"بانک اسلامی افغانستان" مولودی است که معلول بدنیا می آید و خواهید دید که برای مدتی با ترزیق دوا های مختلف اعلاناتی و اکسیژن مصنوعی مصحلتی زندگی فلاکت باری خواهد داشت | ||||
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۶ ۱۳۹۶/۱۱/۲۶ | کد خبر: 146742 | منبع: | پرینت |
بانک اسلامی افغانستان مولودی که معلول بدنیا می آید.
سنگ اول گر نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
پس از فروپاشی نظام متحجر طالبانی در افغانستان و بمیان آمدن دوره مؤقت، تمام دروازه های افغانستان بروی بازار آزاد باز شد که بخش بانکداری نیز شامل آن بود.
با ضعف اداری و کمبود منابع انسانی اداره در دولت آن زمان، هر کس که در هر بخش بلدیت و مهارت داشت، با استفاده از تمام توان از هیچ نوع جعل و تقلب ابا نمی ورزید.
با تأسیس کابل بانک و جذب سپرده های افغانی و اسعاری هموطنان و اعلانات براق و بسته های قرعه کشی جذاب که پول کافی را از مردم نزد خودش جذب کرد، آقای میرویس عزیزی که در ابتدا وارد کننده نفت از کشور های آسیای میانه بود و با آن امرار معاش می کرد، توانست خود را در رده یکی از سهامداران کابل بانک بسازد، با خراب شدن روابط با سهامداران کابل بانک و شغالی یافتن بازار بانکداری، آقای عزیزی با شراکت حاجی ژوندی، عزیزی بانک را تأسیس کرد و خود را در رقابت تنگاتنگ با کابل بانک قرار داد و یک به یک از آنها تقلید می کرد.
با وجودی که مثل کابل بانک، آقای عزیزی و بانکش چندان اقبالی برای تغییر مجرای سپرده های پولی نداشتند، اما آنچه را بدست می آوردند بدون کمترین تأمل بر نفع و ضرر، آنرا در رقابت با کابل بانک مصرف می کردند.
اولین اقدام عزیزی بانک اخذ جایدادی در مقابل گبهار سنتر برضد کابل بانک بود، که بخشی از ساحه کتابخانه ملی را نیز غصب کرد، پس از موفقیت های نه چندان چشمگیر، دفتر مرکزی را به چهار راهی زنبق انتقال داد و محل اولی عزیزی بانک ( داوود زی سنتر فعلی) را بلند منزلی با 25 طبقه دیزاین و کار آنرا آغاز کرد بدون آنکه کمترین فکری به موقعیت و حساسیت آن کرده باشد، به فکر اینکه میتواند با رشوت و تطمیع کارمندان شهرداری ساختمان 25 طبقه ای را در قلب شهر بنا خواهد کرد و درین راستا چند تن از انجینران مطرح شهر داری را بحیث مشاور بلا مسوولیت در اونکس استخدام کرد که هدف اصلی کسب مجوز برای بلند کردن ساختمان بود اما هیچ فایده ای نکرد.
ساختمان دفتر مرکزی عزیزی بانک در چهار راهی زنبق را بدون هر نوع مجوز مثل ساختمان های بنا شده توسط اونکس چنان بی کیفیت ساخت که پس از هر چند ماه و هر زلزله گل گل کاری می کند و تا مدت زیاد بسبب غیر قانونی بودن نمی توانست از برق دولتی استفاده کند.
آقای عزیزی چند تن از تفاله های حزب دیموکراتیک خلق را که در نظام کمونستی (سارنوال) دادستان های حزبی بودند برای ایجاد ارتباط و پیشبرد کار های غیر قانونی استخدام کرده بود و آنها بیشتر مصروف برقراری ارتباط میان آقای عزیزی و اشخاص با نفوذ بودند تا موانع قانونی فراه راه فعالیت های غیر قانونی شرکت اونکس و عزیزی بانک را برطرف سازند.
