آیا پاسداری از زبان فارسی تهاجم فرهنگی ایران است؟
ایران به عنوان یک دولت قدرتمند و توسعه گرا نفوذ سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی در افغانستان دارد. ایران تهاجم فرهنگی خود را در افغانستان نه از طریق تقویت زبان فارسی، بلکه از طریق تضعیف زبان فارسی و تصاحب یکجانبه میراث های مشترک تمدنی ما انجام می دهد 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۲۶    ۱۳۹۶/۸/۲۷ کد خبر: 141753 منبع: پرینت

آیا پاسداری از زبان فارسی در افغانستان بمعنای حمایت از تهاجم فرهنگی ایران است؟
پشتونیست ها تبلیغ می کنند که ایران از طریق زبان فارسی تهاجم فرهنگی در افغانستان می کند و این را بحیث خطر به منافع انگلیس ها، امریکایی ها، اسراییلی ها و سعودی ها وانمود می کنند.

به باور این قلم، ایران به عنوان یک دولت قدرتمند و توسعه گرا نفوذ سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی در افغانستان دارد. ایران تهاجم فرهنگی خود را در افغانستان نه از طریق تقویت زبان فارسی، بلکه از طریق تضعیف زبان فارسی و تصاحب یکجانبه میراث های مشترک تمدنی ما انجام می دهد و این کار را به کمک دشمنان داخلی این فرهنگ به بسیار آسانی و بدون سر و صدا انجام می دهند.

کی ها این دشمنان فرهنگ ما بحیث متحدین استراتژیک ایران در افغانستان هستند؟
این متحدین استراتژیک ایران همانان پشتونیزم دشمنان زبان، هویت و افتخارات ما اند که در هیچ یکی از آیینه های عظمت تمدنی منطقه ما خود را نمی بینند.
روی تصادفی نیست که پشتونیزم هر آنچه عظمت فرهنگی داریم از آثار تاریخی گرفته تا مفاخر ادبی و فرهنگی ما را تخریب کردند و یا به ایران داوطلبانه بخشیدند. اما پشتونیزم تاریخ 5 هزار ساله ما را در وجود چند شاعر پشتونتبار پاکستانی مثل خوشحال خان ختک و رحمان بابا جستجو می کنند و یا در نماد های قبیلوی نظیر جرگه، شتر و غژدی خلاصه می کنند. چنانچه در سازمان فرهنگی یونسکو همین ها از فرهنگ و زبان پنج هزار ساله ما نمایندگی می کنند.

ایران از زمان صفوی ها تا به امروز از مذهب شعیه بحیث آیدیولوژی مذهبی استفاده فعال در خاور میانه، آسیای میانه و افغانستان می کنند. دولت های ایران چه سکولار و یا مذهبی در سه سده اخیر بیشتر در کنار حاکمان پشتون افغانستان بوده اند. به بیان دیگر نسل اول حاکمان پشتون نظیر نیکه ها و با باها از میر ویس خان تا احمد شاه و بسیاری فرزندان آنان در دامن ایران پرورش یافته و از سکوی قدرت و امکانات ایران به خراسان پرتاب شدند و صاحب ملک خدا داد شدند.

نسل دوم حاکمان پشتون از شاه شجاع درانی گرفته تا دوست محمد خان، عبدالرحمن خان و نادر خان در دامان انگلیس تربیت شدند و نسل سوم آنان از ظاهر شاه و داود خان تا داکتر نجیب الله در دامان روس پرورش یافتند و اینک نسل چهارم آنها در دامان امریکایی ها تحت نام تکنوکراتها تربیت شده اند. شاید نسل پنجم آنان سر از آغوش چینایی ها و یا کدام قدرت نو ظهور دیگر بکشند و در افغانستان حاکم شوند.

بر خلاف تصور ایران هیچگاه بحیث تکیه گاه فرهنگی، زبانی و سیاسی در کنار فارسی زبانان در برابر نسل کشی و فرهنگ کشی ها در افغانستان نایستاد. به گفته زنده یاد داکتر اکرم عثمان "ایران افغانستان را بحیث مستعمره فرهنگی بیش نمی بیند". ازاین رو ایران کوچکترین علاقه ای به رشد زبان فارسی در افغانستان و تاجیکستان ندارد.
برای شونیزم فرهنگی ایران بسیار مهم نیست که در افغانستان واژه دانشگاه استفاده شود و یا پوهنتون. این خود فارسی زبانان و فرهنگیان افغانستان هستند که کتب و آثار ادبی را که در ایران خیلی انکشاف کرده برای نیاز های زبانی خود می آورند و دولت های ایران کوچکترین نقشی ندارند. این در حالی است که ایران برای جدا سازی زبان فارسی از دری در راستای برنامه پشتونیزم رادیوی بنام" دری" و پشتو دارد، ولی افغانستان کدام رادیوی خاصی برای ایران ندارد.

چرا تقابل دری با فارسی در افغانستان شکست خورد؟
دری یک نام تاریخی و شناخته شده است و در واقع دری نام دیگری زبان فارسی است. دری و فارسی زبان های جداگانه نیستند. ولی نام پارسی/ فارسی زبان عوام و جاه افتاده تر نسبت به دری در افغانستان و جهان است. دشمنان فارسی از دری بحیث ابزار علیه خود دری و یا فارسی در راستای سیاست پشتونیزم و تقویت زبان پشتو استفاده می کنند، ولی علیرغم تلاش ها داخلی و خارجی تا هنوز نتوانسته اند فارسی را از دل و دماغ مردم بیرون کنند.

در عصر انقلاب ها تکنالوژی اطلاعاتی و نشرات آزاد شاید در حدودی ده تا بیست فیصد نویسندگان افغانستان نام دری را آنهم بخاطر تفکیک لهجه ای فارسی افغانستان از ایران بکار ببرند. این در حالی است که دستور زبان، کاربرد واژه ها، اصطلاحات، املا و انشا و حتی سلیقه های ادبی مروج در ایران و افغانستان چندان تفاوت ندارد. این در حالیکه میان زبان انگلیسی بریتانوی و امریکایی علاوه بر تفاوت های لهجوی غلیظ، تفاوت های املایی و انشایی و حتا در مواردی دستور زبان تفاوت های فراوان وجود دارد.

تمام تفاوت دری از فارسی در سه نکته خلاصه می شود: 1) تفاوت لهجه افغانستان از ایران.2) کاربرد واژگان کهنه عربی بجای واژگان ناب فارسی. 3) استفاده چند تا کلمات بی مزه پشتو مثل پوهنتون ویا چند تا القاب نظامی نظیر خورد ظابط، ظابط، تورن، جگرن و غیره.

