تاریخ انتشار: ۱۳:۲۲ ۱۳۹۶/۲/۲۷ | کد خبر: 133233 | منبع: | پرینت |
چرا احزاب اسلامی، جهادی و رهبرانشان، نگاه درونی پرسشگرانه به عوامل و ریشه های اصلی ناتوانی و ناکامی های خویش ندارند؟
بسیاری از رهبران و اعضای احزاب و گروه های اسلامی، مشکلات امروز مسلمانان از اختلاف و نزاع خونین درونی تا عقب ماندگی و ناتوانی کشورهای اسلامی و جنگ در این کشورها را دسیسه و توطیه دشمنان اسلام تلقی می کنند.
آنها با این باور و تلقی، کمتر و یا شاید هیچگاه حاضر نمی شوند تا نگاه درونی به ریشه های این بحران و معضلات داشته باشند و حتی بحث بر سر عوامل درونی را بحث انحرافی، مزدوری و همراهی با کفار و دشمنان اسلام می پندارند.
در سایه این باور و تلقی است که احزاب اسلامی و جهادی مدعی حاکمیت نظام اسلامی و حتی احزاب و گروه های اسلامی مداراگر و میانه رو، حاضر نمی شوند و نشده اند تا ناکامی های خود و بحران موجود را در نشست های درونی و میان حزبی خویش مورد ارزیابی قرار دهند. مثلا در افغانستان از سال 1371 (1992) تا اکنون (1396خورشیدی -2017 میلادی) آیا شما دیده اید که رهبران احزاب اسلامی و جهادی و اعضای ارشد و فعال این احزاب، مجالس و گردهمایی بر سر بحث و ارزیابی ضعف ها و ناکامی های خود داشته باشند؟ و در افغانستان این نگرش و تلقی نادرست با یک نکته نادرست و فضیحت بار دیگر نیز همراه است که بسیاری از مدعیان انتقاد ناپذیر و درون نانگر تنظیم های اسلامی و جهادی، درحالیکه تقصیر ناتوانی و ناکامی خود را به گردن دشمنان اسلام و به ویژه کافران نصارا و یهود می اندزاند اما خود در چتر حمایت و کمک این کافران، حیات به سر می برند و شریک سفره قدرت سیاسی و دولتی می شوند که توسط همین کافران نصارا تمویل و تجهیز می شود و ادامه حیات می یابد.
محمد اکرام اندیشمند
>>> عوامل اصلي اش معلوم است چون تمام شان مزدور استند تصم گيرى خارجي هااست.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است