آقای عزیز به این فکر بود که با سرمایه گزاری یا دست انداختن به هر بخشی که کابل بانک سرمایه گزاری می کند، می تواند صحنه را بر کابل بانک تنگ ساخته و مفاد سکتور بانکی را از کابل بانک بسوی خودش جریان دهد.
بطور مثال همینکه کابل بانک در بخش املاک در کابل و دبی سرمایه گزاری را آغاز کرد، آقای عزیزی نیز بیدرنگ در املاک دبی سرمایه گذاری را آغاز کرد و در پی ساخت شهرک در قلب شهر گردید که پس از مشکلات فراوان قادر به دریافت مکان در اطراف شهر ( قصبه) گردید و "معمار شهر" را در کنار ساختن بلند منزل های مختلف در نقاط شهر اعمار کرد.
پس از سرمایه گذاری کابل بانک در گاز گروپ، عزیزی بانک نیز بشکل غیر مستقیم دست به تأسیس شرکت واردات گاز کرد، کابل بانک که دارای شرکت هوایی پامیر بود، آقای عزیز بحیث یک سرمایه گزار مطرح!! یا به اصطلاح انگلیسی Business tycoon بخود عار می دانست تا در طیاره دیگری در سفر هایش استفاده کند و همین شد که یک فروند طیاره کوچک غرازه را خریداری کند.
محل دیگر رقابت عزیزی بانک با کابل بانک توزیع معاش کارمندان دولتی بود، کابل بانک که موفق شده بود قرار داد توزیع چندین ارگان دولتی بشمول نهاد ها امنیتی را کسب کرده بود و موفقانه انجام می داد، عزیزی بانک نیز دست به این اقدام تهور آمیز زد و با زحمات فراوان سعی کرد که توزیع معاش یکی از نهاد های دولتی را کسب کند که دیری نگذشت از اجرای آن عاجز ماند و دست بدامن نهاد مذکور زد تا آنرا به کابل دهد تا آبرویش حفظ گردد.
قصه به اینقدر خلاصه نمی شود، چنانچه بیشترین قرضه های کابل بانک سیاسی و مصلحتی بود، عزیزی بانک پا را فراتر از کابل گذاشته قرضه های زیادی را فقط در بدل یک تعهد نامه و کاپی تذکره انجام داد که می توان از قرضه ای که به برادر کریم خلیلی صورت گرفته بود، در بدل آن کاپی تذکره آقای کریم خلیلی گرفته شده بود و یا هم قرضه مصحلتی سیاسی به آقای محمود کرزی بنام شرکت AIC که امتیاز خریداری فابریکه سمنت را بدست آورده بود.
تا زمانیکه کابل بانک به بحران مواجه نشده بود، برای عزیزی بانک مجال تنفس خیلی کم بود، با وجودیکه دران سال ها پروژه های زیادی در حال اجرا بود، صدور بانک گرتنی که در کابل بانک در سالی به هزار ها می رسید، عزیزی بانک حتی با وجود دادن امتیازات زیاد به مشتریان قادر به صدور 500 گرنتی بانکی نمی شد.
با بحرانی شدن کابل بانک، عزیزی بانک مجال تنفس یافت و ساحه برایش کمی باز شد و هر آنچه در توان داشت از طریق رسانه ها موضوع بحران کابل بانک را دامن زد و چند کارشناس کرایی را اجیر گرفته بود تا در هر برنامه رادیویی و تلویزیونی اشتراک کرده از عمق بحران و فاجعه در کابل بانک درد دل کنند.
پس از بحران کابل بانک، بانک مرکزی داشت پس از خواب عمیق زمستانی بیدار شده بود و یک سلسله تفتیش های را در بانک های خصوصی انجام می داد.
