تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ ۱۳۹۷/۱/۲۱ | کد خبر: 149601 | منبع: | پرینت |
امسال متاسفانه در هزارستان عمدتا ولایات بامیان، دایکندی و غور به دلیل ریزش برف اندک با خشکسالی جدی مواجه می باشند.
ارتفاعات بلند کوه بابا که در این وقت سال پوشیده از برف بودند اکنون برفی در آنها دیده نمی شود پیشبینی می شود که زمین های زراعتی بنابر نبود آب کافی حاصلی نخواهند داشت. این خشکسالی تداعی کننده خشکسالی و قحطی اوایل دهه 50 خورشیدی (دوران سلطنت ظاهرخان) است که برای هزارستان بخصوص ولایت غور فاجعه بار بود.
داستان های تلخی از تباهی و مصیبت قحطی و گرسنگی خانواده ها در آن سال ها مو برتن هر انسان باوجدانی راست می نماید. مادران و پدران شاهد جان دادن اطفالشان از گرسنگی بودند و تعداد کثیری از این قحطی زدگان ناگزیر شدند که فرزندانشان را رها نموده تا حداقل تماشاگر مرگ آنها از گرسنگی نباشند.
شاید خواننده بگوید که بین اوایل 1350 و سال های کنونی خورشیدی بسیار تفاوت وجود دارد بدان معنا که در آن وقت جامعه جهانی در کشور نبود و بسیاری از مردم دنیا حتی نام افغانستان را نمی شناختند اکنون ما صاحب میلیاردها دالر هستیم و خزانه های کل عالم به روی ما باز است.
همین روز گذشته رییس جمهور ما میدان هوایی خوست را افتتاح کرد و گفت همانگونه که کریدور هوایی بین افغانستان و هند را باز کردیم کریدور هوایی بین خوست و آلمان بخاطر صدور جلغوزه خوست را نیز باز می کنیم بنابراین آن دوران گذشته است که پدران و مادران فرزندان گرسنه شان را به امان خدا رها کنند.
همه اینها درست است سخاوت دنیا را داریم، پول های بی شماری هم بر ما سرازیر می شود اما در اینجا نکته ای مستور همان تبعیض چندلایه نسبت به هزاره است که نه از سخاوت جامعه جهانی بهره برده است و نه هم غبار مکدر تعصب از آیینه هستی او زدوده شده و نه هم از حاشیه نشینی سیاسی به متن آمده است.
هزاره را به نام تبارش گروگان می گیرند، سرش را از بدنش جدا می کنند و راه ها وشاهراه های منتهی به سرزمینش را بطور مستمر ناامن نگه می دارند. در مسجد و خیابان و مکان های آموزشی و بیابان انتحاری و انفجاری را به سراغش می فرستند. وقتی این سال ها را با سال های قحطی و گرسنگی گذشته مقایسه می کنیم در می یابیم که وضعیت نسبت به گذشته درمورد هزاره ها بدتر شده است.
اگر هزاره ها خود تدبیری برای نجات از فاجعه خشکسالی نسنجند و به امید دیگران دل ببندند شاید خشکسالی امسال هزارستان به یک فاجعه تمام عیار تبدیل شود چون زندگی مردم این مناطق کاملا وابسته به همان زمین های کم حاصل شان اند. اگر محصولات زراعتی شان ساقط گردند دیگر دستمایه ای برای زیستن ندارند بنابراین چند پیشنهادی در زمینه برای مهار فاجعه دارم:
- حکومت های محلی بامیان، دایکندی و غور در هماهنگی لازم از اوضاع جوی امسال، میزان کم بارندگی، تقلیل منابع آبی و میزان وابستگی مردم به زمین های زراعتی با ذکر درصدی این وابستگی و شاخص های نموداری حاصلات سال های قبل و تخمین کاهش حاصلات امسال تحلیلی بیرون بدهند و بعد با پیشنهادات مشخص به دولت مرکزی رسما مکتوب نمایند.
- در این ولایات و عمدتا مناطق مورد تهدید خشکسالی اولویت بندی گردد و در ولسوالی ها باید کندوهای خالی غله اگر باشند تمیز گردد و اگر نباشند از نو ساخته شود و متناسب به میزان نفوس این ولسوالی ها این کندوها در نظر گرفته شود و با دستیابی گندم و سایر مواد خوراکی در این ذخایر جابجا گردد و زیر نظر هیات باصلاحیت و منصف موادغذایی توضیح شود.
