قرارداد پروژه های آبیاری در ولایت های کشور امضا شد
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۰    ۱۳۹۶/۶/۱ کد خبر: 137623 منبع: پرینت

قرارداد 130 پروژه‌ آبیاری به ارزش 371 میلیون افغانی توسط وزارت احیا و انکشاف دهات امضا شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان(afghanpaper)، روز سه شنبه 31 اسد 96 نصیر احمد درانی وزیر احیا و انکشاف دهات قرارداد 130 پروژه آبیاری را با شوراهای انکشافی قریه ها امضا کرد و گفت: «130 پروژه‌ جدید انکشافی که به قرارداد سپرده شد، ولایت‌های سمنگان، فاریاب، بغلان، غور، کاپیسا، کابل، لغمان، کنر، ننگرهار، پروان، پنجشیر، غزنی، سرپل، جوزجان، بدخشان، میدان‌وردک و قندوز را به هزینه‌ 371 میلیون و 539 هزار و 487 افغانی، شامل می‌شود».

قرار است بر اساس قراردادهای جدید، 17 پروژه به ارزش 125 میلیون افغانی در سمنگان، 3 پروژه به ارزش 6 میلیون افغانی در فاریاب، 40 پروژه به ارزش 50 میلیون افغانی در بغلان، 4 پروژه به ارزش 16 میلیون افغانی در غور، 4 پروژه به ارزش 14 میلیون افغانی در کاپیسا، 10 پروژه به ارزش 16 میلیون افغانی در کابل، 2 پروژه به ارزش 3 میلیون افغانی در لغمان، 9 پروژه به ارزش 22 میلیون افغانی در کنر، 4 پروژه به ارزش 7 میلیون افغانی در ننگرهار، 7 پروژه به ارزش 20 میلیون افغانی در پروان، 4 پروژه به ارزش 5 میلیون افغانی در پنجشیر، 2 پروژه به ارزش 4 میلیون افغانی در غزنی، 4 پروژه به ارزش 9 میلیون افغانی در سرپل، 3 پروژه به ارزش 5 میلیون افغانی در جوزجان، 6 پروژه به ارزش 25 میلیون افغانی در بدخشان، 4 پروژه به ارزش 7 میلیون افغانی در میدان‌وردک و یک پروژه به ارزش 3 میلیون افغانی در ولایت قندوز تطبیق شود.

کد(10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آبیاری
وزارت احیا و انکشاف دهات
نظرات بینندگان:

>>>   معامله ننگین قرن بدتر از معایدات ننگین شاه شجاع...!!
-------------------------------------------------
معلوم میگردد که ارگ کابل برای بقایی حاکمیت خویش از ترفند دیگری یعنی واگزاری سرمایه ملی( ذخایرمعادن) این سرزمین را همچون تحفه برای آینده های نامعلومی.برای امریکا وعده داده است. ا
گرچه استراج ذخایر معادن درحقیقت زمینه شکوفایی وانکشاف یک کشور مهیا میگردد ، ولی تجربه تلخ کشورهای فقیر که معادن فراوانی را زمین در دل خود جاه داده است ؛ بعد اززمینه سازی های اشغالگری این دارای ها... درتصاحب کشورهای زورگو جهان وجنگ آفرینان به شکل غیر عادلانه ،غیر انسانی و بیرحمانه قرارمیگیرد. واین یکی از تاکتیک ها واستراتیژی های کشورهای اشغالگر اینست که بعداز مداخله نظامی درامور کشور های فقیر این ممالک را نخست در وام ناخواسته وتحمیل شده از اثر جنگ های تحمیل شده فرو برده و سپس اینهارا را به خود وابسته میسازند که این خود نوع جدید تسلط مستعمره است . شما کمتر کشوری رادرقطار گویا کشورهای جهان سوم پیدا کرده میتوانید که بعد از استخراج معادن خویش زندگی شان بهتر شده باشد وبه