عزیزی بانک با استخدام یک تبعه هندی بنام TVK Money با جعل اسناد توانسته بود 90 در صد قرضه هایش – بنام های مختلف- به شرکت اونکس بدهد، خطر فاش شدن را حس کرده بود، تمام دوسیه های قرضه جعلی را به یکی از مهمان خانه ای که برای عیش و نوش کارمندان هندی تدارک دیده بود انتقال داد تا از گزند تفتیش در امان بمانند.
آقای TVK Money که از طرف بانک مرکزی ممنوع الخروج اعلان گردیده بود و قرار بود مورد بازپرس جدی بانک مرکزی قرار گیرد، در یکی از مهمان خانه های عزیزی بانک ظاهراً بدلیل نوشیدن شراب زیاد بشکل مرموز در گذشت و بدلیل خراب شدن روابط اقای عزیزی با حاجی ژوندی بر مسایل مختلف که عمده ترین آن سکرتر حاجی ژوندی بود، اقای عزیزی بالاخره آقای ژوندی را از کنار خود راند.
با شدت گرفتن بحران کابل بانک و داغ شدن موضوع آن در محافل سیاسی و قانون سازی، در کمیته اقتصادی پارلمان از وضعیت وخیم آن بحث شدن بود و همینکه آقای ظاهر قدیر از وخامت اوضاع در این بانک در جلسه عمومی پارلمان در تالار و در محضر رسانه ها صحبت کرد، آقای عزیزی با توسل به بانک مرکزی و صرافان توانست به بسیار سختی خود را از ورشکستگی نجات دهد.
نمی دانم که مسوولان بانک مرکزی وقت از اندک ترین خرد مالی و بانکی محروم بودند یا زیر فشار ارگ قرار داشتند، به عزیزی بانک اجازه خرید بانک ورشکسته انکشافی افغانستان را دادند. عزیزی بانک که خود تا گلو در بحران غرق بود، امتیاز بانک ورشکسته انکشافی افغانستان را بدست آورد و نامش را "باختر بانک" گذاشت، تا در اذهان را از وخامت عزیزی بانک منحرف ساخته اعتمادی بدست بیاورد.
با بدست آوردن امتیاز "باختر بانک" ظاهراً اعتباری برای عزیزی بانک و سهامدارانش بمیان آمد اما در حقیقت شگاف عملیاتی و مشکلات بانکی هر دو با گذشت هر روز گسترده تر می شد و اگر مصحلت های سیاسی و اغماض بانک مرکزی نمی بود، عزیزی بانک چندین سال قبل به تاریخ پیوسته بود.
با طولانی شدن مشکلات عزیزی بانک و عدم خرید اپارتمان های شرکت اونکس مسوولان عزیزی بانک درتلاش شدند تا باختر بانک را بفروش برسانند، اما مشتری ای پیدا نشد که آنرا بیشتر از 1 ملیون دالر بخرد! و پس ازینکه تمام تکاپوی های مسئولان باختر بانک برای جلب مشتری و سرمایه گزار بجای نرسید و مصارف بانک نیز بلای بود که با گذشت هر روز قویتر می شد، مسوولان آن بازار جدید بنام "بانکداری اسلامی" را با مشوره کارمندان عالیرتبه پاکستانی اش روی کار گرفتند و قرار است درین نزدیکی ها رسماً آغاز بکار کند.
من که در اقتصاد و بانکداری سالیان دراز موی سپید کرده ام، با کمال اطمینان و جرأت می گویم که بانک اسلامی افغانستان با استفاده از نام اسلامی بودن و خوش باوری مردم به نام آن، تکرار تجربه تلخ گذشته است، احتمال دارد که تا اندازه ای پول های مردم را به نام اسلام جذب کند اما شما بخاطر داشته باشید که هیچگونه ابتکاری که عملاً اسلامی باشد در این بانک نخواهید دید، بلکه وسیله خوب برای جذب مشتریان است، تجربه نشان داده است که مسوولان درجه یک این بانک هیچگونه ارجی به اساسات بانکداری و قانون آن ندارند بلکه آنرا وسیله ای برای بدست آوردن اهداف شان قرار دادند و خلاصه کلام اینکه "بانک اسلامی افغانستان" مولودی است که معلول بدنیا می آید و خواهید دید که برای مدتی با ترزیق دوا های مختلف اعلاناتی و اکسیژن مصنوعی مصحلتی زندگی فلاکت باری خواهد داشت و در نهایت، دنیای بی وفا را پدرود گفته به دار ابدیت بپیوندد و نامش در تاریخ ناکام بانکداری مسجل بماند و دیگر هیچ.
