تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ ۱۳۹۶/۱۱/۴ | کد خبر: 145452 | منبع: | پرینت |
زبیگینو برژینسکی آمریکایی لهستانی تبار که در اواخر دهه هفتاد سده بیستم و سال های نخست دهه بعدی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر و رونالد ریگان رییسان جمهور آمریکا بود، سیاست قصر سفید را به حمایت از مجاهدین در جنگ با قوای شوروی و دولت حزب دموکراتیک خلق شکل داد.
وقتی او در سال 1998 به پرسش خبرنگاران روبرو شد که آیا از کمک به مجاهدین که سرانجام به ظهور طالبان و القاعده انجامید پشیمان نیست پاسخ داد: چه چیزی در تاریخ مهمتر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟ وجود یک تعداد مسلمان های احساساتی، یا آزادی اروپای شرقی و پایان جنگ سرد؟
حالا باز تاریخ در حال تکرار شدن است و سیاست برژینسکی دوباره به قصرسفید و دولت آمریکا بر می گردد. از آن مهمی که برژینسکی سخن گفت حالا جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا با این عبارت سخن می گوید: در استراتژی دفاعی جدید آمریکا به جای مبارزه با تروریزم بر رقابت با قدرت های بزرگ به خصوص چین و روسیه به عنوان نقطه محوری امنیت ملی آمریکا متمرکز خواهد بود.
وقتی در استراتژی دفاعی جدید آمریکا، مقابله با روسیه و چین برای حفظ برتری آمریکا بر مبارزه با طالبان، القاعده، داعش به عنوان تروریزم اولویت دارد آیا امریکا از این تروریزم بحیث ابزار این مقابله استفاده نمی کند؟ آیا شایعه و حتی ادعای حمایت آمریکا از ظهور و حضور داعش و گروه های مشابه در افغانستان به این استراتژی و این استفاده برنمی گردد و این شایعه و ادعا را واقعی تر نشان نمی دهد؟ اما سوال مهم دیگر در این بازی پیچیده میان بازیگران آمریکایی، روسی و چینایی توانایی آنها در استفاده ی ابزاری از تروریزم علیه یکدیگر است. کدام طرف در بازی با این ابزار با مهارت و موفقیت عمل خواهند کرد؟
محمد اكرام انديشمند
>>> امریکا فعلاً در روابط بین المللی تنها یک متحد یعنی اسراییل دارد.
اسراییل هم قمار نمی رند و تنها بالای امریکا حساب نمی کند،زیرا خدا به یک حال است و سیاست امریکا به صد حال.
از همین خاطر در هنگام سخنرانی معاون رییس جمهوری امریکا در پارلمان اسراییل،اعضای عرب پارلمان اسراییل برضد بیانیه او در مورد بیت المقدس اعتراز کردند و به رسم احتجاج از جلسه خارج شدند.
تشکیل پیمان شانگهای که شامل بزرگترین غول های نظامی و اقتصادی مانند روسیه و چین و هند و پاکستان و کشور های آسیای میانه است،خطر جدی را هم از نقطه نظر نظامی و هم از نقطه نظر اقتصادی،برای امریکا بوجود آورده است که ساحه نفوذ امریکا را در آسیا پسیفیک به خطر انداخته است.
بنأ یگانه واریانتی که امریکا در مقابل این خطر میتواند استفاده کند.عبارت از تروریزم است که درین کشور ها باید ریشه بدواند و آنها را به پروبلم امنیتی و در نتیجه ضعف اقتصادی و نظامی و در صورت امکان خلع سلاح مواجه سازد.
اما این یک پلان طویل المدت است که افغانستان نظر به موقعیت مرکزی خود در منطقه،رول اساسی را بازی خواهد کرد.
هر چند در هفده سال گذشته موجودیت تروریزم صرف در داخل افغانستان محدود بوده است و از سرحدات آن تجاوز نکرده است،اما این حالت شاید زود و یا دیر تغیر کند.
نا گفته نباید گذاشت که از جمله نه کشور دارای سلاح اتمی،پنج کشور آن بشمول کوریای شمالی و یک کشور درحال بدست آوردن سلاح اتمی یعنی ایران،در همین چهار اطراف افغانستان موقعیت دارند،که سلاح اتمی آنها نیز خطر نظامی و اقتصادی را به امریکا وارد خواهد ساخت که همه آنها در پلان های طویل المدت و کوتاه مدت امریکا،باید خلع سلاح شوند.
اما این یک پروسه یی است که شاید مدت زیاد تر را نظر به از بین رفتن شوروی و تجزیه آن در بر بگیرد.
بهر صورت با تجزیه و از بین رفتن شوروی نه تنها پروبلم های امریکا کاهش نیافته است ، بلکه این پروبلم ها مشکل تر و پیچیده تر شده است و یک پلان طویل المدت و همه جانبه را میخواهد که شامل دوستی و دشمنی و اخطار و عذر و زاری و تحریم های اقتصادی و همکاری های اقتصادی و خلاصه هر آن چیزی که امریکا در اختیار دارد،برای رفع این خطری که ابر قدرتی امریکا را در جهان به خطر مواجه سازد،استفاده خواهد کرد.
>>> آمریکا ابرقدرت جهانی بود و هست .توانست لیبی وعراق وتونس را مطابق میل اش درآورد .اما فعلا به حریفان مقابل شده. که ده ها برابر ازلحاظ نفوس وسعت خاک اقتصادی ونظامی باآمریکا میباشد.به نظربنده یگانه نیروی موثر که تاحال ازآن دربرابر شوروی ها ومجاهدین کارگرفت .مجاهدین وطالبان بود.که فعلا از آمریکا روگردان شده .داعش دیگر کاربردندارد لذا بهتراست .بااورون صلح واقعی وبرقراری امنیت درافغانستان ومذاکره باکشورهای ذیدخل ومطرح درجهان ازسقوط حتمی خود را نجات دهد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است