واقعیت این است که زبان فارسی از لحاظ تاریخی زبان علمی، فرهنگی، اداری، سیاسی و اجتماعی در افغانستان است و اکثریت مردم افغانستان هویت و افتخارات خود را در آن می بینند و در تامین روابط اجتماعی میان اقوام و فرهنگ های افغانستان نقش فعال بازی می کند.
به باور من کمتر از بیست فیصد مردم افغانستان با نام دری آشنایی دارند، ولی بیشتر از 80 فیصد مردم بطور سنتی واژه فارسی یا پارسی، فارسیوان و یا پارسیوان استفاده می کنند. حتی دانش آموزان در ساعت تدریس زبان دری در مکاتب افغانستان، بیشتر نام فارسی را بکار می برند تا دری. خود معلمین مضمون دری، از واژه فارسی بیشتر نسبت به دری استفاده می کنند.
بگونه مثال در سال های 70 میلادی فقید مسحور جمال معلم مضمون دری ما در لیسه حبیبیه کابل ، می کوشید مطابق به سیاست دولتی زمان داوودخان نامی از فارسی نگیرد و هر چه بیشتر کلمه دری را بکار ببرد. اما بی نتیجه بود، هم خودش ناگهان فارسی می گفت و هم شاگردان. این در حالی بود که خانواده محمد زایی حاکم در محافل شخصی شان همیشه از نام فارسی استفاده می کردند، ولی در رسمیات دری می گفتند. جالب این بود وقتی حاکمان وقت افغانستان نزد شهنشاه ایران، رضا شاه پهلوی می رفتند، ایرانی ها را برادران هم زبان و آریایی می نامیدند تا کمک های مالی ایران را بدست بیاورند، ولی در داخل افغانستان دری را زبان جداگانه از زبان فارسی تبلیغ می کردند.

موج جدیدی جنبش فارسی ستیزی در تحت رهبری نسل جدید پشتونیزم معروف به تکنوکرات ها بعد از یازدهم سپتمبر در سایه قدرت نظامی، سیاسی و مالی بیش از 40 کشور جهان وارد افغانستان شد.
قبیله سالاران امروز نیز عین بازی دوگانه را به پیش می برند؛ در ظاهر دری را بحیث نام تحمیلی در سخنرانی ها و اسناد دولتی بکار می برند و در محافل خصوصی شان دیگران را "پارسی وانان" می نامند. این همان نامیست که اکثریت عوام پشتون به غیر پشتونها قرنهاست که اطلاق می کنند.
به همینگونه پشتونیست ها در محافل رسمی خود را عاشق نام افغان معرفی می کنند و آنرا بحیث هویت اجباری بر دیگران تحمیل می کنند، ولی در میان خود، خود را پختون و یا پشتون می نامند و از واژه افغان نفرت دارند: زیرا این یک اسم توهین آمیز قرنهاست که فارسی زبانان به پشتونها بخاظر عقب ماندگی فرهنگی و کوچیگری شان بکار می برند.
زبان فارسی مثل کوه هندوکش استوار و محکم است

واقعیت این است در عصر جهانی شدن که خورده فرهنگ ها و زبانها و بویژه زبان های عقب مانده قبیلوی توان مقابله و دفاع از خود را در برابر تهاجم ابر زبانها و فرهنگ ها از دست می دهند، زبان فارسی مثل کوه هندو کش ، نمادی از تاریخ زنده، هویت و افتخارات ما جایگاه نیرومند در سطح منطقه دارد. دشمنان داخلی و خارجی با همه امکانات و توطیه ها نتوانسته اند زبان فارسی را از فرهنگ، هویت، افتخارات و از دل و دماغ مردم بیرون پاک کنند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ایران
زبان
نظرات بینندگان:

>>>   امیرزاده صاحب چرا تشویش داری مدافع ایران خونیستی لطفا راجع به یک چیز دیگر ازنابه سامانیها فکرکو به لحاظ خدا تفرقه قومی را دامن نزنید فائیده ندارد
آقای فارسی نست این پشتونست چی معنی که مینویسی پشتونست
فارسی نیست
واه واه هههههههه این ها اند هوشیارهای ما

>>>   عوض این گپها بگو که یکی شوین اتحاد خوب است

>>>   آرون آغا خودت افشاع شدی که به حمایت ایران هرروزه طوطعه چینی میکردی چرا از حلقه خاص به اصطعلا اپوزیسیون بیرون انداختند. خودت یک چهره افشاع شده و ....هستی سخن ....

>>>   برای همزبانان عزیز خود در افغانستان آرزوی موفقیت و پیروزی میکنم و امیدوارم در این حمله فرهنگی مانند نیاکان مان پیروز و سربلند باشید. عرب مغول روس انگلیسی به فرهنگ ما در نقاط مختلف این جغرافیای معنوی بارها حمله کرده و به علت قدرت این فرهنگ و این زبان همگی شکست خورده اند و برای من از خورشید روشن تر است که کسی توان مقابله با این زبان و فرهنگ را ندارد.
فقط در بعضی از قسمت های این نوشته مطالبی نادرست درباره ایران نوشته شده بود که البته امروز مجال اعتراض نیست.
هدف حفظ هویت و فرهنگ و زبان است و حتی اگر این کار با حمله نویسندگان و اهل فرهنگ خراسان به ایران باشد هم به نظر من درست است.چون زبان فارسی فرهنگ فارسی و هویت فارسی از کشوری که امروزه به نام ایران می شناسیم بزرگ تر است.

