برداشت: می توان نجات داد اگر بخواهند (عکس)
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۵    ۱۳۹۶/۶/۴ کد خبر: 137718 منبع: پرینت

تلاش نیروهای امنیتی برای نجات یک کودک در حمله انتحاری روز جمعه در مسجد امام زمان کابل نتیجه داد و این کودک از چنگ تروریستان نجات داده شد.


حمله انتحاری کابل

حمله انتحاری کابل

حمله انتحاری کابل

حمله انتحاری کابل



کد(10)

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسجد امام زمان
کابل
انتحاری
نظرات بینندگان:

>>>   این قهرمان کشور خداوند خیرش بدهد

>>>   خخخخخخخ پولیس را ببنید به همرای تفنگچه مقابله می کند باز هم شهامت کردن ولا خخخخخخخ

>>>   زنده باد نیروهای امنیتی کشور، ولی حیف که سرعت عمل شان کم است، ودیر وباتٲخیر به صحنه حاضرمیشوند،
جوان

>>>   خداوندا بر ما رحم کن!

>>>   طفل را که پولیس در بغل گرفته با طفل که در درون مسجد گیر مانده تغیر فاحش دارد. شجاعت و استادگی این طفل انسان را به حیرت وا میدارد. این طفل نمیداند که با این چهره های مشابه و عمل دوگانه چه کند؟ کسیکه خانواده اش را به گلوله بست و گرمی آغوش مادر را ازش گرفت مشابه است با کسی که زانو زده و برای نجات اش تلاش دارد. آیا این طفل قادر است که تفکیک نماید در این موقع حساس کدام یک را انتخاب کند ؟ آیا سردر گمی این طفل انسان های واقعی را به کدام فکر وا میدارد ؟ آیا استادگی و قامت راست این طفل نمایانگر شهامت وی نیست؟ اگر بجای این طفل ع و غ میبود آیا میتوانست در برابر دشمن چنین با قامت راست استادگی نموده و از غرور خود استفاده نماید ؟ آیا رسیدن این طفل بدون مادر نمایان گر دور شدن آن از آغوش مادر نیست ؟ در صورت زنده بودن مادر این طفل این مسیر را میپیمود؟ هر گز نه این طفل یک عمل قهرمانی را از خود بجا ماند؟ این طفل با افتادن از آغوش مادر راه خود را انتحاب کرده و به جاده نا امن که ع و غ برایش انتخاب نموده به نا چار قدم گذاشت . این طفل را خداوند نمونه برای کسانی که جاده های انسانیت را برای مردم بسته و راهای دور از بشریت را وا میدارد فرستاده تا نشان دهد که نتایج کارهای ضد انسانی خود را بیبیند. طفل که در دو راهی مرگ و زندگی قرار گرفته و به زانو زدن مردان بزرگ می اندیشد. و از خود سپردن به آنها مطمين نیست که آیا به جاده ضفر خواهد رسید یانه یک بی اعتمادی بزرگ مردم و ارگ نشینان را به نمایش میگذارد. چرا که این اولین بار نیست که اطفالان توسط تیروهای ارگ به زانو در آورده شده اطفالان این صحنه را بار بار تماشاگر بوده دگر ضمانت وجود ندارد که این طفل به نظامیان دولت اعتماد کند و خود را به آنها بسپارد گلوله باری دهمزنگ توسط اراکین بزرگ پایه دولت چه کمی نسبت به این حمله در مسجد داشت؟ مگر مردمی که در دهمزنگ شعار عدالت را سر داده بودند در زیر سایه و آسمان خداوند نبودند؟ که به امر ارگ نشینان به گلوله بسته شدند. با تماشای این صحنه یک طفل چطور میتواند خود را به عساکر دولت بسپارد. آیا این یک تحقیر و توحین به نطامیان کشور نیست که با یونیفورم یک دولت به روی باشندگان عادی و باسواد یک کشور تیر اندازی نمایند ؟ آیا کسی هست که از این بازی بزرگ و مهلک سر در بیاورد دوست و دشمن را بشناسد ؟ پس آفرین بر این طفل قهرمان و راستین و حلال زاده که در این لحظه حساس و خطرناک با استقامت استاده و این صحنه پر شور را بر رسی مینماید نه تنها خودش بل جهان را متوجه ساخته که دست اندر کاران این بازی را به تماشا گیرند. نه عذر میکند نه داد میزند و نه میگریزد . آیا کسی میتواند در این لحطه خود را بجای این دو نظامی قرار دهد که از یک سو خطر گلوله هم قطارانش و از سوی دگر استاد شدن کودک که در دوراهر مرگ و زندگی قرار دارد می آزارد آیا کسی میداند که در دل این دو نظامی چه میگذرد و آیا کسی میداند که خانواده این دو نظامی در این حالت چه میکشد ؟ آیا کسی میداند که ارگ نشینان که تطبیق کننده این پروژه های شوم و تکبتبار چه لذت میبرند و کامیابی شان را در ارگ جشن میگیرند؟ دگر چیزی به زبانم برای گفتن نمی گنجد و دستانم توان نوشتن را ندارد قلبم توان ضربان را ندارد نمیدانم این ارگ نشینان چطور تغذیه مینمایند و چطور چشمان شان را باز نگهداشته و به جاده ها قدم میگذارند ؟
خداوندا تو را داریم و دست به طرف تو بر داشته و از بارگاهت استدعا مینمایم که دستان بخون آلوده مردم بیگناه ها را چنان در پیش چشمان مان خوار و ذلیل گردان که خود به گناه خویش اعتراف نمایند و ار هردو جهان مهو و نابود و رو سیاه شان گردان آمین یا رباالعالمین
از کابل

