بعد از آنکه مکاتب خیالی، عساکر خیالی و بودجه های خیالی اشرف غنی احمدزی افشا شد اینبار وزیر مخابرات مُهر شایسته سالاری خیالی را نیز بر پیشانی احمدزی کوبید. در پهلوی وزیر مخابرات اکثریت مطلق از مامورین عالی رتبه احمدزی نیز تحت شعار شایسته سالاری خیالی در پست های مهم دولتی تکیه زده اند که از لحاظ تحصیل در پایین ترین سطح قرار دارند و نسبت به ملت وحکومت به طالبان و داعشیان اخلاص و تعهد بیشتر دارند. والیان قندوز، قندهار، بغلان، وردک و والی نام نهاد احمدزی برای ولایت بلخ بهترین مثال برای ثبوت این ادعا می باشند.

یکی از مهمترین عوامل گُسترش فساد اداری و اخلاقی تقرر و موجودیت اشخاص بیسواد، ضعیف الاراده، سست عنصر و بی ظرفیت در رده های بلند حکومتی است. احمدزی با استفاده از شایسته سالاری خیالی، رقبای سیاسی اش را حذف و ضعیف ترین و غیر مسلکی ترین اشخاص را جایگزین آنها نموده است و این عملکرد غیرقانونی و غیرانسانی کشور را وارد یک بحران جدید و خطرناک نموده است که قربانی اصلی آن ملت مظلوم افغانستان می باشد.

در پهلوی این همه شایسته سالاری خیالی در ادارات ملکی سکتور امنیتی کشور نیز قربانی برخوردهای سلیقه ای و شعارهای خیالی احمدزی شده است. با قاطعیت می توان گفت که گسترش جنگ و افزایش ناامنی در کشور جابجایی اشخاص فاقد ظرفیت و مدیریت در رهبری نهادهای امنیتی می باشد. طوریکه همگان می دانند وزیر دفاع با دریافت سه رتبه فوق العاده در ظرف کمتر از یکسال و رییس عمومی امنیت ملی بدون هیچ نوع شایستگی، تخصص و تجربه و صرفا براساس سلیقه های غیرقانونی در این پست ها تکیه زده اند.

وزیر داخله نیز یکی از اشخاص تازه نفس و جدید الشمولی است که هیچ نوع تخصص و تجربه در امورات امنیتی نداشته و صرفا بخاطر حصول مقاصد سیاسی احمدزی، شایسته این پست شناخته شده است. شایان ذکر است که یکی از دلایل تقرر وزیر داخله نقش موثر برادر اش در روند انتخابات گوسفندی گفته شده است. خلاصه کلام این است که شایسته سالاری خیالی در پهلوی مکاتب، عساکر و بودجه های خیالی بخشی از شعارهای خیالی، آجندای جعلی و حاکمیت تقلبی اشرف غنی، ثبت تاریخ و هدیه برای نسل های بعدی افغانستان خواهدبود.

محمدجواد رحیمی

>>>   ..
اشرف غني نيروهاي امنيتي را دو پارچه مي كند!

