تاریخ انتشار: ۲۰:۳۰ ۱۳۹۶/۵/۳ | کد خبر: 136346 | منبع: | پرینت |
به اساس حكم هاى جداگانه رياست جمهورى؛
•- حمید طهماسی معين بر حال تاميناتى وزارت امور داخله بحيث نامزد وزیر وزارت ترانسپورت.
•- گل آغا شیرزی بحيث نامزد وزیر وزارت سرحدات، اقوام و قبایل
•- عبدالمتین بیگ معاون برحال ولايتى رياست عمومى امنيت ملى بحيث رییس إزاره مستقل ارگانهای محلی.
•- داكتر فضل الله مجددی بحيث والی تخار.
•- حاجی الماس زاهد به حیث مشاور ارشد و نماینده فوق العاده رئیس جمهور در امور انسجام ملی.
•- همايون محتاط بحيث رييس و محمد ويس پاياب بحيث معاون تخنيكى اداره مركزى ثبت احوال نفوس.
مقرر گرديده اند.
همچنین گفته مى شود كه داكتر محمد ياسين ضيا والى پيشين تخار به حيث معاون ولايتى رياست عمومى امنيت ملى معرفى خواهد شد.
کد (4)
>>> اینجا اهداف ارگ از برگزیدن الماس مطرح است نه این که الماس چه می خواهد. الماس چه می خواهد؟ مگر کدام برنامه اقتصادی و سیاسی برای پروان یا برای کشور دارد؟ غنی است که برنامه دارد. الماسها مهره اند- آن هم پیاده نه وزیر!
الماس را برگزیدند چون خود را عرب می گوید. تاجیک نیست. با پشتونها خویشاوندی دارد- می گویند مادرش پشتون است. عضو حزب اسلامی بوده است و هنوز هم به حکمتیار وفادار است. بازی ارگ اینست که حزب اسلامی حکمتیار را از طریق الماس حاکم منطقه بسازند، روابطش با پنجشیر را خراب کنند. رقابت با پنحشیر ایحاد کنند. ازین طریق هرگونه مخالفت در برابر برنامه های ارگ را از طریق الماس و حزب اسلامی خاموش کنند. آن گاه برای تطبیق برنامه سقوی دوم و اسکان هرچه بیشتر کوچی و پشتون در شمالی راه را باز کنند. وقتی به مراد رسیدند، آن گه حاکمیت شمالی به دست خودشان می رسد. نیازی به الماس نیست
>>> Saboor Raheel
عزیزی گرامی،
این که الماس زاهد چه می کند و چه خواهد کرد، یک سوی مساله است. این که ارگ چه می خواهد مسالۀ دیگر. اینجا بنده از امیال و برنامه های ارگ گفته ام. ارگ شمالی را با مشاورها اداره می کند. و از میان مردم شمالی همانی را بر می گزیند که تصور می کند می تواند اداره اش کند. حرفهای من در مورد آقای زاهد، بر مبنای منافع و رقابتهای حزبی و جعیتی نیست. شما به خوبی می دانید که من همین موقف را در برابر استاد عطا نیز دارم. یعنی اینجا مسالۀ حزبی و جمعیتی را مد نظر ندارم. عقلا نیز طرفدار گرم کردن حریفیهایی از این دست نیستم. این به خیر و نفع پروان نیست بلکه باید راههای راجستجو کرد که پروانی بدون در نظر داشت تعلق حزبی گذشته اش برای ساختن پروان متحد شوند.
