تاریخ انتشار: ۱۴:۲۷ ۱۳۹۶/۸/۱۱ | کد خبر: 140978 | منبع: | پرینت |
پیگیری درج قومیت در شناسنامه ها هدف دار است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، زکریا عضو مجلس نمایندگان در نشست روز چهارشنبه 10 عقرب 96 این مجلس گفت: با خبر باشید امروز چند کشور روی پروژه تجزیه افغانستان کار می کنند.
زکریا درخصوص کسانیکه بر درج قومیت در شناسنامه ها پافشاری می کنند اظهار کرد: کسانیکه می خواهند نام قوم در شناسنامه ها درج شود بدنبال این هستند که پس از تجزیه به کدام کشور متعلق می شوند.
گفتنی است که علی رغم رد فرمان تقنینی طرح تعدیل قانون ثبت احوال نفوس، شماری از نمایندگان با رد آن مخالفت می کنند و معتقد هستند قومیت باید در شناسنامه ها درج شود.
کد (26)
>>> راست گفتی
به همین دلیل پاکستان میخواهد که تنها افغان درج شود که در نهایت تمام افغانستان به مثابه پشتون به صوبه پشتونخوا بپیوندد.
>>> تاجیک ها مردم بومی آسیای مرکزی
تاجیکان آریایی وازسکنه قدیم بومی آریانا هستند. قوم تاجیک به عنوان یکی از کم جنجالترین ، صلح طلب ترین ، بامعاشرت ترین وبا فرهنگی ترین و عدالت خوا اجتماعی تاریخ کهن افغانستان هستند. تاجیک ها از دیدگاه اخوت و همدلی در درازای تاریخ در قرن هجدم میلادی خراسان زمین قبیله ای غژدی نشین کوه سلیمان را در آغوش خود گرفته است و به دلیل خشک سالی طولانی در غرب کوه های سلیمان و جمع آوری علف ناجیز و برای اسکان در این سرزمین زیبا خراسان پذیرفتند ، اولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری عدالت است.
بنابرین قوم تاجیک تمیز ورنگ بو نمی خواهندآنچه که میخواند همزیستی وهمگرای که ازنیاکان فرهنگ دوست خود ارث برده اند که بنی آدم اعضای یکدیگرند, که در آفرینش ز یک گوهرند . شخصیت های فرهنگی و قهرمانان تاریخ سرزمین خراسان کهن و افغانستان امروز مانند اَبومُسْلِمِ خُراسانی ؛ احمد بن اسماعیل سامانی ، أبو علي ابن سينا بلخی ، مولانا جلال الدین بلخی ، مولانا عبدالرحمن جامی ، رابعه بلخی ؛ عبدالله جعفر بن محمد متخلص به رودکی و مشهو ر به استاد شاعران نخستین شاعر مشهور پارسیسرای حوزه تمدن ایار نا در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن خراسان زمین است.
هموطنان این یک حقیقت تاریخ است که ظهور و شناسایی پشتونها را کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد اراِ يه نموده اند. ابوریحان در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردندوتابه حودود رودخانه سمندر میرسد.
، این مطلب را من به نشر رساندم که تا نا دانان جاهلان قبیله تاریخ آمدن شان را به سرزمین زیبای خراسان افغانستان امروز بدانند و متعصبین نادان و جاهل قبیله با افکار بد ناشایسته خود تعصب قومی را در تلویزون ژوندون ستار سادت ناقل ملتانی طاقت حرام زاده و اسمعیل یون فایست در جامعه مسایل قومی را دامن می زننند، تعصب قومی تباهی ، بی برکتی ، فقر گرسنگی ، ناداری را در کشور به وجود آورد است.
چه زیبا در مورد آدب گفته خداوندگار بلخ مولانا جالاالدین بلخی در مثنوی ازخدا جوییم توفیق ادب
بی آب محروم کشت از لطف رب
بی آدب تنهانه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد
شعر مولانا در مورد اشرف غنی او بچه خر ، من بچه خر باشم صد ق می کند
ای زبان فارسی، ای درّ دریای دَری ای تو میراث نیاکان، ای زبان مادری
در تو پیدا فَرّ ما، فرهنگ ما، آیین ما از تو برپا، رایتِ دانایی و دانشوری
کابل و تهران و تبریز و بخارا و خُجند جمله، ملک توست تا بلخ و نشابور و هری
جاودان زی، ای زبان دانش و فرزانگی تا به گیتی، نور بخشد آفتاب خاوری
فارسی را پاس میداریم، زیرا گفتهاند قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری
شعر حداد عادل:
>>> این دولت پست ترین و خائن ترین اشخاص جامعه استند
کابلیان
>>> برادر ناق جنجال نکو
هم تاجیک مهاجر است وهم پشتون.
این کشور سرزمین ترکها وترک تبار ها بوده وهست
طوری صحبت می کنید که گویا در این کشور بغیر از تاجیک وپشتون دیگر قومی نیست.