>>>   پولیس ها به طفلک:جان کاکایش، بیا بیرون!
طفلک: چرا؟
پولیس ها: نفر های کاکا گلبدین و کاکا سیاف ات آمدند داخل مسجد. کشته میشی!

>>>   ‍ لطیف پدرام:
بسمه تعالی
تصاویر جانسوز و غمبار هموطنانم را در میرزاولنگ دیدم. آن چه دیدم فراتر از تلفات نظامیان متخاصم در میدان های جنگ است. این نسل کشی است جنوساید است. تسلیت گفتن دردی را دوا نمیکند باید تدابیر جدی اندیشید. من در باره ی این اتفاقات و روش ها و استراتیژی های پیش گیرانه ی که باید اتخاذ میشد هفده سال است که سخن میگویم. در باره ی این تدابیر و راه حل ها به مناسبتی در منزل استاد خلیلی نظریاتم را گفته بودم. و همین گونه با همه ی سران ای که حالا سر و صدا به راه انداخته اند. به هر حال نمیخواهم به آن بحث ها و گفته ها بپردازم اما به صراحت میگویم لبه ی تیزی نبرد های داخلی افغانستان متوجه هموطنان شیعه مذهب ما است. گروه ها و نیرو های جنگی ای که در عراق و سوریه شکست خورده اند به فکر انتقام جویی و کشتار شیعه ها در افغانستان شده اند.خطر بسیار جدی است و شیعه های افغانستان آماج اصلی این حملات و خطر ها اند. رژیم کابل آشفته تر و ناتوان تر از آن است که بتواند از این کشتار ها جلوگیری کند. در عین حال دستگاه امنیتی و دفاعی رژیم مالامال از نیروهایی است که تفکر داعشی دارند. و در میان این نیرو ها کم نیستند افراط گرا هایی که شیعه ها را حتا مسلمان نمیدانندو طبعا مایل به دفاع از اهل تشییع نخواهند بود. مناطق هزاره نشین باید خود به فکر دفاع از خود باشند و چهار چوب های حقوقی و قانونی آن را و ساختار های امنیتی آن را خودشان باید تعیین کنند. وبرای ایجاد ساختار هایی که خود تصمیم گیرنده باشند و بودجه داشته باشند اندیشه کنند، ورنه فردا دیر خواهد بود. برای همه ی شهدا درود میفرستم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است