مشکل اینست که پروان به دست قوماندانان و فرماندهان جهادی اداره می شود و ادارۀ آن در انحصار اینهاست و این اوج بیماری و مشکل ماست. پروان تنها مجاهد و مقاومتگر ندارد. پروان عالم دین دارد، پروان تحصیلکردگان رشته های مختلف دارد، پروان فرهنگیان قلمد به دست و آگاه دارد، پروان سیاست شناسان و نویسندگان دارد، پروان تاجر و دهقان و کسبه کار دارد... چرا باید تنها چند قوماندان همۀ کاۀ پروان باشند. چرا نباید قوماندان و نویسنده و فرهنگی و سیاستمدار و تاجر و سرمایه دار پروان در یک جمع واحد گرد نیایند و در قبال مسایل ولایت خود تصمیم مشترک و در روشنی عقل و دانش و منافع و دیدگاه همگانی نگیرند؟
وقتی که چنین نیست، وقتی که حلقات تصمیم گیرنده (چه به نمایندگی مردم و چه به نمایندگی دولت) از عناصر تحصیلکرده، سیاسی، دانشمند و فرهنگی خالیست، روشن است که هر تصمیمی که باشد، از سوی ارگ طرح و تطبیق می شود و پروانی تنها مجری برنامه و پذیرنده ناچار تصامیم دولتی خواهد بود.
الماس نه تصمیم گیرنده است و نه فعال مایشاء. الماس مهره قرار گرفته است. برنامه از ارگ است. اگر الماس می خواهد که به راستی خدمتگار مردم باشد:
1- انسجام را به گفتۀ آقای ولیزاده عزیز، از خود پروان شروع کند. پروان را الماس و قوماندانهای همزادش بین خود تقسیم کرده اند. مردم در بی امنیتی که عامل اصلی و اولیه اش رقابتهای همین قوماندانهاست، می سوزند. بیایند وبرای امنیت پروان کاری بکنند. پروان را سروسامان بدهند.
2- حلقات فرهنگی و سیاسی پروان را صرفنظر از تعلق حزبی شان گرد هم بیاورند و آنها در هرگونه تصمیمگیری در مورد پروان سهیم بسازند.
3- به پروان منحیث ولایتی بنگرند که پس از کابل و هرات دارای بیشترین نفوس بود و در تمامی تحولات سیاسی کشور یکی از پایه های کلیدی و تعیین کننده بود. پروان سهیم اقتدار باید باشد. حق و صلاحیت اجرایی باد داشته باشند.
4- از اینهمه مشاور شدنها و خود را و مردم خود توهین کردن و دل به سری که در دبۀ خشک چرب شده است، خوش کردنها بگذرند. خود را و مردم خود را توهین و تحقیر نکنند. مشاور چیست که سرمشاور باشد یا زیر مشاور و یا مشاور ارشد؟
بازهم تکرار کنم که اینجا اهداف ارگ از برگزیدن الماس مطرح است نه این که الماس چه می خواهد. الماس چه می خواهد؟ مگر کدام برنامه اقتصادی و سیاسی برای پروان یا برای کشور دارد؟ غنی است که برنامه دارد. الماسها مهره اند- آن هم پیاده نه وزیر!
الماس را برگزیدند چون خود را عرب می گوید. تاجیک نیست. با پشتونها خویشاوندی دارد- می گویند مادرش پشتون است. عضو حزب اسلامی بوده است و هنوز هم به حکمتیار وفادار است. بازی ارگ اینست که حزب اسلامی حکمتیار را از طریق الماس حاکم منطقه بسازند، روابطش با پنجشیر را خراب کنند. رقابت با پنحشیر ایحاد کنند. ازین طریق هرگونه مخالفت در برابر برنامه های ارگ را از طریق الماس و حزب اسلامی خاموش کنند. آن گاه برای تطبیق برنامه سقوی دوم و اسکان هرچه بیشتر کوچی و پشتون در شمالی راه را باز کنند. وقتی به مراد رسیدند، آن گه حاکمیت شمالی به دست خودشان می رسد. نیازی به الماس نیست..