بشیر توخی
>>> از نام اسلام باید درین بخش هم استفاده اعظمی صورت گیرد هرکه آب از دم شمشیرخورد
عزیزی استعداد دارد که زیر انی نام هم به نفع خود کاری کند
>>> هوشیار ! خبردار !!
بازگشت کنندگان باید با عزت واحترام به دهات ، روستاها ، ولسوالی ها وولایت های که از آنجاها تن به مهاجرت داده اند برگشته ودرملکیت های موروثی واجدادی شان اسکان داده شوند.
استفاده ازپروژهٔ اسکان مجدد مهاجرینِ عودت کننده ؛ به منظور آوردن تغیر درترکیب نفوس وغصب اراضی بیشتر در مناطق معین ازجمله شمالی بزرگ ، شمال و شمال شرق کشور وهمچنان وادی هریرود توسط کوچی ها که ازطرف تیم حاکم به رهبری اشرف غنی به راه انداخته خواهد شد ، مردود است.
مردمان بومی مناطق ذکر شده حق دارند دربرابر این گونه سیاست های اسکان سازی پشتونیست های حاکم که بی شباهت با سیاست های اسکان سازی صیهونست های اسراییل درسرزمین های اشغالی فلسطین نیست ؛ ایستادگی قاطع نمایند. اگر امروز تعلل نمایند فردا چون فلسطینی ها آواره خواهند شد وآنگاه نا وقت خواهد بود !
(سردبیر کانون پاسداران فرهنگ تاجیک)
>>> Q.u. Amin
از قراین اسناد تاریخی ومشاهده عینی بر می آید که پشتونها نتنها قوم اکثریت مطلق نیستند بلکه حتی در مقابل قوم تاجیک هم اکثریت نیستند.
از دوستان بزرگوار خواهش میکنیم که آمار های را از پیش خود ارایه نکنند. حقیقت امر اینست که در افغانستان هیچوقت نفوس شماری نشده است . چون دولت داران پشتون میدانستند قوم پشتون اکثریت نیست هیچگاه اقدام جدی وحقیقی برای انجام پروژه نفوس شماری ننمودند.
در طول قرن گزشته دولتها چند بار اقدامهای نمادین به شروع این کار کردند ولی هربار بدلایلی کمبود بودجه ونبود امکانات لازم درمحلات صعب العبور ونبود راه های مناسب وامن وهمچنان در زمان حزب دیموکراتیک وبعدا حکومت موقت بدلیل نبود امنیت جانی این کار در نیمه راه متوقف ساخته شد چرا؟
بازهم این کار ربط مستقیم به افغانیزه کردن کشور دارد. نام افغانستان را اولین باردر دوره دوم شاه شجاع به اشاره نماینده تام الاختیار انگلیس در هند برتانیوی برخلاف میل شاه شجاع به او دیکته وبعدا کم کم سر زبان ها افتاد.
ولی سیاست ساختن یک کشور جدید بنام افغانستان در محوریت قوم افغان ( پشتون) بر روی استخوانهای اقوام دیگر بخصوص تاجیکها وهزاره ها که اکثریت مطلق باشندگان این سرزمین را تشکیل میدهند در اوایل قرن گزشته پایه ریزی شد . محمود طرزی در دولت امانی وبعد تر مهمند وحبیبی در دولتهای نادر وظاهر اساس ناسیونالیزم افغانی را گزاشتند. برای دوام وقوام اینکار شروع به جعل کاری در ساحات مختلف سیاسی واجتماعی ( جعل نفوس ، جعل تاریخ) نمودند .