کسانی که دنبال نابودی زبان و فرهنگ فارسی اند هزار سال دیر از راه رسیده اند. انجا که فردوسی بزرگ فرمود:
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی

>>>   ماهیت دری وفارسی یکی می باشد. اما اینکه ایران تهاجم فرهنگی کرده باشد کلام خنده داراست. ایران اگرهم این تهاجم راکرده باشد حق مسلم شان است، ایرانیان برای زبان فارسی تلاش وزحمات فراوان کشیده اند، صدها پایان نامه درسطح ماستری ودکترا، صدها کتاب، هزاران مقاله ومراکزتحقیقی بسیار، مراکزآموزشی درتمام جهان، بخشی ازفعالیت ایرانیان است، صاحب زبان فارسی کسانی است که برای آن خدماتی کرده باشد، نه ما افغانیان که تنها شعار دری رامیدهیم وهیچ کاری برای زبان دری نمیکنیم. اماپشتونیزم ها ازروی حسادت بازبان دری مخالفت میکنند، چراکه ارزش وقدر این زبان رانمیدانند، قدر زر زرگر بداند قدرگوهر گوهری.
باکول

>>>   با تایید گفته های جناب امیرزاده
من وقتی آموزش زبان را آغاز کردم در پشتی کتابم نوشته بود:
قراء ت فارسی و محتوایش هم چبزی بود که تا حال همان است.
به یاد دارم یک زمان یک استاد فاکولته در جریان درس نمیدانم به چه مناسبتی یک فکاهی گفت.
گفت یک کسی میخواست تا از تشناب های عمومی استفاده کند و در ورودی درب تشناب آفتابه های آب به رنگ های مختلف پر از آب بود و یک کارمند موظف تشناب هم آنجا ایستاده بود.
طرف یک آفتابه را برداشت و تا میخواست داخل برود فرد موظف بلند صدا کرد که آفتابه مثلن سرخ را بگذار و آفتابه آبی را بردار.
خوب سرخ را گذاشت و آبی را با خود برد مگر برایش سوال پیدا شد که چرا؟
وقتی بیرون شد از فرد موظف پرسید که چه فرقی بین این رنگ و آن رنگ بود و فرد موظف جواب داد:
اگر هر کسی بیاید و به دل خود آفتابه بردارد پس من چرا این جا ایستاده ام؟
و حال این امر و نهی ها هم ریشه اش در تعمیل خواست دیکتاتوران خود کامه است ورنه
عطار روح بود و سنایی دو چشم او
ما از پی سنایی و عطار آمدیم

>>>   افغانستان دچار پشتونیزم شد و آسیای میانه گرفتار کمونیزم. ایران از این خلا بخوبی استفاده برد و سند فرهنگ و زبان فارسی را به نام خود زد. برادران ما چه از راضی و ناراضی که تآکید بر انگلیسی دارند بدین لحاظ است که زبان شان آنقدر توان ندارد تا در مقابل زبان غنی فارسی مقاومت کند لذا پای زبان و فرخنگ دیگری را وسط میکشند.

>>>   تفسیر وارونه یک رویا

>>>   از توهم خارج شو.تا کی میخاهید در توهم اینکه ایران افغانستان را نا امن کرده یا ایران باعث عدم پیشرفت افغانستان است بمانید؟؟؟؟
یا چشمتان خوب نمی بیند یا خود را به آن راه زده اید؟؟؟

ختم کلام رو اینطور بهت بگم اگر ایران با جغرافیای فعلی نبود (سرزمین مادر) نه اسلامی در کار بود و نه هویت فارسی و ایرانی که حالا شما بخواهید به فارسی حرف زدن افتخار کنید.
واقعا شما توی این سیصد -چهارصد سال چه چیزی به فارس و ایران اضافه کردید که ادعایی داشته باشید؟؟؟؟چند تا کتاب علمی از شما یا کشور تاجیکستان وجود داره؟؟چند پژوهش و کنفرانس و مقاله در باب اصلا (بقیه موضوعات علمی پیش کش)همین زبان فارسی وجود داره؟؟؟ایا این ایرانی های داخل سرزمین مادر نبودند که همه تلاش خود را کردند تا در برابر تهاجم شوروی و انگلیس هویت همه ی ما رو حفظ کنند؟؟؟و با تالیفات بسیار باعث پیشرفت پارسیان شوند؟؟؟؟

اما شما چه کردید برای حفظ هویت فارسی؟؟!!کشور فعلی افغانستان که روزی جزیی از خراسان ایران بود جایگاهی بود برای مبارزه با ستم ترک و عرب اما حالا این اعراب و ترک ها هستند که برایتان تعیین تکلیف میکنند و مدارس تکفیر بوجود میاورند.گردن کج کرده اید در برابر انگلیس و امریکا و اعراب که شاید دلاری به شما مرحمت کنند.

شما برای هویت فارسی هیچ نکردید و با بوجود امدن گروه های تروریستی ابروی ریزی کردید.این یک واقعیت ست که هر انچه به آن افتخار میکنید از صدقه سری همین کشوری فعلی ایران ست.

افغانستان فعلی کشوری ست برای تست گروه های تروریستی یک روز داعش یک روز طالبان یک روز القاعده و در اینده هم همین ست.گمراه شدید و از بقیه اقوام ایران دور افتادید.نتیجه ی این موضوع شد تحجر دینی و بی سوادی و بی هویتی و تکفیری شدن بعضی از شما.

بهترست به جای دشمنی کردن با سرزمین مادری راهی برای نزدیک شدن و ارتباط برقرار کردن باشید تا اینگونه توهمات.شما چطور میخواهید پیشرفت کنید در حالی که به کشور مادرانگ میزنید؟؟؟؟

جواب ناسپاسی ناسپاسی ست.

>>>   براى يک نظريه "وحدت هندوايران وتوران سه گوشه فرهنگى و سه هفت آهينى" آيا يونان و روميان و اروپا و عربى و عبربى اعداد داشتند? بلى داشتند. آيا يونان و روميان و اروپا و عربى و عبربى اعداد هندو ايرانو توران و بويژه عدد صفر وبويژه صفر ويا زيرورا هم داشتند? نى نداشتند !خى همين اعداد از ١ تا ٩ و صفر ازکجا آمده و اول در کجا بوده و کدام نابغه جهان از طريق کابل و به شمالى از باميان و کوتل شبر يا گذرگاه شبر زمينه رفتن اين اعداد را به اروپا مساعد کرد صفت "صفر" چه است ? بلى بدون صفر نظام گيتى يا نظام دسيمال ناممکن است. نظام دسيمال چه استمکان زمان دستگاه مختصات جغرافی ایی ثانيه دقيقه ساعت زمان درجه امپیر و گرام و کیلوگرام و تن و میگا وات و کیلو وات و متر و کیلومتر و میلیون و ملیارد و تریلیون و خلاصه یک و نیم وغيره وغيره ?
اگر گفتيد که اين اعداد و صفر ازهند آمده و صفر يک خداى هندو است و فارابى ويا فاريابى و خورازمى اين اعداد هندوايرانى و تورانى را به بغداد برد پس از خواندن اين پيام تا آخر صرف نظرکنيد. .و خيام دقيق ترين گاهنامه خورشيدى را ساخت که متر بدون اين حرکت هاى خورشيد و اقماراش در ثانيه و دقيقه ماه روز ناممکن است .
بت هاى بودا و تخت رستم ها و ديگر آثار هندوايران وتوران بر اساس سيتم دسيمال ويا متريک است که معادل اش در هندو ايران" گز" بوده و گز پيکره هاى بودا در باميان درست 100 سانتى متر است. گز تا پيش از خيام در ايران زمين 95 و يگان جا 105 سانتى متر حساب شده بود بخاطر ايکه ريحان بيرونى محيط زمين را در رودخانه کابل يا ايندوز"سهند" درنزديکى پشاور 6 فرسنگ ارزيابى کرده بود. تعریف متر: سرعت نور که در خلاء برابر ۲۹۹٬۷۹۲٬۴۵۸ بر ثانیه‌است
سيستم متر در اروپا هنوز وجود نداشت بلکه قدم و پا فوس و فوت و دست بازو واينج معمول بود.و در هر کشور تغير داشت. متر در سال 1875 آمکيلو گرام هم در اروپا وجود نداشت. کیلوپوند در سال 1978 نیوتن یکای نیرو در دستگاه بین‌المللی یکاها استد
سِر ایزاک (اسحاق) نیوتن فیزیک‌دان، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، فیلسوف و شهروند انگلستان نظريات و دريافتهاى گذشته گان الجبر با اعداد هندى ودبيره لاتينى سيتيم ديسيمال را در اروپا رواج داد.

