمعیت این کشور عقبنشینی کنند.
روزنامه «نیویورکتایمز» به نقل از سه مقام آمریکایی که نامشان ذکر نشده گزارش داد که این برنامه بخشی از استراتژی نظامی ترامپ برای افغانستان است که قبلا جزییات آن گفته نشده بود. این اصل خبر است که ناگفتههای زیادی را در خود پنهان کرده است بدون تردید اداره ترامپ به این نتیجه رسیده است که بحران و معضل افغانستان راه حل نظامی ندارد و یا اگر داشته هم باشد کاخ سفید مایل نیست افغانستان به ثبات برسد و گروه طالبان از بین برود البته طرح واگذاری مناطق افغانستان به طالبان موضوع جدیدی نیست. یکبار دیگر نیز این مساله در مطلبی از این قلم مورد بحث قرار گرفت و در آن تصریح گردید که قدمت طرح تقسیم افغانستان با طالبان از طرح مذاکرات صلح این کشور بیشتر است.
به نظر می رسد که برای اولین بار انگلیس برای تجزیه افغانستان بصورت عملی اقدام کرد حتما ماجرای «مایکل سمپل» یک مقام اتحادیه اروپا در افغانستان و دیپلمات ارشد انگلیسی- ایرلندی را شنیدهاید که در سال 2007 غوغا به پا کرد. اقدام سمپل چنان جدی بود تا جاییکه دولت کرزی را به واکنش واداشت و او را در دسامبر 2007 از افغانستان اخراج کرد. با این مقام انگلیسی که در چارچوب سازمان ملل در افغانستان فعالیت میکرد «میروین پاترسین» مشاور ارشد دفتر سازمان ملل در افغانستان نیز اخراج شد.
انگلیس در قدم اول تصمیم داشت که 1800 تن از شبه نظامیان طالبان را در ولایت هلمند سازماندهی نموده و سپس بخش های شمالی این ولایت مثل «سنگین»، «موسیقلعه»، «بغران» و «نوزاد» را به طالبان واگذار کند. سه سال بعد از این ماجرا «رابرت بلک ویل» دیپلمات و سفیر سابق آمریکا در هند علنا موضوع واگذاری مناطق افغانستان را به طالبان آشکار کرد.
وی در جولای 2010 بیان داشت: "آمریکا به خاطر برنده شدن جنگ و حفظ تمامیت خود باید افغانستان را به دو بخش تقسیم نموده و جنوب را به طالبان واگذار کند تا آنان مطابق خواست خود حکومت کنند". تلویزیون یک/1389/4/20
در آن زمان اظهارات این مقام آمریکایی با واکنش دولت وقت افغانستان روبرو شد و کابل این پیشنهاد را غیرقابل قبول عنوان کرد اندکی بعد یعنی در سال 2012 طرح تقسیم افغانستان با طالبان توسط «توبیاس ایلوود» عضو محافظهکار پارلمان بریتانیا و همکارانش آشکارا رسانهای شد این طرح که «برنامه سی» یا «plan-C» نامگذاری شده بود طرح متفاوتی را برای آینده افغانستان ترسیم میکرد براساس این طرح افغانستان به هشت زون یا هشت منطقه تقسیم میشد که چند زون آن باید در اختیار طالبان قرار میگرفت.
برنامه سی محدود به یک ایده نماند بلکه در سال 2012 مقامات ارشد دولت انگلیس و کاخ سفید نیز در مورد آن بحث کردند. توبیاس ایلوود در همان زمان گفت: "این طرح را به مقامات دولت پاکستان نیز ارایه کرده است." بی.بی.سی/ 2 ژوییه 2013
پس از آنکه طرح تقسیم افغانستان با طالبان علنی شد «ارشاد احمدی» معاون سابق سیاسی وزارت خارجه افغانستان در ژوین 2013 در مصاحبه با خبرگزاری «رویترز» گفت که «سرتاج عزیز» مشاور امنیت ملی پاکستان این برنامه را با «عمر داوودزی» سفیر وقت افغانستان در اسلامآباد مطرح کرده است. در آن زمان موضوع واگذاری بخشهایی از افغانستان به طالبان به یک دغدغه جدی برای دولت افغانستان تبدیل شده بود تا جاییکه حامد کرزی رییسجمهور وقت افغانستان مساله را با رسانهها و مردم درمیان گذاشت او در هشتم سرطان 1392 در نشست خبری مشترک با «دیوید کامرون» نخست وزیر سابق انگلیس در کابل گفت: "میبینم کوششهایی در جریان است که ملوکالطوایفی را از طریق طالبان بر مردم افغانستان تحمیل کنند".
واکنش شدید دولت افغانستان به تقسیم این کشور با طالبان از یک طرف و نبود یک مجری داخلی برای پیاده کردن طرح تقسیم افغانستان با طالبان از طرف دیگر سران آمریکا و انگلیس را واداشت تا موقتا و عجالتا «برنامه سی» را کنار بگذارند و برنامه مذاکرات صلح را روی دست بگیرند دقیقا پس از فروکش کردن طرح سی موضوع مذاکرات صلح به میان آمد و آلمان اولین کشوری بود که موضوع صلح افغانستان در آنجا طرح شد و سپس دفتر طالبان در سال 2013 در قطر گشایش یافت البته مذاکرات صلح به این معنا نبود تا انگلیس و آمریکا از طرح سی دست بردارند بلکه آنان منتظر فرصتی بودند تا با فراهم شدن شرایط و پیدا کردن مجری داخلی دوباره این برنامه را مطرح کنند.