کوتاه سخن این که مساله به این سادگی نیست. اگر لاتری الماس می برآمد و ما خوش نمی بودیم و حسد می بردیم، روی ما سیاه می شد. اما اگر اینجا مسایل سیاسی و منافع مردم ما دخیل است، دیگر نیازی نیست که به خاطر ملحوظات شخصی به پرده پوشی بپردازیم
>>> این یک گپ هویداست اولا تحت مدیریت خود ثانیا تحت مدیریت حزب اسلامی قرار دادن است
>>> Baran
ماهیت حزب منفور اسلامی راکتیار را مردم شمالی ما باید خوب درک کرده باشند و اگر هنوز هم دنباله روی می کنند و این به این معنا خواهد بود که که خود کشی می نمایند و نشاندهنده ان خواهد بود که جمعیت اسلامی نتوانسته اذهان مردم را روشن سازند در مناطق خودی شان و اگر الماس هنوز خودش را گلبدینی بنامد به این معنی است که از ملت خود بریده و نوکر راکتیار را می نماید و من امید دارم که اغای الماس افکاری حزبی گری و گلبدین گری را رها و در کناری مرذدمش ایستاده شود
>>> الماس مار زیر آستین در شمالیست
>>> Baran
دقیقا و مردم شمالی نباید هوشیاری را از دست دهند و متوجه شرایط خاص منطقه باشند و این وظیفه تحصیل یافته های شمالی است تا مردم را از گزند الماس و اعمیال ارگی در امان داشته و هیچ الماسی را اجازه از حدود اش نه دهند
>>> والی ولایت تخار هم یک پشتون جمعیتی شد
>>> معامله های ننگین که داکترعبدالله و قانونی و چند شخص دیگر به نمایندگی از شمالی و تاجک ها انجام داده اند جبران ناپذیر و نابود کننده هست.
>>> مردم از شر دزد های شمالی خلاصی ندارند حریص ترین ....ها مانند ایوب سالنگی امان الله گذر گل آقا شیرزوی
بدوم همکاری دزد ها هیچکس حکومت کرده نمیتواند
>>> Mujahid
انورالحق احدی: مالک حقیقی افغانستان پشتون ها است.
مردمان اصلی کشور پشتون ها استند و دیگران مهاجر اند ، زبان اصلی و رسمی کشور پشتو است و زبان دری زبان بیگانه هاست ، اکثریت مطلق نفوذ کشور را پشتون ها تشکیل میدهند و سایر اقوام حتی اگر همه شان هم یکجا شوند در مقابل پشتون ها در اقلیت قرار میگیرند ، مردمان پنجشیر ، شمالی و کوهدامن و تاجیکان هم مرز با سایر کشور ها باید از مناطق شان به جنوب کوچ داده شوند و جنوبی ها جایگزین آنها شوند ، زیرا آنها نوکران بیگانه ها و یاغی و اغتشاش گر اند و حضور شان در مناطق استراتژیک و سوق الجیشی خطر بزرگی برای حاکمیت ملی کشور است و ... !
>>> Taher
گوسفندی بابا غنی با تعین نمودن الماس زاهد می خواهد.
سر زاغ بودنه بگیرد.
من میگویم این خیال است محال است و جنون
>>> Mehr
رهبران ما در مدت اين ١٧ سال از بسكه به مطلق خواهان قبيله همچون احدي، يون و ديگرانش، نوكري كردند، اكنون بيخردان همچون احدي و ديگرانش فكر ميكنند كه شايد مالك أصلي اين خاك باشند، و ديگران برده هاي اينها، در حاليكه همانند آفتاب روشن است كه اينها مهاجرين كوه سليماني اند به سرزمين مقدس ما
پس اكنون دانستيد كه نوكري به مطلق خواهان قبيله نتيجه معكوس دارد؟
اين متعصبين كله پوك قبيله تنها با زبان مقاومت و زور ميتوانند انسانيت بياموزند، چون براي دانستن منطق و استلال، داشتن فرهنگ انسانيت نياز است، فرهنگ و دانش چيزي است كه مطلق خواهان بيخرد قبيله از آن تهي و خالي اند متاسفانه
>>> Abdul Hai Khurasani
انتخاب مشاورالدوله حاجى الماس خان به منصب مشاوريت ارشد و عنوان بى معنى ( انسجام ملى) يك اقدام تاكتيكي در جهت استراتيژى فروپاشى اتحاد ناستوار مثلث انكارا مى باشد.