مردمان اين مرزبوم باستانى با فرهنگها و زبانهاى هندو ايرانى وتورانى در حوزه فرهنگى و زبانى و علمى خوراکى و پوشاکى و هنرى مشترک سه گوشه اى قرارداريم که همين کشور نامنهاد بالغت کم بخت ومنحوس اکنون هم در نقطه تقاطع همين زبانها و رسوم مشترکات وهمچنان تفاوت هاقرار دارد. سانسکريت و ژنده اويستا باگاتاها سرودها وسروده هاى ريگويدا همه مادران و يا مادرکلانهاى زبانها هاى همين سه گوشه فرهنگى بودند. با آمدن دين اسلام زبان عربى يک تولدى ديگربوجود آورد مانند خوشاوندى رستم ايران و دختت توران وبيژن پارسى ومنيژه هندوکابل.من اينجا چند دانشمند هندو ايران و توران رابراى شما گرامى معرفى مى کنم .
نظريات رياضي فاريابى فارابى الجبر و حساب و مشتق و انترگرال با اعداد هندى و دبيره عربى- فارسى

محمد بن موسی خوارزمی (کاشف الگوريتم که همين الگوريتم از نام الخوارزمى گرفته شده ) انليز يعنى و کوبيک سه گوشه اى (معادله درجه سه) و مقابله جبر، هندسه در قرن یازدهم حكيم عمر خيام ریاضی‌دان و شاعر پارسى زبان در کتابی که بعدها نوشت وی معادلات درجه سوم را در حالت کلی طبقه‌بندی کرد و توانست جوابی عمومی با استفاده از مقاطع مخروطی ارائه کند در قرن ۱۲ام، شرف‌الدین طوسی ریاضی‌دان و ستاره‌شناس مشهور خراسانی در کتاب المعادلات این مسئله را بررسی کرد. او ۸ نوع از این معادلات که جواب مثبت داشتند را بررسی نمود. همچنان در قرن دوازده ریاضی‌دان هندی (بهاسکارا) برای یافتن جواب این معادلات تلاش کرد. او از روشی که بعدها به نام روش روفینی-هورنر شناخته شد.
برای حل عددی معادلات و نظريات غیاث‌الدین جمشید کاشانی ریاضی‌دان برجسته قرن چارده ام استفاده کرد.
رياضى دان جهان بدين نظر اند که بدون نظريات استادان پيش تر ازابن اسينا ( ابونصرفارابى وخوارزمى ) و بدون شاگردان ابن اسينا ( ابن سينا کاشف الجبرانفنيتثال ) حکیم عمر خیام نیشابور خراسان (امام موفق نیشابوری فاضل، عالم استاد خیام بود) نابغه هاى جهان الجبر و هندسه مثلثات ترىگوميترى قضيه گوس (غوس) ممکن نبود.

جورج سارتن با نام بردن از خیام به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان قرون وسطی چنین می‌نویسد:"رسالهٔ خیام در علم جبر، یکی از برجسته‌ترین آثار قرون‌وسطائی و احتمالاً برجسته‌ترین آن‌ها در این علم است." خیام نوروز نخستین کسی بود که حل مقاطع مخروطی را دريافت کرد. اين عداد در آثار متون سانسکریتِ بزرگوار بشريت "پینگالا" ریاضی‌دان هندی استفاده شده بکاربرد اعداد و دبيره بدون فلسفه ومنطق رياضات ناممکن بود بوجودآيد. يونان تا عرب قرن نهم ميلادى 1بر 2 نداشت .
0,01, 0,5
يونان = I II III IV V VI, VII VIII IX X
Arabic : عربى
Abjad = ابجد بزرگ و کوچک
قضیهٔ فیثاغورس بزرگ هندسه دان يونان در هندسه و فضای اقلیدسی با عدد نبود بلکه با دبيره بود معادله بود رياضات
رسالة "فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس" خیام و "کتاب اصول موضوعهٔ هندسهٔ اقلیدسی اصل موضوعهٔ پنجم اقلیدس " را دربارهٔ قضیهٔ خطوط متوازی که شالودهٔ هندسهٔ اقلیدسی است، مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد.
خیام خود به این کتاب اشاره کرده است و ادعا می‌کند قواعدی برای بسط دوجمله‌ای ( a + b ) n {displaystyle (a+b)^{n}} (a+b)^{n} کشف کرده و اثبات ادعایش به روش جبری در این کتاب است. بنابرین از دیگر دست‌آوردهای وی موفقیت در تعیین ضرایب بسط دو جمله‌ای (بینوم نیوتن) است که البته تا سدهٔ قبل نامکشوف مانده بود و به احترام سبقت وی بر اسحاق نیوتن در این زمینه در بسیاری از کتب دانشگاهی و مرجع این دو جمله‌ای‌ها «دو جمله‌ای خیام-نیوتن» نامیده می‌شوند. نوشتن این ضرایب به صورت منظم "مثلث خیام-پاسکال" را شکل می‌دهد .روش خیام در به دست آوردن ضرایب منجر به نام گذاری مثلث حسابی این ضرایب به نام "مثلث خیام" شد، انگلیسی و آلمانى ها زبان‌ها آن را به نام "مثلث کوبيکى پاسکال خيام " می‌شناسند. بسيارى دانشمندان هندوايران وبه ويژه ابونصرفارابى و الخوارزمى کتاب حساب و يا الجبر باعداد هندى را به بغداد وشام و دانشگاه که فاطميان به نا م دخت سرور ما فاطمه الزهرا بردند و از بغداد و دمشق و مصر اعداد هندى نخست به اسپانيه بردند و در سالهاى قرن 15 ميلادى کتابهاى همين بزرگان هندوايران و توران در صومِعِه هاى ممالک "امپراتورى روم - دويچر ناسيون" (دويچر ناسيون ملت آلمان پاپ هاى رومن کاتوليک ها ) مهتراز زبان عربى وکهتر از فارسى به لاتينى ترجمه مى شدند. اصل اين کتابها از بزرگان پشتر نامگرفـته شده به اضافه رازى کاشف الکل و تمام مواد کاربون (کل) و کتاب ابوريحان بيرونىدر کتابخانه هاى اروپا آمد