- توجه سازمان موادغذایی جهانی در این مورد جلب گردد و موضوع خشکسالی هزارستان پیشاپیش با اسناد مستند و متقن به آنها توضیح داده شود.
- هزاره های خارج نشین در سراسر دنیا در صورت نیاز برای همکاری آمادگی لازم داشته باشند و پیشنهاد می کنم که در این رابطه هزاره های خارج نشین یک کمیته ای را به نام "کمیته کمک رسانی" ایجاد نمایند و این کمیته علاوه بر آمادگی برای کمک رسانی اطلاعات و گزارشات مربوط به خشکسالی هزارستان را در شبکه های مجازی با دنیا شریک نموده و توجه آنها را در این زمینه جلب نمایند.
امیدوارم که دوستان از کنار این موضوع به سادگی نگذشته و آن را جدی بگیرند چون امسال در کنار تشدید جنگ خانمانسوز با خشکسالی جانسوز نیز دمساز خواهیم بود.
علی تقوایی
>>> هزارستان کدام مملکت است چندولایت دارد نام رئیس جمهورش چی است این نام نواست من تافعلا به این نام کدام مملکت رانشنیده ام غلط نکرده باشی شاید نام این مملکت چیزی دیگری باشد
درمملکت مزارستان هم خشکسالی آمده بود خدا خیرکند
>>> برادر عزیز غور از جمله هزارستان نیست دیګه لطفا نوشته خوده اصلاح کنید غور غورات است نه هزارستان
تشکر
فضل احمد غوری
>>> سرمایداران مناطق مرکزی با سد سازی ویا حفر چاهای عمیق میتوانند تاحدی کارزراعت مناطق خودرا ادامه دهند.حفر چاهای عمیق بهترین طریقه برای بهتر شدن زراعت ومیوه جات در افغانستان کمک کنند.ما میبینیم که چه مارکیت های کلان کانکریتی در مناطق هزاره جات ساخته میشوند اگر صاحبان همین مارکیت ها در بخش ماشین های حفر چاهای عمیق آب برای زراعت سرمایه گذاری کند خیلی زود هزاره جات از کمبود آب رهایی مییابد.
>>> یک تعداد مردم درزمانه های سابق یعنی در رژیم های سابق به کوها تبعید شده بودند ولی درزمان حکومت کرزی خاین ازکوه پائین شدند به حیث معاون رئیس جمهور مقرر شدند وحال چند ولایت را بنام هزارستان نام گزاری کرده اند که مردم اصیل وبومی آن تاجک اند وحال میخواهند تاجک هارا ازاین ولایات تبعید نمایند تاقصور شان براورده شود .
>>> هزارستان ههههههههه چی میگی تو
>>> سالها قبل در یک فلم مستند در رابطه به لشکرکشی های چنگیز و تاکتیک جنگی او گفته شد، که چنگیز افراد جنگی اش را به گروه های هزارنفره سازماندهی میکرد. در جنگ ها همواره به همین هزار نفر در یک گروه وظیفه ای مشخص سپرده می شد.
این گزارش مرا به یاد اقوام مرکزی وطن ما انداخت، که چرا این ها به نام هزاره یاد می شوند. آیا این نام ارتباطی با گروه های هزار نفری لشکر چنگیز دارد که بعد از چنگیز در مناطق مرکزی کشور ما باقی ماندند و دوباره به منگولیا (مغولستان) یا همان وطن اصلی شان بازگشت نتوانستند؟
ازین لحاظ بهتر خواهد بود، اگر ولایات مرکزی به جای هزارستان "مغولستان کوچک" نامگذاری شود. تا باشد که هزاره های ما بلاخره هویت اصلی شانرا دریابند.
>>> درزمانیکه بابه مزاریتان رهبربود خلیلی تان بادگاردش بامیان رابنام (هزارستان)پایتخت کوچک ایران مسمی کرده بودید اماحالا ارتقاکرده چند ولایت دیگررانیزدربرگرفته جالب است .ههههههه
>>> هر احمقي كه اين اسم را فرموده جواب بگويد در اين حال روز كه دين مذهب ناموس وطن عزت همه اي مردم افغانستان در خطر تاخت تاز بيگانه ها قرار دارد اين متفكر ماءويست هزاره هموطن در چي فكر هاي جاهلانه واحمقانه است كه نه مفهوم دارد ونه معنا حالا دو كتاب راست ًدورغ را مطالعه كردي نه نكردي أزخودش حرفهاي .... والسلام شب گم روز پيدا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است