از نمايش ارگ معلوم مى شود كه الماس خان كار خانگى خود را خوب انجام داده است و امروز با تيم خود هماهنگ آمده بود.
فرق الماس خان از احمد ضيا در اين است كه ايشان داراى يك گروپ و تيم همآهنگ مى باشد و مديريتش به اندازه نصب اش براى ارگ آسان نخواهد بود.
در كشورى ايكه منافع ملى اش تعريف نشده و سياستمداران و سران مافيا فرق بين منافع راهبردى سرزمين و كشور را با منافع سياسى و حزبى خود نمى توانند تفكيك نمايند، عنوان منصب انسجام ملى بيشتر به يك فكاهى مى ماند تا يك سياست جدى !
>>> بازار معامله گران خوب داغ شده است...
>>> اصلا در افغا نستا ن فقط چند نفر محدود است که گاهی والی می شو د و گاهی وزیر دیگر کسا ن نه تحصیل دارند و نه کدام گپ دیگر خداوند خو این رزیم دست نشا نده امریکا را سر نگو ن کند
الماس دوز و غارتگر را شما فکر کنید
>>> دزد های شمالی حکومت را آلوده میسازند ، الماس در حقیقت بجای احمد ضیا مسعود تعیین گردیده مشاور ارشد ، درهمان جلساتی اشتراک میکند که احمد ضیا میکرد
>>> دزدان که پروژه ها را بصورت درست تطبیق کردند نوبت ارتقا شان رسیده هر گز افغانستان روی آرامی را نخواهد دید ویس پول های دزدیده شده انکشاف دهات از بابت تیل موتر ها زده بود کی پس داد که باز حاکم دهن بوجی میشود
>>> گزینش های تکتیکی بوده و منظور آن صرف خاموش ساختن صدا های صد استبدار و تمامیت میباشد.
اگر مردم هوشیار باشند
مومن را از یک سوراخ دو بار مار نمی گزد.
غازی- کابل
>>> طرح خطرناک درکاراست.
>>> Raheel
گلبهاری عزیز،
1- عملکرد جناب زاهد در شانزده سال اخیر چه بوده است که نفعی به پروان داشته باشد؟ در شانزده سال اخیر چه گلی به سر پروان زده اند که حالا بزنند؟
2- امنیت پروان را همین قوماندانها (الماس، خواجه نبی، جان احمد، برادران سیدخیلی و نور سکندر و خانواده جیلانی خان) خراب کرده اند. اینها همه مردم پروان را به غلام و برده و مزدور مرغانجه یی تبدیل کرده اند. هیچ کسی از دست اینها سربلند کرده نمی تواند. عق اینها، درک اینها و و دلسوزی اینها به معارف پروان، به پیشرف پروان، به انکشاف پروان... چه بوده است؟ حتی تا جایی که گفته شده است، سرک کابل سالنگ (خط دومش) را همین الماس قرار داد کرده است و درین شانزده سال تکمیل نمی شود.
3- اشرف غنی الماس را روی اهداف خاص قومی انتخاب کرده است. غنی هرگز تاجیکی را بر نمی گزیند. او دشمن درجه یک تاجیکان است. کارش همین است که تاجیک را منحیث قومی که ادعای شرکت در اقتدار سیاسی دارد، درهم بکوبد و به چنان به حاشیه بکشاندش که نابود شود.