در قسمت ادبيات پارينه پارسى که ريشيه هندى سانسکريتى ريگويدايى و واويستايى دارند هندوايرانيان وتورانيان همين شاهکارها را مانند پنجتنتره با کتاب اول کليله ودمنه هزار دستان و سندباد را به بغداد بردند ها در اروپا اين داستان و اعداد هندوايران و توراناعداد و ادبيات عربى مى ناميدند
راهب‌ها و راهبه‌ها تدر قرون وسطی صومعه‌های بسیاری در سراسر اروپا ساخته شدند.وفادارن قيصر آلمان بودند وزبان دربارى امپراتورى روم گرمن نيان لاتينى بود و زبان ميانه دويچ (که خلق با خدايان غيررومى معنى مى دهد)
ز
َکَریای رازی الکل (کحل و يا کل در فارسى و هندى "سنگ سرمه" در آلمانى سنگ ذغال ) در انگليسى کاربن مواد شيمي مى باشد و ايتانول الکل خالص ) را از مى وسرکه يا آب انگور ساخت و از آن ابن سينا درجراحى وطبابت براى پاک کردن زخم استفاده کرد کتابخانه اين دانشمند از سوى طالبان وداعشيان آنزمان بعنوان مسلمانان اصل به آتش کشيده شدند
C2H6O = دو حصه کل شش حصه هيتروژن ويک حصه آکسيجن = ايتانول الکل خالص = ل در بسيارى زبانها به ر تغير خورده تار وتال
Kohle = سنگ ذغال

>>>   هارون جان که در تیم پرچمی کارملی بود با رهبر بیقلش کارمل خدخوا در سیاست باخت و فعلن راه زبان و قوم را در پیش گرفته و امید دارد که موفق خواهد شد و لی باید یاد اور شوم که این گروه های فاشیست ستمی اصلن از قوم شریف تاجک نمایندگی نمیکنند همین طور که کارمل از طرف پرچمی ها رانده شد عطامد و هارون جان از قوم تاجک رانده خواهند شد بیاد داشته باشید این روز را .
وطندوست از تالقان

>>>   دوستان گرامی
متوجه شوید اشخاصیکه به ضد ٱقای امر زاده چیز های نوشته اند بی سواد اند .
رومل کابلی

>>>   پيدايش تفکر صفر
نخستين پيش مرحله براى صفردر ايران زمين در زمان هخامنيشي ها (آريانا در نقشه از خليج فارس تاچين بود)بوجود آمد که جاى صفر خالى بود .

نقشه هردوت 525 قبل ازميلاد آريانا و آريا (هرات)
اِراتوستِن یا اراتوستنِس نقشه قرن سوم پيش از ميلاد

