دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، در نخستین سفر خارجی و رسمی خود سه پایگاه ارزشی را انتخاب کرد، عربستان، پایگاه اسلامی، یک مرکز ارزشی است. در کنار آن اسراییل کشوری که در واقع پایگاه یهودی است و گذشته از آن، بحث کشور سوم که واتیکان است، که پایگاه یا مرکز مسیحیت است. این سه کشور را در واقع به عنوان کشورهای پایه ارزشی انتخاب کرد. به این معنا که ترامپ در تلاش است تا یک گفتمان ارزشی را در این سفرها به نمایش بگذارد و در جهان دست ارزشی پیش ببرد. در کنار آن دونالد ترامپ در تلاش است تا برای مشکلات فلسطین و اسراییل راه حل دریابد. در این سفر به شدت از ایران انتقاد کردو این کشور را حامی تروریست پنداشت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، داکتر محمد اکرم عارفی استاد دانشگاه در برنامه «تحول» گفت: آن چیزی که در این نشست به عنوان اجلاس سران کشورهای اسلامی، در ظاهر بازتاب پیدا کرد، در جهت هماهنگی برای مبارزه با پدیده تروریزم بود و از طرف دیگر، آمریکا به عنوان بزرگترین قدرت دنیا، در جهت حمایت از مبارزه با تروریزم حرف زد. این حمایت کردن اگر درگذشته حالت سیاسی داشت حالا این بار با امضای قرار داد تسلیحاتی بزرگ به این معنا است که حمایت می تواند پشتوانه نظامی داشته باشد.

وی ادامه داد: اینها در ظاهر این طور بود اما آن چیزی که مشاهده می شود نه بحثی از تروریزم به معنای واقعی بود نه راه های مقابله با مهار تروریزم بود. به این معنا که آن چیزی که ما امروز به نام تروریزم در دنیا می بینیم، تروریزمی که بیشتر رنگ اسلامی به خود گرفته، برخواسته از افکار رادیکالی و افراط گرایی است که در منطقه بوجود آمده است و این رادیکالیزم هم مشخص است که از سوی کدام جریان اسلامی در کشورهای اسلامی حمایت می شود. آن چیزی است که ما توافق داریم و می گوییم جریان سلفی. پس یک تفسیر و قرایت بسیار بسیار افراط گرایانه ای در درون کشورهای اسلامی بوجود آمده و از سوی جریان سلفی در دنیا حمایت می شود آمده در دو جبهه به شکل تروریزم و مبارزه خشونت آمیز چهره ظاهر ساخته است.هم در برابر غرب با تمام نمادهایشان و هم در درون جوامع و کشورهای اسلامی.

عارفی، این نشست را که با حضور آمریکا برگزار شده مضحک می داند و می گوید: در اینجا و در این نشست هیچ وقت روی آن بحث نشد که آیا، منشا و خواستگاه رشد تروریزم از لحاظ فکری و اعتقادی، کدام کشور و بستر است آن جریان سلفی و آن مادر سلفی کدام جریان است که با آن مبارزه شود. به جای این آمدند و مساله بسیار سیاسی شد. کشوری که مادر جریان سلفی است، آمده است به عنوان مرکز هماهنگی کشورهای اسلامی درجهت مبارزه با آن پدیده ای که در واقع بسترش در خود عربستان قرار دارد، نشست برگزار می کند. این بسیار سوال برانگیز است. تروریزمی که امروز در کشورهای خاورمیانه بوجود آمده است، تروریزمی است که کاملا رنگ سیاسی به خود گرفته است و برای سیاست خارجی کشورهای خاصی از آن استفاده می شود و آن کشورهایی که امروز از یک جهت شعار مبارزه با تروریزم دارد و از یک جهت این مساله را تقویت می کند.

استاد دانشگاه، در خصوص تاثیر این نشست بر افغانستان گفت: در این بازی های کلان منطقه ای و جهانی، افغانستان تاثیرگزار نیست و هیچ نقشی ندارد که بتواند وضعیت را به تناسب منافع ملی خود و منافع مردم خود تغییر دهد. ما عامل و منشا اساسی تروریزم را دوعامل می توانیم بدانیم. یکی، عامل فرهنگی و سیاسی و دیگری عامل سیاسی است. عامل فرهنگی و اعتقادی، همان جریان رادیکال و یا سلفی گری، است. سلفیزم منشا اساسی بنیادگرایی است. تمام گروه های اساسی که امروز در قالب تروریزم در دنیا فعالیت می کنند، مانند القاعده، داعش، بوکوحرام، الشباب، لشکر طیبه، جنگوی، تحریک طالبان، تماما شما می بینید که از لحاظ مفکوره سلفیزم هستند. اگر بخواهیم از لحاظ فرهنگی برای توقف آن کار کنیم باید سعی کنیم که جریان سلفی تبدیل به یک جریان اعتدالی شود.

وی، ادامه داد: کشورهایی که بیشتر سیاست کشورگشایی و توسعه طلبی را دارند و کشورهایی که درصدد هژمون شدن هستند از تروریست به عنوان یک ابزار استفاده می کنند. ما در منطقه کشورهای همسایه را هم داریم که از همین ابزار استفاده می کنند. در سطح کلان قدرت های بزرگ را هم داریم که از همین ابزار استفاده می کند. می خوام بگویم که امروز تروریزم به عنوان یک ابزار در پیشبرد سیاست خارجی استفاده می شود. در اینجا باید پرسید که آیا افغانستان می تواند از لحاظ سیاسی منشا سیاسی حمایت از تروریزم را تغییر دهد و اینها را وادار کند که شما از ابزار تروریزم استفاده نکنید یا از ابزار دیگری استفاده کنید. یقینا نه افغانستان از لحاظ سیاسی تاثیرگزار است و نه از لحاظ فرهنگی می تواند تاثیرگزار باشد.

عارفی، در خصوص چگونگی نقش افغانستان در کنترل تروریزم بیان داشت: اما بازهم افغانستان می تواند فعالیت های فرهنگی خود را در داخل جغرافیای افغانستان متمرکز بسازد و بیشتر سعی کند آن جریان اسلام اعتدالی و جریان تفکر اعتدالی را تقویت کند با پشتوانه رهبران مذهبی و عالمان دینی در جامعه افغانستان. هم از لحاظ سیاسی بیشتر کشورهایی که جریان اعتدالی رایا سیاست های عدم توسعه را تقویت می کنند به آن سمت برود و با همسویی آنها بتواند آن جریان اسلام معتدل را و جریان سیاست اعتدال را در افغانستان تقویت کند.

کد (30)

>>>   انسان و جامعه ایی که آزاد نباشد چه فرقی می کند حالا در قفس طلایی باشد و یا چوبی؟ آیا فکر می کنید آخوندها اگر کل کشور را راه آهن و اتوبان کرده و گل کاری کنند مشکل جامعه حل می شه؟ هرگز، آزادی و حق حاکمیت ملت و قوانین حقوق بشر جهان با راه آهن و دیوار و ساختمان ووو دیگر بناها قابل مقایسه و یا خرید و معاوضه نیست، این ارزشهای انسانی را دیکتاتورها نمی فهمند و مردم را بلانسبت گوسفند حساب می کنند و لذا آخر عاقبت ساخته های خود بر سر خودشان خراب می شود. مانند دوران شاه سابق و یا کمونیستها و لیبی و و و و و البته نوبت اخوندها هم دارد می رسد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است