تاریخ انتشار: ۱۴:۵۱ ۱۳۹۶/۱۱/۱۹ | کد خبر: 146355 | منبع: | پرینت |
آثار باستانی کشف شده در افغانستان حداقل تا سه هزار سال قبل از میلاد را هویدا میسازد. مسلما کشوری که چنین تاریخ تمدنی کهن داشته باشد آثار تاریخی زیادی را در خود نهفته دارد.
در گذشته تخریب آثار باستانی در حاشیه نبردها قرار داشت اما حال مستقیما خود آثار باستانی را مورد هجوم قرار میدهند. از یاد نرفته است که در جنگهای تنظیمی پس از سال 1371 چگونه موزیم ملی کابل به غارت رفت، کتابخانه با ارزش دانشگاه کابل به تاراج و اسناد معتبر تاریخی افغانستان از آرشیو ملی سرقت شد. طالبان با قساوت مثالزدنی بتهای تاریخی و باارزش بامیان را منفجر ساخت و بخش زیادی از آثار باستانی را که به شکل مجسمه بودند را نابود کرد.
آثار تاریخی در غزنی، بلخ، فراه، نیمروز و این روزها مسجدی با بیش از نیم قرن قدمت (این مسجد در زمان پادشاهی ظاهرشاه 1312-1352 ساخته شده بود) در مزارشریف تخریب شده است که البته مسجدی نوساز در جوار همین مسجد بنا نهاده اند.
اگر به ساختمان خود روضه مزار شریف دقت کنید، میابید که محراب همین مسجد قبل از اعمال ساخت چنین مسجدی یکی از رواق های دخولی چهارگانه به زیارت بوده است که اکنون سه رواق دخولی موجود است.
ثانیا باید گفت مسجدی که تازه اعمال گردیده از نظر مهندسی یکی از شرم آورترین طرح های مهندسی است که در قرن بیست و یک با وجود این همه منابع معتبر مهندسی و اسلامی طرح و اجرا شده است علی الخصوص طرح داخلی و بیرونی مسجد متاسفانه بیشتر شبیه یک خانه پرنده است که از مرکز شهر بسیار چهرهای زشت و سر به فلک کشیده می باشد.
مسجد تخریب شده سوای اینکه قدمتی تاریخی داشته است به کرات چه از نظر مهندسی و چه از نظر ظاهری، ارجحیت داشته است. همچنین ارزش هنری کتیبه ها و دست نوشته های گنبد این مسجد جای خود را دارد درحالیکه اگر اغراق نکنیم، ما خطاطی که حتی یک حرف از حروف خط ثلث به کار برده شده در آن مسجد مخروبه را نداریم. این مسجد به شیوه معماری تیموریان ساخته شده و نه تنها نباید تخریب میشد بلکه باید به عنوان یک آبده تاریخی حفظ میشد.
مفهوم هويت يكي از پيچيده ترين مفاهيم علوم اجتماعي است و طرح مباحثي در باب منشا و چگونگي پيدايش و تداوم هويت هاي جمعي كلان چون هويت ملي و هويت تاريخي بر گستردگي و پيچيدگي آن افزوده است. لذا در تبيين و تحليل رهيافت هاي جديد هويتي بايستی است نگاه ويژه اي به داده هاي تاريخي در تمام شعب آن داشته باشيم. داده های تاریخی کشور نابود شود هویت کشور نابود می شود.
>>> Amirzada
امتحان دینی از رئیس جمهور بخشی از توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی است
مطابق به ماده دوم قانون اساسی تحمیلی خلیلزاد و اشرف غنی ۲۰۰۴ اسلام دین رسمی اکثریت مردم افغانستان است و هیچ قانونی نمی تواند مغایر احکام دین اسلام باشد. هم چنان رئیس جمهور افغانستان باید مسلمان باشد و در تمام امور حکومتداری از دین مبین اسلام پیروی کند.
باید گفت در توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی نه تنها بر سر تقسیم قدرت ۵۰ در ۵۰ توافق شده، بلکه رئیس جمهور توافقی مطابق به قانون اساسی افغانستان باید مسلمان باشد و در حرف و عمل مسلمانی خود را برای مردم مسلمان و مجاهد افغانستان نشان بدهد. اما اشرف غنی حتا یک ماده توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی را علمی نکرده است. نه تنها دست به انحصار طلبی و امتیاز طلبی زد، بلکه بد ترین رفتار و توهین نسبت به اسلام و باور های مردم نمود. او حتا نمی تواند کلمه خود را که الفبای هر مسلمان است بخواند. او نمی داند که چگونه پنج وقت نماز خوانده میشود و حتا در طول زندگی اش یک بار در یک نماز جنازه یک مسلمان اشتراک نکرده و نمی داند چگونه صورت می گیرد.
یک بار هم بحیث رهبر یک دولت اسلامی امامت نکرده است. بد تر از همه زبان او به هیچ کلمه قرآن نمی گردد. او حتا امام حسین را نواسه خدا می خواند. هر حرف او ضد دین و توهین به مقدسان مردم مسلمان افغانستان است.