4- غنی از از پیوندهای حکمتیار با مردم شمالی استفاده اعظمی می برد. من به مجاهدین پروانی و شمالی و سراسر کشور که در حزب اسلامی جهد کرده اند و هدف شان رضای خدا بود و به قدر کافی هشیاری سیاسی داشته اند، احترام دارم. درست مانند هر مجاهد دیگر. اما حکمتیار با برنامه های قومی فاشیستی به کابل آمده است. غنی از حکمتیار برای رام کردن و سرکوب کردن شمالی استفاده می کند. آیا الماس خان می تواند از این دام برون شود؟ اگر می تواند دم و دستگاه فرهنگی و سیاسی یی که او را در این امر بزرگ پروانی و تاجیکی کمک کند و خط بدهد و تغذیه فکری بکند، کدام است؟ الماس که نابغه هم باشد، نیاز به یک سازمان سیاسی یی که تولید فکر و اندیشه بکند، دارد. این سازمان کدام است؟
شما را به خدا جای شرم و حجالت نیست که تقرر در یک پست تشریفاتی و بی صلاحیت را اینقدر بزرگ ساخته ایم؟ آینقدر درمانده ایم که به خاطر یک پست تشریافاتی سر از پا نمی شناسیم و به ارگ می رویم و تجلیل می کنیم؟ شرم اینقدر ناآگاهی را به کجا ببریم؟ ایا تاجیک (هرچند الماس خود را تاجیک نمی داند) تنها برای مشاور شدن پیدا شده است؟ اوج کمال تاجیک همین است؟ چرا یک پست اجرایی بزرگ در دولت نمی دهند؟ چرا وارت نی؟ چرا پروانیان در ولایت خودشان والی قوماندان امنیه نمی شوند؟ جرا فرماندار مقرر کرده اند؟ الماس در برابر اینهمه نیرنگ و رذالت رژیم مرکری چه درک و احساس و واکنش و راهکار دفاعی سنجیده است و به کار گرفته است؟
آفرین به قوماندان اقبال صافی وکیل کاپیسا که لیستی از خواستهای مردم کاپیسا را در مجلس خواند و از غنی طالب توجه شد و نشان داد که به نیاز های مردم خود فکر می کند. الماس از مشکلات پروان چه گفت؟
به گفتۀ یکی از دوستان جوان پروانی- الماس اگر انسجام دهند می بود، اوضاع امنیتی و زار پروان را انسجام می داد. الماس چه کمالی دارد که شخصیت کشور شمول شود و انسجام امور شان را از او مشوره بگیرند؟ ایا غنی مشوره کسی می پذیرد؟ آیا غنی به عقل و خرد و دانش کس دیگری اعبتباری قایل است؟
مشکل ما با الماس نیست. مشکل ما با غنی است. در آمدن در سلک نواله خوران دربار غنی به هرک باشد توهین است. مخالفت من با این توهین است. توهینی که با پروان و شمالی و کوهدامن روا داشند
>>> این افراد امتحان خود را داده اند و تقرر انها های جدید نیست و سود هم ندارد.
>>> به جهان سپاس از شخص رئیس جمهور کشور آقایی احمدزی واقعاً جناب شما متفکر هستید ودرکشورما کار های خوبی را انجام داده اید
وباید دست غارت گران را بگیرد
>>> فرق بین الماس خان فر بی سواد و احمد ضيا فرد کم تحصیل اين است فرق پشتون ها کوشش می کنند که افراد ضیف تاجیک در دولت جای دهند و و تمام قوانین کشور را توسط افراد بی سواد به فاید قوم قبیله ثبت کنند.
>>> جنـــرال جرئت هم اصلا صــــــافی است
تعدادی از مردم افغانستان امروز یک قوم هستند فردابا وزیدن باد از سمت دیگر قوم دیگر میشوند
ر
>>> دیگر افغانستان را خدا رحمت کند ، با این انتصابها و پشتون سازی شمالی و جنگ و خونریزی
تخاری
>>> خاین پشتیبان وطنفروش ودزد.قاپاقبر طرفدار قدرت فاسد. شوونیست طرفدار
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است