اکنون که مذاکرات صلح به معنای واقعی شکست خورده است و دیگر قابل اجرا نیست غربیها دوباره به فکر عملی کردن طرح تقسیم افغانستان با طالبان افتادند. اگر بعضی از خوانندگان حضور ذهن داشته باشند دو سال پیش همزمان با امضای توافقنامه صلح دولت افغانستان و حزب اسلامی باردیگر موضوع سهیم کردن طالبان در ساختار سیاسی دولت افغانستان و واگذاری بخشهایی از این کشور به طالبان مطرح شد البته در روزهای نخست ورود گلبدین حکمتیار به کابل طرح واگذاری ولایتهای جنوبی افغانستان فقط در حلقات خاصی با حضور حکمتیار مطرح میگردید اما در شش ماه اخیر این طرح علنا توسط حکمتیار در سطح رسانهها بیان میشود.
بنظر میرسد که غربیها با داشتن شخصی مثل حکمتیار مجری داخلی برای برنامه سی را پیدا کردهاند البته با این تفاوت که «طرح سی/ توبیاس ایلوود» به مناطق و اقوام دیگر نیز تا حدودی خودمختاری میداد اما «طرح سی جدید» که طراحی چون ترامپ و مجری چون حکمتیار دارد این امتیاز فقط شامل حال طالبان میشود حقیقت این است که کشورهای غربی از ابتدا حکمتیار را برای پیاده کردن برنامههای خود به کابل آوردند البته در تقسیم افغانستان کشورهای غربی تنها نیستند بلکه پاکستان و عربستان نیز در این پروژه حضور فعال داشته و دیدوبازدیدهای اخیر سران حزب اسلامی با مقامات عربستان در کابل از جمله دیدار حکمتیار با سفیر عربستان از یک طرف و سفر یکسال پیش حکمتیار به پاکستان از طرف دیگر حاکی از همراهی ریاض و اسلام آباد با کشورهای غربی برای تجزیه و تقسیم افغانستان است.
نتیجهگیری:
آنچه روزنامه نیویورکتایمز به نقل از مقامات نظامی آمریکا گزارش داده سخن کاخ سفید است که نخواسته مستقیم و آشکار اعلام کند اینکه روزنامه نیویورکتایمز برای اعلام این خبر پیشقدم شده کاملا آگاهانه و سنجیده است. کاخ سفید خواسته از طریق این روزنامه بازخوردهای تصمیمی که پشت درهای بسته اتاقهای فکر پنتاگون و کاخ سفید گرفته شده را جمعآوری کند. اگر واکنش جامعه جهانی و بخصوص دولت افغانستان به این تصمیم ترامپ نرم و یا مثبت بود آن را علنی اعلام خواهند کرد و در غیر آن کاخ سفید گزارش نیویورکتایمز را رد میکند و یا سکوت اختیار کرده و طرح خود را برای مدت نامعلومی مسکوت خواهد گذاشت.
اکنون سوال این است که آیا افغانستان تجزیه میشود؟ در پاسخ باید عرض کرد که بسیاری از کشورهای دور و نزدیک بی تمایل به تجزیه و فروپاشی کشوری به نام افغانستان نیستند اما تحقق این امر نیز به این سادگی نیست البته با توجه به اوضاع داخلی افغانستان و قطب بندی این کشور بین طالبان و دولت تجزیه افغانستان را میتوان یکی از احتمالاتی دانست که میتواند اتفاق بیفتد.
محمد مرادی
>>> بخدا بهترین کار است البته به شرطی که مرز قائل شوند ودو کشور مستقل ایجاد شود تا لا اقل از دست یک تعداد وحشی خلاص شویم
>>> هرچه زوتربهتر طالب انسان نیست شما درکجای دنیا میبینید بالای مردم به زورحکومت کنن
>>> یک طرح دی هم من دارم اینکه یک کشور پشتونستان تشکیل بشود و یک کشور سایر اقوام با هر نامی که دوست دارن .
محمد
>>> اي كاش افغانستان تقسيم شود اگر اين كار شود ملت افغانستان ممنون أمريكا و پاكستان و عربستان وجامعه جهاني خواهيم بود چون افغانستان راحل ديگري ندارد بخدا تمام ملت افغانستان خسته شده است از جنگ حق گوي جلال أباد
>>> خاک بر دهن دشمنان افغانها! زمان ان ګزشت که وندبازان دیګر قابل اعتماد غرب باشد زیرا این مردم دزد اند و دیګر طاقت رزم با طالب در غرب نمانده و غرب مجبور شد با طالب معمله کند! و طالب هم زور خودرا نشان داد!
>>> خاموش :
نظریه پردازان عزیز لطفآ کمی عمیق در اینباره فکرکنید تخم نفاق را که امریکایی ها ودر مجموع غربی هاتوسط یک تعدادوطن فروش های بی وجدان در برابر یک مشت پول ناچیز در فکر وانیشه مردم ما سالها قبل کاشته بودن امروز آماده حاصل گیری وجمع آوری است که تجزیه افغانستان که مادر وناموس همه ساکنین واتباع این کشور میباشد خیال است وجنون زمستان میرود روسیایی میماند به ذغال امشالله به اراده پروردگار طوفانی خوهد آمد واین همه پلان های پوچ وطن فروشان وباداران شانرا نقش برآب خوهد کرد انشاالله
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است