اکثریت رهبران افغانستان به استثنای استاد ربانی و مجددی سکولار بودند ولی از دین آگاهی کامل داشتند. اشرف غنی از استعداد مذهبی داکتر نجیب تقلید می کند ، ولی یک بار هم یک کلمه قرآن را درست تلفظ کرده نمی تواند.
استاد عطا محمد نور بحیث مجاهد و مومن حق دارد که استعفا نامه اش را به یک رئیس جمهور غیر توافقی غیر مسلمان تسلیم نکند. او و همه مسلمانان حق دارند از اشرف غنی امتحان اسلامی بگیرند.
وقتی او نتواند( سورة اَلَم تَرَکَیّفَ) ساده ترین آیت قر آن را بگوید چگونه او می تواند خلاف قانون اساسی و توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی بر مسلمانان امر و نهی کند. با پوشیدن لنگی و لباس سنتی و تسبیح دراز در دست نمی تواند اثبات مسلمانی کند.
بسیاری کافران و جاسوسان استعمار انگلیس در گذشته با پوشیدن لباس محلی، ریش و تسبیح دراز و حتا با فهم بهتر از قرآن اکت مسلمانی کردند و مردم را فریب دادند.
هم چنان اشرف غنی نمی تواند بیش از این از زیر ریش چند تا ملای دین فروش ارگ و یا قصاب بی دین کابل اکت مسلمانی کند. یا زیر نقاب قوم پرستی و قدرت خارجی خود را در قدرت نگهدارد.
حالا زمان اینست که از امتحان مذهبی استاد عطا موفقانه بگذرد و یا از مردم مسلمان افغانستان معذرت خواسته استعفا بدهد.
>>> هرچه زودتر مقامات مسول و صلاحيت دار سارنوالى را موظف سازد تا از أين باند مافيا خراب كار كه در راس ان آقاى نور امر تخريب اثار قديم را داده اند تحقيق صورت كيرد و به محاكمه كشانيده شوند
>>> مردم مسلمان افعانستان حکومت فاشیستی و پانترکیستی اردوغان میخواهد کردهای ما را نسل کشی کند بیایید به ما کمک کار شوید بعضی از ترکتباران را از کشور شما به جنگ ما آورده است آنها را مانع شوید.
کردهای ما در محاصره است ما را یاری کنید.
آسایش کردی
>>> آقا !! مگه کردهای خودتون کمه که از مردم غم دیده و رنج کشیده و از نیش جنگ گزیده افغانستان کمک میخاهی???
>>> ای کرد....!!! چرا دروغ میگویی? از افغانستان هیچ فردی در جنگ علیه کردها شرکت نکرده.
کردها اعمال ترورستی خود را کنار بگذارند دنیا گل و گلزار است.
>>> اين قسمت از روضه شریف قدیمی نیست و قدمتی 50 ساله دارد که به خاطر ساخت مسجد جدید با گنجایش بیشتر تخریب گردید.
>>> ترک تباران و رفقای واقوام و هواداران دوستم را کنترل کنید و گرنه با مشت محکم رو برو خواهید شد
>>> مرغ همسایه غاز است
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ ۱۳۹۶/۱۱/۲۱ کد خبر: 146419 منبع: پرینت
از حرکت های مدنی برای مبارزه با تبعیض و تحقق عدالت در هر جای دنیا حمایت می کنیم اما باید بپذیریم که تبعیض داریم تا تبعیض.
در این شکی نیست که اقوام پشتون، بلوچ، هزاره و دیگران در پاکستان با شدت و ضعف هایی و همچنین به گونه های مختلف مورد تبعیض قرار می گیرند اما از حقیقت نگذریم که در مقایسه با شدت تبعیضی که در افغانستان به اقوام غیر پشتون و حتی در مورد برخی از پشتون ها اعمال می شود بسیار اندک است. در این میان نمونه بسیار واضح و آشکار اعمال تبعیض تا سرحد حذف که در مورد هزاره های افغانستانی صورت گرفته و می گیرد نظیر اش را در دنیای امروزی کمتر می توانیم پیدا کنیم.
رییس حکومت وحدت ملی که در حیطه حکمرانی خود اش تبعیض آشکار و غیرقابل انکار روا می دارد و حتی اعتراض های مدنی را بارها با شیوه های مختلف سرکوب کرده با کدام رویی از اعتراض های مدنی در کشور همسایه ی پاکستان حمایت کرده و جهانیان را به حمایت از آنها دعوت می نماید؟
به طور مثال و مشت نمونه خروار در مقایسه تبعیض:
فوج پاکستان و آی اس آی مهم ترین ارکان تصمیم گیری ها در پاکستان است که در گذشته ها حداقل در همین نهادهای مهم و اساسی نظام به شدت نظامی و استخباراتی پاکستان ما شاهد بودیم که از اقوام پشتون و حتی هزاره در راس همین نهادها حضور داشته اند.
این در حالی است که در افغانستان هیچگاه در راس نهادهای امنیتی کدام ازبک، هزاره، بلوچ و... را ندیده ایم اینجا است که باید بگوییم که چون به عیب خود رسی کوری از آن.
سلمانعلی ارزگانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است