اگر فرهنگ همزیستی را ندارید لطفا تاجیکها به روسیه و پشتون هابه شبیه قاره برگردند.
وگر نه به تاریخ و فرهنگ دیگر اقوام نیز احترام بگذارید.
>>> اگر کسانی که تقاضای ثبت قومیت را در شناسنامه ها دارند، از یک کشور جهان نام ببرند، که در شناسامه های شهروندانش قومیت افراد ثبت شده باشد، من نیز طرفدار آن برای شهروندان افغانستان خواهم بود.
اما ما مردم در تمام عرصه های زندگی از افراطگرائی استفاده می نیم. طالبان را به افراطگرائی متهم می کنیم اما خود ما کمتر از طالبان نیستیم.
>>> ترکها وترک تبار?
نام تاجيک را درست نوشته شده بهتر مى بود نام اصلى تورکتباران را توران نگارش مى شد.
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
چو خورشید بر چرخ بنمود تاج
زمین شد به کردار تابنده عاج
چه گویم که خورشید تابان که بود
کزو در جهان روشنایی فزود
ابوالقاسم آن شاه پیروزبخت
نهاد از بر تاج خورشید تخت
زخاور بیاراست تا باختر
پدید آمد از فر او کان زر
[..]
نشسته برو شهریاری چو ماه
یکی تاج بر سر به جای کلاه
[...]
چو آن چهرهٔ خسروی دیدمی
ازان نامداران بپرسیدمی
که این چرخ و ماهست یا تاج و گاه
ستارست پیش اندرش یا سپاه
یکی گفت کاین شاه روم است و هند
ز قنوج تا پیش دریای سند
به ایران و توران ورا بندهاند
به رای و به فرمان او زندهاند
بیاراست روی زمین را به داد
بپردخت ازان تاج بر سر نهاد
به ایران همه خوبی از داد اوست
کجا هست مردم همه یاد اوست
***
پايان نقل قول فردوسى
"به دربار شاهنشاه همه دانشمندان ايران زمين نشست
ز دانش روشن شد ايران و توران با بخت
جهالت ز خاور تا باختر بخفت روى تخت
"زبان که گشود به پارسى به گفت
از براى شاه سمنگان و توارن دخت
تهمينه مادر سهراب شد به تخت
که آواز پارسى پسراو بر جهان فرخ است
با رستم به پارسى کرد صحبت
تا پند گيرند تازيان دوست
تفرقه انداختند بين همه تاجدارن در تخت
چه با و بدون نام پسوند تاج و تخت"
>>> کسانیکه قوم و زبان را مطرحه میکنند و با تفرقه اندازی باقوم و زبان میخواهند قدرت دولت را دست داشته باشند اول اینکه انها با تفرقه قومی و زبانی از دایر اسلام خارج اند و از اسلام اگاهی ندارند و دوماینکه انها از عدم پشتوانه اکثریت مردمی ترس و حراس دارند و گاهی بقوم و زبان و زمانی به جعل و تقلب دست زده قدرت دولتی را بخود گرفته اند خدا لعنت کند کسانی را که میخو.اهند تفرقه قومی و زبانی را دامن میزنند بمانند اسماعیل یون و خانمش جنرال طاقت .... کمونست خلیقی جمعه خان همدرد و بارکزی نماینده ارزگان و ناصر اصولی کمونست خلقی نمانده خوست و در راس همه حنیف اتمر و معصوم استانکزی دو تن از کمونستان سابق طرفدار شوروی و گلبدین راکتیار جاسوس سابقه دار ای اس ای و یکتعداد دیگری هستند .
>>> مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۸
یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی
چستی کن و ترکی کن نی نرمی و تاجیکی
>>> مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸
بدم کوهی شدم کاهی برای اسب سلطان را
گر ترکست و تاجیکست بدو این بنده نزدیکست
چو جان با تن ولیکن تن نبیند هیچ مر جان را
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۵
ز آنم چنین می سوختی تا شمع تاریکی شوم
ترکی همه ترکی کند تاجیک تاجیکی کند
من ساعتی ترکی شوم یک لحظه تاجیکی شوم
>>> سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست
… دریای عمان برآمد کسی
سفر کرده هامون و دریا بسی
عرب دیده و ترک و تاجیک و روم
ز هر جنس در نفس پاکش علوم
جهان گشته و دانش اندوخته
>>> عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶
لحد بر جمله شد زندان دریغا
چو یکسان است آنجا ترک و تاجیک
هم از ایران هم از توران دریغا
تو خواه از روم باش و خواه از چین
>>> من چند دقیقه قبل مصاحبه نذیر احمدزی معاون دوم ولسی جرگه را با تلویزیون شمشاد مشاهده کردم. او اصرار داشت که عده ای از وکلا در ولسی جرگه درج "اسلامیت" و "افغانیت" را در تذکره جدید نمیپذیرند و تا اخیر آنرا تکرار میکرد. این آدم یا بسیار ساده است و یا از الفبای سیاست خبر ندارد!!! اصل گپ اینست که براستی عده ای از وکلاء با استعمال کلمه "افغان" مخالف اند و کلمه افغان را با "پشتون" مغالطه میکنند و حتی با نام "افغانستان" دشمنی دارند!! ولی نزیر احمدزی هم چتیات میگوید. بنظر من عادلانه ترین و منطقی ترین راه حل اینست که در تذکره های جدید نگاشته شود:
دین: ( اگر تذکره به مسلمان داده میشود نوشته شود "اسلام"، اگر به برادران هندو و سیک که اقلیت است تذکره داده میشود نوشته شود "هندو" یا "سیک" و حتی اگر به یک عیسوی داده میشود نوشته شود "عیسوی") تا جائیکه من میدانم خود غنی به یکی دونفر عیسوی تابعیت افغانی داده است.