رژيم كابل موسوم به (حكومت وحدتِ ملي) كه در نتيجه افتضاح انتخاباتي ميان عبدالله و غني ٣ سال پيش توسط امريكا شكل گرفت، رسوا ترين حكومتداري در تاريخِ كشور خواهد بود. اختناق، ترور، فرار مغزها، فساد، قوم گرايي، گرسنه گي، نا أمني و رويكرد فاشيستي از ويژه گي هاي اين سه سال بود. گروه هاي سياسي دخيل در انتخابات ١٣٩٣ به فرمول (حكومت وحدت ملي) كنار آمدند و به بديل جنگ داخلي تن دادند. قرار بود چهره هاي قدرتمند در هر دو طرف در آيينه حكومت وحدت ملي خودرا بيابند و اين دوره را تا دو سال بروند و پس از آن لويه جرگه برگزار گردد تا نظام از رياستي به صدارتي تغيير كند. اين كار صورت نگرفت و اشرف غني دچار توهم گرديد و خودرا به جاي رييس توافقي موقت، به عنوان رييس جمهور خودخوانده جا زد و از صلاحيت هاي يك رييس جمهور مشروع سوي استفاده كرد. غني دست به تصفيه قومي و سپس به تصفيه سياسي زد. او مجموع مخالفين سياسي اما شركاي خودرا از بدنه حكومتِ توافقي كنار زد. حتا معاون اول خودرا در يك دام ساخته گي به بيرون از كشور تبعيد كرد. در تازه ترين كنش، غني احمدزي عطا محمد نور، والي قدرتمند بلخ و يكي از حاميان درجه يك كمپ «اصلاحات و همگرايي» را بر بنياد يك طرح استعفاي جعلي از مقامش عزل اعلام كرد. اما اينجا جو سياسي تغيير كرد. عطا محمدنور با واكنش ضدِ حمله، ارگ را زمين گير كرد. محوري كه به زعم غني، در ارگ شكل بگيرد، برعكس در بلخ شكل گرفت. والي بلخ در برابر تصميم عقدمندانه ارگ ايستاد شد و به فرمان غني پُشت پا زد. واكنش صريح و قاطعانه نور بلخ باعث شد سر غني و عبدالله به سنگ لات بخورد. اشرف غني مي خواست جزيره قدرت در شمال را نابود كند، اما او دچار خطا گرديد. برعكس جزيره هاي قدرت را در ٤ سمتِ كشور عليه ارگ بسيج ساخت. جزيره هاي شرق و غرب و جنوب از جزيره بلخ اعلام حمايت كردند. در حال حاضر ارگ دست و پاچه و نهايت درمانده شده. قرار اطلاعات، ارگ گزينه نظامي را روي ميزش گذاشته است تا با ساز و برگ نظامي- دولتي، عطا محمد نور را از تخت بلخ زير بكشد؛ اما كدام نيروي نظامي؟ اينجا بُود كه حكومت كابل بازي را باخت. همين كه نيت سليقه يي اشرف غني به گوش بچه هاي پلنگي پوش مي رسد، ميل هاي تفنگ را بچه ها به جاي بلخ، ارگ را نشانه گرفته اند. اين خطرناك ترين آماده باش در ارتش و پوليس كشور است. فراتر ازين، توده ها نيز مسلح گرديدند و شعار «مقاومت» سر مي دهند و در حال آماده باش قرار دارند. حقيقت اين است كه بخش بزرگ نيروي امنيتي جانبِ نور را گرفتند. سياست ناشيانه و عقده مندانه غني عواقب بد دارد. ارتش و پولس عملن در دو جبهه قرار گرفته اند. طرفداران ارگ و طرفداران بلخ.
غني ارتش را دو پارچه مي كند.

هارون معترف

>>>   Raheel
در وضعیتی که حتی دستارهای سیاستمداران قومی است با کدام منطق و عقل می شود عبدالله پشتون را نماینده تاجیک پذیرفت و مصلحت سیاسی این قوم را که از هزاران جهت مورد حمله و توطیه است، به دست او سپرد؟ در حالی که او هرگز و هیچگاهی و حتی برای یک بارهم از هویت و یا منفعت تاجیکی دفاعی نکرده است.

در حالی که از گلبدین تا سلیمان لایق،‌ از غنی تا خلیلزاد، لز کرزی تا ملا عمر و انوارالحق احدی تا اسماعیل یون همه در یک صف اهداف قومی خود را پیش می برند،‌ خاموشی، معامله گری و خیانتهای عبدالله را مصلحت ملی تاجیک دانستن اوج اوج بلاهت و یا شرکت در خیانت علیه تاجیکان است!

برای نماینده تاجیکان شان شرط لازم تاجیک بودن است، هرچند کافی نیست. اما شرط حتمی و لازم همین است. درک این نکته نبوغ نمی خواهد- اگر عقل کسی طلسم نشده باشد.

>>>   Raheel
در وضعیتی که حتی دستارهای سیاستمداران قومی است با کدام منطق و عقل می شود عبدالله پشتون را نماینده تاجیک پذیرفت و مصلحت سیاسی این قوم را که از هزاران جهت مورد حمله و توطیه است، به دست او سپرد؟ در حالی که او هرگز و هیچگاهی و حتی برای یک بارهم از هویت و یا منفعت تاجیکی دفاعی نکرده است.

در حالی که از گلبدین تا سلیمان لایق،‌ از غنی تا خلیلزاد، لز کرزی تا ملا عمر و انوارالحق احدی تا اسماعیل یون همه در یک صف اهداف قومی خود را پیش می برند،‌ خاموشی، معامله گری و خیانتهای عبدالله را مصلحت ملی تاجیک دانستن اوج اوج بلاهت و یا شرکت در خیانت علیه تاجیکان است!

برای نماینده تاجیکان شان شرط لازم تاجیک بودن است، هرچند کافی نیست. اما شرط حتمی و لازم همین است. درک این نکته نبوغ نمی خواهد- اگر عقل کسی طلسم نشده باشد.

>>>   دنیای غنی خیالی است . عقبا که فدای دنیا شده.
به هر حال در آخرت هم با بی بی گل همراه است.

>>>   خوب نوشتی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است