منطق حکم میکند که اگر قرار باشد کشوری را افغانستان نام بگزارند که نامش از نام یک قوم از میان همه قوام کشور باشد ، باید آن قوم بزرگترین قوم کشور باشد که چنین حقی را بخود بدهد.
ازینجا :
1 در قدم اول باید جعل نفوس صورت گیرد طوریکه قوم افغان بصورت مطلق اکثریت جا زده شود واینکار بشدت تبلیغ بشود که همینطور شد.
2 در قدم دوم برای این قوم یعنی افغان باید تاریخ سازی وگزشته سازی صورت بگیرد که در مکتبها ومدارس تدریس واز طریق رسانه ها تبلیغ شود که همینطور شد.
3 در قدم سوم باید فرهنگ وزبان این قوم بشدت تکامل داده شود وجاگزین زبانهای دیگر گردد که این کار هم تا امروز جریان دارد . برای اینکه زبان پشتو ریشه بگیرد از هیچ تلاشی دریغ نمیشود حتی کمر به تخریب زبان فارسی که زبان بومی این سرزمین است بسته اند .
ازیک قرن بدینسو برای زبان فارسی قصدا در مدارس ومکتب ها گرامر ویا دستور زبان که باعث میشود زبان پویا وسالم بماند تدریس نمیشود ولی برعکس برای پشتو انجمن های مختلف پشتو تولنه وغیره تاسیس میشود
>>> Salam
توزيع شناسنامه ها طبق فرمان غنى خلاف قانون است ، رييس جمهور قانون شكن بايد استيضاح شود، نماينده گان مردم بايد عاجل از مرخصى بر گردند و اجلاس اضطرارى داير كنند و براى استيضاح غنى راه هاى قانونى را پيش گيرند ، به يك رييس جمهور غير قانونى، ديكتاتور قومگرا و قانون گريز نبايد بيش از اين تمكين كرد و او را ميدان داد.
>>> معرفی:فضل هادی مسلمیار
وظیفه قبلی : دریور امربالمعروف مولوی نیک محمد ریس ننگرهار
وظیفه فعلی: ریس سنا
سرمایه ۱۴ سال قبل: ۵ لک کلدار
سرمایه فعلی : ۱۸۰ میلون دالر نقد در. بانکها
جایداد قبلی : یک خانه خرابه در چپریار ننگرهار
جایداد فعلی بعد از چور: ۳ تانک تیل در راه ننگرهار طورخم،یک بالای رنگ رود، ۲ تادر. راه کابل ننگرهار ، یکی در شهر. کابل
۲ بارگن بزرگ فروشنده یک کلی در ننگرهار
دو بلند منزل در. شهر ننگرهار ۱۰ ها نمره در شهرک امان الله خان، ۱۸ نمره در. شهرک هدوال، ۵نمره در. شهرک سیاف ۵۰ فیصد نمرات در. شهرک دولتزی زمین دولتی پولیگون ۳خانه در شهر نو،خوشحال خان و سلیم کاروان، ۱۰ جریب زمین در پغمان به دها
موتر زری و موتر های مادل بالا
چهار. بچه د پارلمان جوانان
این است دارای معلوم این قصاب خدا میداند چقدر پنهان است
من از رییس جمهور میپورسم که این شخص که ایقدر در اغوشت گرفت ایا پرسیدی اینها از کجا شد در. زیر زناقت خامار نشته
بعدی وکلای چورلمان تخار را به ملت به ترتیب به مردم افغانستان معرفی میگیرم چه بودن چه شدند چه نداشتن چه داشتن دانه را از کجا میخورند و تخمه را در کجا میکنند
شیر،كاپي کنید
#رسول_امید
>>> بانک اسلامی تمام قانون اش در یک ماده خلاصه میشود:
مردم پول شان را در یک بانک میگذارند و بانک با پول آنها تجارت میکند و عواید حاصله از آن را بعد از گرفتن معاش خودش به سهمداران تقسیم میکند.