سیستم شمارش شصت تایی يک ساعت 60 دقيقه و يک دقيقه 60 ثانيه فقط در پندار تصورمى شد که همين هيچ يک عدد است
در بلخ کمى شفاف ترشد شکل يابى شد دوم در زمان دومين جايکه عدد صفر هنوز تصوير لاتينى اش وجود نداشت علامه خالى گذاشه مى شد باز هم در شمال شرق ايران و يا آريانا يعنى در باکتريانا (بلخ - اولين گهواره فرهنگى ايران و زبانهاى ايرانى بويژه زبان پارسى) با وجود که در عمارتهاى ميترايى زورو استرى (يونان به زردشت ستاره زورو) و هندى - بودايى مانند تخت رستم نوبهار و تپه رستم و ژنده اويستا بر مبناى سيستم دسيمال ساخته شده اند
و گذشته تخت رستم سمنگان که در آنروزگار درکشوربزرگ باکترياناق رار داشت و پيکرهاى ايستاده بوداهاى باميان بامى ويران شده ازطرف قوم تخريب و ويران وآوارکنبر مبناى سيستم دسيمالمترى استوار است
سه صد سال قبل از میلاد در نوشته هاى هندى سیستم نشانه گذاری اعشاری با اعداد برای 1، ...، 9، وجود داشت، همين مکان خالى عدد اعشاری ،ارزش گذاری صفر، به عنوان یک عدد سودمند رایج شد ." نسخه خطی بخشالى" یک نسخه خطی با مجموعه ای از نوشته های ریاضی بر روی پوست توس ازخاندان بلوط است. این نوشته در سال 1881در نزدیکی روستای معروف بخشیلی (در حال حاضر در پاکستان، 80 کیلومتری شمال شرق پیشاور) یافت شد . امروز در کتابخانه آکسفورد وجود دارد پس از به روز رسانی رادیو کربن منتشر شده . در سال 2017، قدیمی ترین شواهد مادی برای صفر در منطقه هندوستان را می توان در دستنامه های باخشان یافت. با توجه به این که قدیمی ترین قسمت این نسخه از قرن سوم یا چهارم میلادی است
منوچ کمار هنرپيشه هندوستان که به نام "آقاى بهارت" لقب دارددر فيلم هندى با آواز فکرکنم مکيش آهنگ زيروراخواند
پييره هاى بودا در باميان 16 سال نو ماه پيش بدست بچه هاى افغان نابود شدند که در پشتشان کلان کلان رهبران بودند اين طالبان آثار فرهنکى و تاريخى مانند آثار نوبهار بلخ و شاهبهار کابل و سو بهارغزنى را هم ويران کرد در ادامه جنايات خود بت هفده مترى بودا را که از سوبهار غزنين بود هم ويران کردند . طالبان آثار فرهنکى و تاريخى مانند آثار نو بهار بلخ و شاهبهار کابل و سوبهارغزنى را هم ويران کرد در ادامه جنايات خود بت هفده مترى بودا را که از سوبهار غزنين بود هم ويران کردند آنها به چاقو وزير اکبرخان ديگر آثار گران فرهنگ نياکان غير مسلمان اين سرزمين را آوار کردند- منارهاى تاريخى را مانند منارچکرى.
ارتفاع پيکره هاى باميان باستان که تصوير برجسته از تفکر برابرى نياکان ما است.
صلصل و يا خنک بت از پا تا سر 53 واحد اندازه شاهمامه و يا سرخ بت 35 واحد اندازه گيرى شده است. در اينجا بزرگى و يا درازى بتها مهم است و نه از بزرگى غارها و يا تالارهاى کوه که پيکرها در آن تراش شده اند. عدد زن 35عکس و يا پژواک عدد مرد 53 است. گروه پژوهشى دانشگاه ارتش آلمان مونشن بلندى هاى بتها را در سال 2003 اندازه گيرى کردند که ارتفاع تاقچه و يا غار خنک بت 58 متر و تالار سرخ بت 38 و ارتفاع پيکره ها که به همان اندازه مى باشند که باستان شناسان در سالهاى 1950 و 1960 ميلادى بدون نور ليزر اندازه گيرى کرده بودند. پژوهشگران دانشگاه نظامى مونيخ اندازه صلصل از پا تا سر 53 متر و سرخ بت 35 متر اندازه کردند.
... پيش از تخريب از طريق پيکره تا پله هاى زينه به سر فرق صلصل بالامى شدم که از آنجا تا به سقف تالاراش چند متر فاصله داشت. صلصل که زن اش مامه شاه بود در تختى استاده بود و نه در روى زمين. از اين سبب است که اعداى گوناگون براى بلندى و بزرگى شان از عدم دانش پيداشده اند. اگر به اعداد پیکره های بامیان نگاه ژرف کنيم مى يابيم که يک عدد عکس عدد ديگراند. صلصل سمبول مرد گقته شده و شاهمامه سمبول زن. درميان بتها بزرگ دو بت ٨ واحدى کوچک ديگرى وجود دارد که نماد از فرزندان مى باشد طرزى يک تنديس خوابيده را خواست ثابت نمايد که هزار فوت يعنى برابر به برج ايفل باشد و در خارج از افغانستان به اندازه 323 متر گفته شد که نمونه نياکان است. در کشور باختر زمين اکنون هم جشنها و يا نوروز در گورستانها در پهلوى نياکان تجليل مى شوند.دو بت بزرگ از هم در فاصله واحد 800 مترى قرار در روش زردشتى و دراديان هندويسيم عدد هفت عدد مقدس گفته مى شد. در دين بودايى عدد هشت عدد مبارک مى باشد. هرگاه هريک ازاعداد را به گونه افقى با همديگر جمع کنيم عدد ٨ دريافت مى کنيم که ارزش هر انسان چه مرد چه زن چه کودک چه نياکان يکسان مى باشد.
5+3 = 8
3+5 = 8
3+2+3 = 8
1+7 = 8 بت هفده مترى بودا را که از سوبهار غزنين
8+0+0 =8
پيام صلصل و شاهمامه جاودانى ايست چون اين پيام پيام پروردگار است که نزد وى مرد و زن کوچک و بزرگ يک سان ارزش دارند. قانون ايکه مرد و زن پير و برنا يکسان باشد پيام خداوند را عملى مى کند.
وهنوز سبک مغزان افغان فکرمى کنند که نظام مترى دسيمال ووزنى وگاهنامه ازبزرگمردان الجبر خورازمى خيام ودوست اش گرديزىنيست بلکه از اروپا است
همه مردمان مساوى اند چه پشتون چه هندوان و توران و ايران تالارهاى خانهشان خانه وگلستان من است

>>>   هارون جان بدان هرقدرکوشش که درین عرصه گنی بی فائیده است هرگز به هدفت نمیرسی بیغم باش

>>>   جناب پاسدارپارسی چی میخواهی ؟ هدفت ازین نوشته خدمت به کی است ؟

>>>   هارړون اګر واقعأ مبارز هستید و خدمت به مردم تان میکنید خیرات انګلیس را رها کن و بیا در پهلوی مردم ات که مبارز معلوم شود وقتیکه چشم به پنچاه یورو خیرات انګیس دوخته اید و بوتل شراب دو یورویی را خورده چرندیات مینویسید جای را نمیګرد.

>>>   آقاى اميرزاده كاملن درست فرموده اند . نظر اين همزبان ايرانى را نگاه كنيد كه چقدر مملو از كينه، كبر و ...ميباشد، درست مانند سياست هاى حكومت هاى ايران حالا چه اسلامى يا حكومت هاى قبلى. فارسى زبانان افغانستان هيچگاهى از از طرف ايران حمايت نشده بلكه بر عكس حكومت هاى ايران هميشه با دشمنان داخلى زبان فارسى در افغانستان در يك صف ايستاده اند.

>>>   بیشک بخدا صفرکه درایران گشف شد حالا پیاوه کچالوما به شوروای گوشت تبدیل میشود یعنی روزهای عیش ما شروع شد

>>>   شما تاجیکان و هزاره های خراسان هم اجیر پشتونها و اعراب دشمن ایران شده اید و در افغانستان از هیچ دشمنیی با ایران دریغ نمی کنید ، از تبلیغات برای یگانگی فرهنگی و زبانی هم که هیچ کاری که در راستای منافع ایران و فارسی زبانان افغانستان باشد انجام نمیدهید و در آینده هم قصد انجامش را ندارید و از روزی که دولت من در آوردی بنام افغانستان در سرزمین خراسان ایران تشکیل داده اید مدام بر طبل تفرقه و ایرانستیزی میکوبید و در دشمنی با ایران و ایرانیها با اعراب و پشاتین رقابت شدید دارید

>>>   تاجیکان و هزاره ها خود جزو اصلی ترین اقوام ایران و از بنیان گذاران زبان و فرهنگ ایران بزرگ در طول تاریخ بوده اند ولی در حال حاضر هویت تاریخی و زبانی و افتخارات نیاکان خودتان را فراموش کرده اید و بجای ترویج اتحاد و یکرنگی با سایر اقوام و مردم ایران و ایرانی تباران راه دشمنی و دسیسه و توطئه با بقیه اقوام ایران پیش گرفته اید وگرنه فرق قومیت ایرانی تاجیک و هزاره با لر و گیلک و مازنی و تالش و فارس ایرانی چیست ؟ در حالیکه در گذشته ای نچندان دور همه خود را ایرانی میدانستیم و اسم عجیب و من در آوردی افغانستان جدیدا بر روی ولایت خراسان ایران نهاده شده و هیچگونه پشتوانه تاریخی و فرهنگی ندارد !