اصطلاح صاحب یک لقمه نان از حساب سرزمین خویش شده باشند , اما برعکس این کشور ها بعد از استخراج وغارت سرمایه ملی شان توسط دیگران بدبخت وبدبختر ؛ محتاج ومحتاج تر میگردند . توجه کنید به ممالک افریقای که قریب به یک قرن است که ممالک غربی هست بودشان را از معادن طلا تا نفت ربودند ونیزمیربایند وهمچون خون مکیده اند ، درحالیکه ذخایرمعادن شان بعد از چوز وچپاول دیگر به اتمام رسیده است اما مردمش بدتر از دیروز درفلاکت وبدبختی پنجه نرم میکنند تنها یک مشت رهبران خودفروخته این کشورها صاحب زندگی شده اند ولی بقیه منتظر کمک مواد غذای ملل متحد ...وخیرات امریکا واروپا اند.وآنهم از منابع وثروت به یغما برده خوشان
ازآنجاییکه کشوری بنام افغانستان همین اکنون ازیک طرف درهیچ زمینه صاحب واختیار خویش نه درزمین ونه هم درفضای خاک خود است ، وازطرفی هم این حاکمیت قبیلوی درکل فاقد برنامه کلی ملی درساحه اقتصادی و سیاسی...است که تا بتواند به به اصطلاح این داد خدا وهستی مردم ( ذخایر معادن ) را مدیریت بکند . بنآبراین این دیگران اند که زیر نام الهام آوران دموکراسی این معادن را درقبضه خویش قرار داده اند و خواهند داد، ودرآخرین تحلیل خواهیم دید که این وطن بعد از چندین سال به غارت رفتن همه ذخایر معادن خویش صاحب هیچ نوع تغیری مثبتی نخواهد بود و هیچ دست آوردی هم را درپی نخواهد داشت وکمافی السابق دست اش نزد شاه وگدا برای همیش دراز خواهد بود و بدتر ازوضعیت افریقا که تاریخ زنده ای است..
من متیقین هستم و به این باور بودم ونیزهستم که امریکا از این وضعیت وحال وهوایی ناامنی درکشورما که درحالت بی سرنوشتی بسر میبرد سخت راضی به نظر میرسد ؛ به دلیل اینکه عملکرد اینها درنبود یک حکومت ویا یک دولت جوابگو زمینه فعالیت شان گسترده تر وموثر تر میگردد واز اینطریق میتوانند به اهداف شوم خویش زود تر وبهتر برسند. واگر کسانی به این فکر اند اعزام عساکر تازه نفس جدید بخاطر حل شرایط ناهنجار شکنده امنیتی است به اشتباه رفته اند ، زیرا امریکا طی سالیان دراز به قدر کافی درنیروه ویاعساکر نیابتی سرمایه گزاری کرده اند که امروز همه شان تحت عناوین مختلف فعالیت میکنند بلاخره این حاکمیت موجود جمع طالب ، داعش ؛ حزب اسلامی حکمتیار...ووو همه درزیر بیرق های سیاه – سفید- ... ولی یک داخل برنامه تعین شده برای حامیان خویش عمل میکنند ، برای امریکا رسیدن به اهداف خویش این همه نیروها کافیست وضروزت به اعزام 4 هزار دیگر نبوده ونیست اعزام ویا اخراج نیروهای امریکای درحیطه صلاحیت ما نبوده ونیست چه رسد که ما درمورد تعداد شان بدانیم. . فراموش نکنید که زمینه این لشکری های دولت های غربی وخصوصآ امریکا یک شبه مهیا وسنجش نگردیده است ، بلکه قریب به یک صده است که تدوین ویا زمینه های تاخت وتاز واشغالگری آماده گردیده است ودرمورد سرمایه گزاری شده است. خصوصا بعداز سال 1978مطابق سال1357 به اصطلاح کارد ویاچاقوی امریکا دسته شد و تیلی را برآتش فریاد واژه های جدید مثل جهاد واشغال افزود تا اینکه مجاهدین یک چند