تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ ۱۳۹۶/۱۱/۱۵ | کد خبر: 146066 | منبع: | پرینت |
اخیرا سخنگوی ارگ اعلام کرد که اشرف غنی به مردم افغانستان خطابه بسیار مهم و سرنوشت ساز دارد همه باید به آن گوش بدهند.
این نوع اعلامیه همه را شگفت زده ساخت. برخی ها فکر کردند که شاید او به دلایل ناتوانی مدیریت کشور و بیزاری مردم از او شرافتمندانه از مقام اش استعفا خواهد داد. برخی دیگر فکر کردند که او شاید بعد از بیشتر از سه سال توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی را که تا حال نادیده گرفته بود حالا حاضر است عملی کند و تن به اصلاحات قانون اساسی، تغییر ساختار قدرت و تجدید نظر در نظام انتخاباتی خواهد داد و دست از توطیه حذف شرکای قدرت خواهد کشید.
برخلاف تصور همه او کدام پیام سیاسی نو نداشت به جز مظلوم نمایی و چند توصیه های اخلاقی میان تهی اما او یک پیام کاملا پزشکی جدید به مردم داشت که حتی پزشکان قلب را هم شگفت زده ساخت این در حالی است که او تکلیف روانی و مبتلا به سرطان معده و قطع روده کلان است. چنانچه او خطاب به مردم گفت: "در قلب ام سوراخ های کلان کلان خون چکان است که صرفا من می بینم" مردم و حتی طبیبان قلب تا حال ندیده اند.
اشرف غنی برای اولین بار "سوراخ های کلان کلان" قلب اش را به یک تعداد حواریون اش در پیش چشم رسانه ها در ارگ نشان داد که اشک را از چشمان آنها جاری ساخت او همچنان خود را یک رهبر سنگدل و بی عاطفه معرفی کرد که هزاران قتل عام توسط تروریستان کوچکترین تاثیری بر او ندارد. واقعیت این است که خطاب به مردم در نظام های مردم سالار یک امر معمول پیرامون مسایل مهم و حیاتی کشور است. باید میان رفتار عوام فریبانه و مردم سالارانه تفاوت قایل شد. نظام های خودکامه و عوام فریب برای نجات خود از دست مردم حق طلب هر از گاهی دست به خطابه های عوام فریبانه به آدرس مردم می زنند.
باید گفت اشرف غنی یک رییس جمهوری توافقی است نه انتخابی. او که از طریق دفن دموکراسی جوان و قانون اساسی توسط خارجی ها از درون صندوق تقلب و دروغ بیرون آورده شد با کدام روی و شرم به مردمی که از او بیزار هستند خطاب می کند؟ کسی که هنوز تعریفی روشنی از مردم ندارد مردم را به شهروند درجه یک، دوم و آخیر تقسیم می کند حرف از کدام مردم می زند؟ او اعتراف می کند که در ارگ محاصره است؛ در محاصره مردم ناراضی قرار دارد که امنیت، عدالت و کار می خواهند و در محاصره جزایر قدرت قرار دارد که در مقابل توطیه ها و خودکامگی او دست به قیام زده اند.
این آدم چگونه خود را از محاصره مردم نجات می دهد؟ کسی که با مردم یک روز با زبان صادقانه و انسانی حرف نزده است و هر واژه که از دهان اش بیرون می شود جز از چرندیات، هزیان و توهین به مردم نیست. کسی که نه به مذهب مردم باور دارد و نه به فرهنگ و عادات مردم آشنایی دارد چگونه مردم بر او احترام بگذارند؟ کسی که غیر از جیغ زدن و رفتار روانی هیچ جذابیت برای مردم دارند؟ کسی که ارگ را به آشیانه شیطانی و مدیریت توطیه علیه مردم تبدیل کرده با کدام جرات از مردم کمک می طلبد؟
کسی که تروریستان را برادران جان برابر خود می شمارد و از زندان ها آزاد می سازد به کدام وجدان از مردم کمک می خواهد؟ کسی که در غم و اندوه مردم عزادار شریک نمی شود و در کنار مردم قرار ندارد با کدام رویی به مردم رجوع می کند؟ اشرف غنی این انسان از خودراضی قبل از اینکه از روی درماندگی به مردم خطاب کند باید به خود خطاب کند که او کیست؟
به خودخواهی، تمامیت خواهی و خودکامگی خود خطاب کند. به بی کفایتی و ضعف مدیریت خود خطاب کند. به سیاست کادری نژادپرستانه خود خطاب کند. به همدستی خود با امیر تروریستان کمپ شمشتو خطاب کند به تیم بی کفایت، فاسد و خیانتکار خود خطاب کند. خلاصه به تفکر پوچ خود خطاب کند.
باید گفت نجات اشرف غنی از انزوای چهار دیوار ارگ صرفا با استعفا و معذرت خواستن از مردم افغانستان ممکن است و بس.
هارون امیرزاده
>>> تا سر بی مغز خود را بوالفضولان جهان
بر خط تسلیم نگذارند. در جان کندند
بیدل
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است