>>>   زبان و سیله افهام و تفهیم است نه چیزی دیگری خداوند در کلام ربانی اش میفرماید که شما را قبیله قبیله با رنگ های مختلف خلق کرده ام و این برای شناخت تان از همدیگر خلق کرده ام اما هستند یکتعداد از کسانی مغرض و خاین جاسوس بیگانه مانند گروه مزدور طالبان اله دست پاکستان و در داخل کشور مااسماعیل یون و جنرال طاقت و جمعه خان همدردو چندین تن خاین جاسوس دیگر که زبان را وسیله ساخته بین مسلمین برادران هموطن ما نفاق و شقاق را بنفع باداران شان انجام داده سبب کشت و خون و پسمانی کشور ما به نفع باداران شان شده اند انسان نزد خداوند بواسط تقوا اش برتری ندارد نه بواسط زبان شان الله بالای ما رحم کند تا از نفاق قومی و زبانی در امان بمانیم .

>>>   با عرض سلام
ما ایچ ضرورت نداریم که از ایران زبان یاد بگیریم چرا که زبان ما دری یا پارسی کهن است که 30 فیصد واژه ها از کتاب اوستا و 30 فیصد از خود آریانای کهن مانده و 40 فیصد از عربی و مغولی و ترکی و روسی و انگلیسی آمده .... ولی زبان ایران هم اکنون 50 درصد تنها تنها عربی هست .... ما را چی به عرب زبانا که زبان افغانستان که زبان کهن پارسی هست را در هر جا مسخره میکنند

>>>   نا دانان چه دانند قدر حلوا و نبات
تبره کاه باشد و کنج رباط .
فارسی ستیزان جاسوسان ای اس ای چون گلبیدین حکمتیار و اسماعیل یون و جنرال طاقت جمعه خان همدرد وغیره کسانی هستند که میخواهند زبان فارسی را به ایران تعلق دهند و زبان فارسی زبانان افغانستانرا دری اختصاص دهند و با این کار خاینانه شان فارسی و دری را از هم جدا کنند و اهداف شوم در پس اینکار شان دارند در حالیکه تاریخچه زبان خودشان را نمیدانند چه رسد که بزبان فارسی دری دانایی پیدا کرده باشند انها جاسوسانپاکستان دشمنان مردم افغانستان هستند و به خواست ای اس ای پاکستان درین مورد فعالیت میکنند .

>>>   هفتاد درصد جمعیت ایران ترک هستند
هرچند فارسی زبان ها در اقلیت هستند اما زبان اصلی فارسی است و هرگز ترک ها نیامدند جنجال کنند

>>>   یگان مردمان ....که همه چیز رامیدانند که حکومت ناکارا چگونه تعصب میکند وچگونه مردمان پارسی را تحقیر میسازد ودلقک های ....مینوسند که تعصب نکنید شما کثیفان خودتان میکنید مارامجبورمیسازید. وپارسی یافارسی دری همه چیزماست زبان ماست هویت ماست بروید دنبال هویت مردارتان پشت مارارهاکنید اگر آنقدرباهمت استید بازبان پارسی دری درس نخوانید حرف نزنید وبه این زبان ما نوشته نکنید بروید دنبال زبان حیوانی تان شما از زبان فارسی دری انسانیت را یادگرفتید
بااحترام
امپراطوری خشم

>>>   به ایران چه ربطی دارد که از فارسی زبانان افغانستان حمایت کند ؟ خودتان عرضه داشته باشید و از حق خودتان در افغانستان دفاع کنید ، با اینهمه ادعا حتی یک ترجمه درست از زبانهای خارجی به فارسی توسط افغانیها نداریم ، حال نشر منابع علمی که افاغنه انجام داده باشند بماند !!! آثار هنری و موسیقایی ارزشمند که توسط افغانیها انجام شده باشد که دیگر هیچ !!!
در کشور خودتان از کتابها و منابع به زبان پارسی که توسط محققین و مترجمین ایرانی و با زحمت فراوان انجام شده است استفاده میکنید و پشت سر ایرانیها بد میگویید !
بیشترین حمایت و سعی برای گسترش زبان پارسی را همین ایرانیها انجام داده اند ، نمونه اش صدها کلاس آموزش پارسی در دانشگاههای معتبر جهان و صدها آموزشگاه زبان پارسی در کشورهای مختلف ، هزاران منبع علمی بین المللی به زبان پارسی توسط ایرانیها و دهها هزار ترجمه از زبانهای مختلف به پارسی توسط ایرانیها و .... اما شما افغانیها در چند صد سال گذشته برای گسترش زبان پارسی چه کرده اید ؟ پاسخ یک هیچ بزرگ است .
اگر تلاش همین ایرانیها برای ترویج و گسترش زبان پارسی نبود الان همه شما افاغنه بایستی به پشتو گپ میزدید یا به اردو ، با دروغ نوشتن هم نمیتوانید کم کاری و سهل انگاریتان را در گسترش زبان پارسی جبران کنید ، حتی در ولایت هرات باستان هم که ولایت تاجیک نشین است پشتونها به شما اجازه نصب تابلوی دانشگاه را نمیدهند و در روز روشن تابلوی دانشگاه را پایین کشیده بجایش تابلوی پوهنتون نصب میکنند !
در گسترش و حفظ زبان شیرین پارسی سخت مدیون ایرانیها هستید

>>>   دوستان عزیز فارسی زبان افغانستان
لطفا گول کسانی که با نام این و ان به فارسی کامنت مینویسند را نخورید اینها تنها و تنها یک هدف دارند و ان دشمنی انداختن میان فارس و تاجیک و هزاره و بقیه فارسی زبانان است
اگر درست نگاه کنی الان دارند به بحث های ما میخنندند
هر کس که به فارسی بنویسد که ایرانی نیست امروز دیگر عراقی ها و سوریه ای ها و لبنانی ها هم فارسی را یادگرفته اند و مثل ما روان مینویسند

>>>   جاسوسی ومزدوری بیگانه ها ماراخراب میکند ازآن دست بردارید اگرانسان هستید

>>>   کیوان
به عنوان یه ایرانی چیز خاصی به این دروغ هایی که نوشته شد نمیتونم بگم فقط میتونم میگم
هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره ز غم نمیخراشیم
ما خوب از او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم

>>>   "بیشک بخدا صفر که درایران گشف شد حالا پیاوه کچالوما به شوروای گوشت تبدیل میشود یعنی روزهای عیش ما شروع شد"
صفر خو نمک نيست. صفر نمک سازى بوجود مى آورد. اما کچالو که آمد ايران تقسيم شد و ستان ا فغان شد
صفر شش صد- سه صد سال پيش از ميلاد در ايران هخامنيشى به عنوان خالى پيريزى شد و توسط همخون اش هند به عنوان عدد هيچ که يک را مى کند ده! بکن صفر را تقسيم ويا ضرب و جمع و منفي.
زبان کمپوتر بر اساس يک و صفر است.
آیا می دانید که نام کچالو "سیب زمینی" (الو ) که وارد هند وایران شد چه بوده است؟
سیب زمینی در زمان قاجار توسط فراماسونر ملعون اسکاتلندى به نام سرجان مَلکُم (Sir John Malcolm) (تجزيه گر ايران ) فرمانده و استاندار هندبرتانيه و هموطن اسکاتلندى ديگراش مونت استوارت الفنستيون (نامگذار افغانستان) يک استاندار ديگر هندبرتانيوى تجزيه گران هند و ايران وارد هند وایران شد می شود.
"سیب زمینی" نام بومى و اروپايى اش است اکنون در زبان هاى هندى و اردو و پاکستان به "آلو" يا "الو" و در ايران امروزدر يگان شهرستانهاى ايران مانند شیراز هنوز هم سیب زمینی را به نام آلو می شناسند که همان آلوی سرجان ملکم است.

در کتاب های کهن پارسايى پارسى وريگويداى و اويستايى ودر کتاب ريحان بيرونى وابن سينا که نام گیاهان و میوه ها و خوراک ها را ذکر کرده است هرگز چیزی به نام "آلو" کچالو و "سیب زمینی " در خوراکی ها و غذاهایی درمتن گاه هاى پارسى تندرستی و طبی پيش از دوران جدايى ايران وجودندارد.

>>>   اگه من چیزی نوشتم که توش غرور یا کبر بود خدا منو ببخشه چون قصدم این نبود و فقط میخاستم دیگر پارسیان هم به خودشون بیان.بگذریم.انشالله خدا همه ی ما رو به راه راست هدایت کنه و پیروز همیشگی اسلام راستین باشه.

>>>   زبان هموطنان پشتون ما پشتو است نه زبان مردم افغانستان. افغانستان یک کشور کثیرالملیت است و از اقوام و ملیت های تاجک ، پشتون، هزاره ، ازبیک، ترکمن ، ترک افشاری و قزلباش و بیات ، سادات و عرب ، بلوچ، نورستانی، قرغیز ، قزاق ، تاتار ، ایماق ، پشه ای، پامیری ، هندو ، سیک و غیره تشکیل شده است. در اصل تقریباً 85 % از افغانستانی ها به زبان فارسی صحبت میکنند. بدین معنی که علاوه بر تاجک ها ، هزاره ها ، ترک افشاری و قزلباش و بیات ، سادات و عرب ها حتی بیشتر از نصف پشتون ها و ازبک ها نیز به زبان فارسی صحبت میکنند. در حالیکه به زبان پشتو صرف پشتون ها که آنهم در اصل 30 تا 35 فیصد نفوس کشور را تشکیل میدهند ، صحبت میکنند. نفوس 65 % پشتون بکلی غلط و بی بنیاد است. زمامداران قوم و قبیله پشتون درین 260 سال همیشه با جعل و تقلب و ادعای کاذب، قوم و قبیله خودرا با کوچی ها منحیث اکثریت نفوس افغانستان معرفی و بر سایر اقوام و ملیت ها تحمیل کرده اند.
عثمان

>>>   چرا زبان کامپیوتر 0 و 1 است؟

به معنی عدم وجود جریان الکتریکی و 1 به معنی وجود جریان الکتریکی است. این دو پارامتر تنها چیزهایی هستند که کامپیوتر می شناسد. حتی یک فیلم سینمایی دوساعته با کیفیت HD نیز ترکیبی از همین صفر و 1 ها است که در زیر فرایند آن توضیح داده شده است:

یک فیلم HD با کیفیت بالا از 50 عکس در هر ثانیه تشکیل شده است (در بعضی فیلمها بیشتر و در بعضی کمتر است) که به طور سریع و پشت سر هم نمایش داده می شوند.
هر عکس شامل هزاران نقطه رنگی است. در کنار هم قرار گرفتن این نقاط رنگی، عکس را تشکیل می دهند.
هر نقطه به خودی خود یک بسته اطلاعاتی است که مشتمل بر برچسب تصویری بودن اطلاعات، محل نقطه در صفحه نمایش و کد رنگ مربوطه می باشد.
نمونه یک بایت 32 بیتی:
زبان کامپیوتر
به عنوان مثال در یک کامپیوتر 32 بیتی (هر بایت یا هر سلول حافظه متشکل از 32 خانه است که می تواند 0 یا 1 باشد) وجود یا عدم وجود جریان الکتریکی در هر سلول به معنی 1 یا صفر است. به عنوان مثال 0 و 1 های قسمت زرد نوع فایل (تصویری)، سبز کد فایل (رنگ) و آبی محل قرارگیری نقطه تصویری را مشخص می کند. (دسته بندی محتوای بایت پیچیده تر از این است، برای درک راحت تر، از بیان آنها صرف نظر شده است).
یکی از مهم ترین کاربردها و حتی علت ساخت کامپیوتر، انجام محاسبات است. ذهن ما انسانها اعداد 0 تا 9 را می شناسد (سیستم ده دهی)، اما کامپیوتر وجود جریان (1) و عدم وجود جریان (0) را می شناسد، که آن را هم ما برایش مشخص کرده ایم.

>>>   پشتونهادورازانسانیت وهمیشه مزدورعربستان بوده وچون عربستان باایران دشمنی داره ازپشتونهای .....درافغانستان استفاده میکند ومانوکرهیج کشوری نیستیم وهمیشه به افغانستانی ابادومتحدفک میکنیم پشتون ...

>>>   برادران عزیز افغانستانی زبانهای گیلکی و مازندرانی در شمال ایران از نظر دستور و واژگان بسیار شبیه به پارسی دری کهن هستند و تقریبا میشود گفت ساختار آنها با پارسی دری کهن یکیست
گیلانی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است