در حالی که سیستم بانک داری مدرن، دارای هزاران قانون و پارا گراف ها است که محصلین چندین سال در رشته بانکداری تحصیل میکنند.
>>> تمام كمك هاي ملياردي جامعه بين المللي را چند نَفَر محدود با فاميل و اطرافيان شان نو ش جان كردند. شروع اين دزدي ها را دو نَفَر كردند. اين دو نَفَر تنظيم كننده كمك ها جامعه جهاني بودند. يكي از اين دو نَفَر غني كه شركتي ساخت واز آنطريق پولهاي باد أورده را تنظيم ميكرد. چندي بعد قبل از آمدن هيات تفتيش، همه إسناد و كمپيوتر هارا از بين برد. نَفَر دومي ان آقاي خليلزاد است . عزيز هوتك از خلقي هاي بگيل بود كه در روسيه امروزي براي بدست آوردن نفقه فاميل در ريلك مصروف بود. اين آقا يكشبه سرمايه دار شد. عزيزي خواهر زاده خليلزاد است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
>>> همگی ملاها بشمول رهبران عزیزی بانک درفکرانتقال ثروت ملی بخارج و غارت جیب مردم است . اصلا درمقاله ابتکار اشتغال زایی را درفعالیت عزیزی بانک ندیدم .
قورباشی
>>> اگر بانکداری اسلامی رشد کردنی بود حداقل در سه سال گذشته باید احساس میشد؛ سطح پس انداز خصوصاً در بین مردم عام بسیار پائین بوده و خصوصاً ، خواهد بود! و دیگر اینکه شرایط و خصوصاً ظرفیت بارور ساختن بانکداری اسلامی بسیار ضعیف است و ذاتاً رقابت و رشد آن بسیار سخت است!
بانکداری اسلامی در اصل پشتوانه بازاری و حقوقی ندارد و امکان رشد ندارد و خوب است که این واقعیت توسط عزیزی بانک یا بانک دیگری اثبات گردد تا در آینده مردم مسلمان افغانستان تخته خیز اقتصاد مافیایی نگردند و بازار بهتری در کشور بوجود آید
>>> راست گفته
این بانک معلول بدنیا می آید و معیوب میرود
>>> یگانه پراگرافی که تا آخرین سطر آن خواندم. جالب بود تشکر آقای توخی از معلومات مفید تان
مشتاق
>>> عزیزی بانک باختر بانک اونکس تانک تیل عزیزی
بلند منزل ها با پسوند و پیشوند عزیزی ، بختاور یا بهتر بگویم نحس آور و در گذشته تلویزیون میوند همه یک اند.
هموطنان مطلع باشند
>>> چرا مرگ ریس قرضه هندی مرموز است؟
گفته میشود شخصی بنام حقمل حکمت نام که کارمند قرضه بود با شخص دیگری بنام داکتر ضیا به دیکته.... سوپی به او دادند و سپس .... فردا در سرد خانه بود.
اقای حکمت استعفا داد و در بانک ملی اشغال وظیفه کرد
>>> خوب ساعت تاجران دین تیر است
یکی فتوا را انحصار کرده
دیگر حلال و حرام را حق خود میداند
و دیگری از منبر دین اهداف فاشیستی اش را دنبال میکند
نفرین نثار شان باد
>>> افغانستان یک کشوری اسلامی است وتوهین به این کشور میباشد که کویا دادو ستت غیر اسلامی بوده و بقد یک بانک اسلامی می اید وهر مرتجع که خواست مانند واژه افغان و از اسلام عزیز سوی استفاده می برند .
زره
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است