صباحی حکمرانی کردند ، امریکا ازیک طرف خواست اینهارا هم درذهنیت عامه بکوبد وازطرفی هم معلوم گردید که نمیتواند به شکل علنی به اهداف خویش طوریکه لازم است برسد ؛ همان بود که پروژه طالبانی را که قبلا طرح وتدوین شده بود روی دست گرفت ؛ غرب بهتر میدانست بامجرد عملی شدن این پروژه مردم به حدی به تنگ می آیند که حاضر خواهند هرنوع رژیمی را بپزیرند ، همان بود که داستان 11 سیپتامبر باعت گردید که امریکا عملا به این کشور زیرنام منافع امریکا مداخله نماید واین کشور را عملا درتسلط خویش قرار داد که درحقیت دوستان ودست پرورده های خویشرا زیر نام اتنوکرات وارد صحنه نمود که تاامروز ادامه دارد. بنا این همه دوران ها با مصیب های پیهم علیه این مهین یک هدف را دنبال میکرد : " فقط فراهم آوری غضب منابع سرشار این کشور" . واکنون دیگر به هیچ کسی پنهان نخواهد ماند که این رژیم بخاطر بقایی خویش قبلا با امریکا چنین قرار داد ومعایدات ننگین را را همچون نیاکان خویش خارج از دید خلق خدا به امضا رسانیده اند وحاضر اند ازهرمعایدات ننگین دیگراستقبال نمایند.
گرچه حامد کرزی این مکار تاریخ وجاسوس سر سپرده ونیز طالبان" افغانی" که درحقیقت مزدوران ودست پرورده های خودشان اند ، گویا مخالفت خویشرا درموضعگیری اخیر ترامپ درمورد به اصطلاح سیاست راهبردی جدید امریکا وماندن ایشان در افغانستان درآینده های نامعلومی اعلان کردند ولی به همه گان معلوم است که این گروه واین اشخاص همان نیروی نیابتی هستند که سیاست امریکا را دراین جاه پیاده میکنند وناگزیر هستند که بخاطر شرم از تاریخ به این اعلامیه های بی اساس پناه ببرند .
. امریکا تازمانیکه ثمره کار چندین دهه وخصوصآ 40 سال اخیر خویشرا که در این سرزمین انجام داده است ؛ ده ها چند بخاطر آبادی خویش ولی برای بربادی کشور من پس نگیرند ویا بازگشت ندهد این سرزمین را هرگز رها نخواهد نمود ، ولی همزمان با این بازی های جدید دیگر درمورد «جنگ معادن» ما درمناقشات منطقوی که هرکشور زورمند برای سهم خویش در این جا میرزمند ؛ این ماهستیم که بیشتر وبیشتر لگدمال خواهیم شد ودرموجودیت این نظام لجام گسیخته انحصار گرای ضد مردمی وآنهم به روش سیاست قبیلوی ما بجای نخواهیم رسید وهست بود ما نابود خواهد شد وسرمایه ملی به یغما خواهد رفت. برای بیرون رفت از این وضعیت اسفناک موجود ؛ تنهاوتنها برچیدن و پایان دادن به عمر این نظام خود کامه انحصار گرایی مرکزی ودرعوض جای گزین نمودن یک نظام مردم سالار ممکن ( فدرالی) که همه اقشار جامعه خودرا درسرنوشت امروز وفردا درتمام ساحات شریک بدانند این یگانه راهی است رسیدن به هدف وآرامش انسانی . ؛ واین درصورتی ممکن است که همه دست به دست هم بدهیم تا از این پل عبوری با متانت و بیداری همه اقشار جامعه وخصوصآ نسل جوان باید گزریم ؛ تا باشد سرنوشت این کشور را باشندگان بومی وصاحبان اصلی این مرزبوم تعین کنند ؛ نه اینکه از بیرون منتظرصدور فرمان باشند .
باعرض حرمت .دکتر – صفوی.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است