ملت: افغان
قوم: هزاره یا تاجیک یا پشتون وغیره و غیره
نذیر احمدزی باید بداند که "مجاهدین" بالای هندوها و سیکها بسیار ظلم کردند مال شانرا چور کردند و انها را مجبور به ترک وطن کردند. بیایید لا اقل همینقدر انصاف داشته باشیمکه آنها را بزور به قبول "اسلامیت " مجبور نسازیم اگر آقای نذیر با سواد کمی که دارند مطلب را درک نکردند میتواند از شخص دیگری بپرسند!!!!
>>> سلام دوستان گرامی بویژه به دوست تاجک تبارکه مطلب فوقالذکر تحریر نموده سلام عرض میدارم.این کشور که نامش افغانستان است گهواره همه ملیتها (اقوام) کشور است واگرتنگ نظری نکنیم برای هرکس جای پای ماندن وزندگی موجود است وهر ملیت آن گل خوشبوبارنگ مخصوص این گلستان(افغانستان)است ووسیله پیوند همه ملیتها زبان دوستداشتنی همه مازبان دری است خواجه شیراز چه خوب فرموده شکر شکن شوندهمه طوطیان هند- زین قند پارسی که به بنگاله میرود. زبان پارسی (فارسی)مثل تارحامل گلهای حامل(گردن بند)برای همه اقوام افغانستان شده است واین ویژه گی جایگاه خاص به زبان دری داده است که قابل انکارنیست.اما اگر بتاریخ این سر زمین پیش از افعانستان کنونی مراجعه کنیم حکمفرمایان این خاک به استثنی دوره صفاریان وسامانیان سلاطین ترک تبار بودند واگر دفاع ازاسلام ناب محمدی افتخار باشد علت قدعلم نمودن غزنویان(ترکتباران دربارسامانیان) درمقابل مرتدشدن بعضی از سامانیان بود .قابل تذکر است که کورش کبیر از قوم تات بود اربکان ساسان میگویند کرد تباربوداما دقیق نیست صفویان ترکتبار بودند وخامنه ای ترکتباراست. اکنون توسط تنگ نظران پشتون و تاجک ازتاریخ گذشته ترکتباران این سر زمین چشم پوشی شده ومیشود ناگفته نماند من خودم پشتونم نه ترکتبار ولی واقعت وحقیقت باید گفته شود. به برادر نوسینده تاجکتبارخود توسط فرموده خواجه شیراز جواب میدهم که میفرماید: درخت دوستی بنشان که کام دل بدست آرد-نهال دشمنی برکن که رنج بی شمارآرد.ایزد متعال همه مرا هدایت کند تا نگاه ما به یک دیگر انسانی باشد نه مذهبی نه دینی نه ملیتی ونه زبانی ونه سمتی.بخاطر بدانید که پشتونم ومطلب رابدون جانب داری کردم به نوسینده تاجکتبار توسط شعر پشتو جواب میدهم :ته چی بل په غیشو ولی هسی پوه شه-چی همدا غیشی به ستا په لور گذارشی.
امید وردگ
>>> جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۴۰ - حکایت بر سبیل تمثیل
گفت با کسی به عجب
با فلانت چه نسبت است و نسب
گفت او ترک هست من تاجیک
لیک داریم خویشی نزدیک
دارد او پر درختها باغی
بر یکی کرده آشیان زاغی
عنصری زادگاه 961 ميلادى بلخ آرامگاه غزنه سالمرگ 1040 ميلادى
عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی
خدایگان خراسان بدشت پیشاور
بحمله ای بپراکند جمع آن لشکر
چه مایه میر رضی رنج برد و لشکر داد
که شد ز حدّ خراسان بدان زمین لشکرز مرو رفت ششم روز را و از آن شد
نمود بر لب جیحون هزار گونه عبر
نه یکسوارست او بلکه صد هزار سوار
بدین گواه منست آنکه دید جنگ کتر
ز چین و ماچین بکرویه تا لب جیحون
ز ترک و تاجیک از ترکمان و غز و خزر
>>> خدا کند که تجزیه شود تا از دست قوم شوم و جاهل انتحار انفجار وحشت دروغ و تقلب رهائی یابیم.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است