تاریخ انتشار: ۲۳:۲۲ ۱۳۹۶/۲/۵ | کد خبر: 132233 | منبع: | پرینت |
هیچ مساله مصلحت ملی ای به هم نمی خورد و فاجعه ای رخ نمی دهد اگر یک غیر پشتون وزیر دفاع شود و یک تاجیک، ازبک و هزاره شایسته وزیر دفاع کشور شود که عملا در اردوی ملی این افراد وجود دارند.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، آصف آشنا، فعال سیاسی گفت: غنی از روزهای قبل از برگزاری انتخابات یک چیز را می فهمید که اگر رای بیاورد یا نه، با توجه به زد و بندها با آمریکا به کرسی ریاست جمهوری می رسد اما نمی فهمید که وقتی این قدرت منهای اراده سیاسی مردم را غصب کرد، چطور چوکی را حفظ و حکومت نامشروع را دوام بدهد.
آشنا می گوید: ترس از توطیه از درون سبب شد که بازی های سیاسی با نهادهای امنیتی آغاز شود. حکومت وحدت ملی از درون بحرانی سر برآورد که انگشت ها روی ماشه ها رفته بود و از سوی دیگر اردوی ملی پس از کنفرانس بن و با توجه به ترکیب و ساختار بحران های انتخاباتی این نگرانی ها را بسیار بالاتر برده بود و سرانجام غنی و مشاور شورای امنیتش برنامه این را گرفتند که برای بقای حکومت و حفظ غنی در کرسی، دغدغه کودتا از درون نهادهای امنیتی را دور بزنند و این نهادها را به تمام معنا در قبضه خود بگیرند.
این فعال سیاسی ادامه می دهد: مردم به یاد می آورند که چه بازی هایی برای حفظ آقای استانکزی در وزارت دفاع صورت گرفت و چه بازی هایی در امنیت ملی انجام شد و نگرانی هایی که سبب شد رییس پیشین امنیت ملی مجبور به استعفا شود. امیدی نیست که آقای غنی با توجه به نوع ذهنیت و تفکرش، سیاست های تباری اش را کنار بگذارد اما اگر قرار است وی دغدغه های سیاسی را از آدرس نهادهای امنیتی دور بزند تنها راهش توسل به اصل شایسته سالاری و کنار گذاشتن بازی ها در این نهاد ها است.
وی، در خصوص ارایه آمار های دروغین از حملات و فجایع در کشور بیان می کند: آمارهای تلفات چهارصدبستر هنوز پنهان است و اینها جرات ارایه آمار را ندارند. آمارهای واقعی در دو روز اول در حمله به قول اردوی 209 شاهین را دیدیم که چه دروغ بزرگی بود.
این آگاه سیاسی افزود: باورمندی مردم به اصلاحات زمانی بوجود می آید که جنرالانی که پس از سقوط هلمند، قندوز، خوست و فاریاب این مناطق را دوباره پس می گیرند و کنترل می کنند به راس کارها بیایند نه این خواب رفتنگانی که به عنوان ننگ ملی روی دستشان مانده است.
کد (26)
>>> امان الله پیمان:
به جوانان بدخشان توصیه می کنم که به اردو نروید می گویند نان نداریم گرسنه می مانیم!
بروید بدخشان بسیج شوید و معدن لاجورد، طلا بیروج و سایر معادن را در کنترول خود بگیرید و کار کنید.
اشرف غنی احمدزی و عبدلله ارزش این را ندارند که شما برای شان جان خود را فدا کنید، قربانی های شما نادیده گرفته می شود و این قطعن جفاست در حق شما.
>>> حقیقت تلخ !
روسها نورمحمد تره کی را با لقب « نابغه شرق » با شعار دموکراسی ، نابودی تروریزم و محو کشت و قاچاق مواد مخدر ، در یک کودتای خونین بر تخت نشاندند .
امریکا آرام ننشست ، فتوای جهاد را از سعودی ها گرفت و به بهانۀ « اسلام در خطر است » یک ملیون انسان سرزمین مظلوم مرا به خاک و خون کشید .
ویرانی ها ، آباد شد ، اما قلب زخمی مادران و اشک چشمان شان نه مداوا شد و نه خشک .
ورق تاریخ برگشت !.
امریکایی ها غنی جان را با لقب « مغز متفکر » با همان شعار دموکراسی ، محو کشت و قاچاق مواد مخدر ، مبارزه علیه تروریزم به اریکۀ قدرت رسانیدند و داعش را هم آرام آرام تا مرز های روس پیش بردند .
زمان انتقام گیری روس ها فرا رسید و با تکرار تاریخ ، فرشته های دوران ج...« طالبان کرام » ؟! را ، که یکی از فرومایه ترین ، خبیث ترین و تاریک اندیش ترین گروه تروریستی هستند ، لگام بر دست گرفت و باز با همان شعار زنگ زدۀ « اسلام در خطر است » دست به کشتار دستجمعی ، حتا بر مریضان بستری در بیمارستانها و در حضور خدا به روی پاسدران وطن ، در حین ادای عبادت آدینه روز ترحم نکردند و آتش گشودند ، خدایی که روزی به خاطر خانه خود ، لشکر بزرگ ابرهه را با فیلان اش نابود ساخته بود ، او هم نتوانست از حریم خانۀ خود و عبادت کننده گان خود در مسجد قوماندانی 209 شاهین حراست نماید .
اینجاست که طالبان کرزی صیب ، یک بار دیگر لکۀ سیاه ننگین دیگری بر جبین اسلامیت و افغانیت حک کردند .
جنگ سرد ، میان امریکا و روس ، سرزمین بی صاحب مرا ، میدان رقابتهای سازمانهای استخباراتی کرده و درین گیر و دار هولناک فقط « ما » هستیم که کفارۀ گناهان دیگران را با خونهای مرجانی خود می پردازیم .
من نه از خدا ، نه از روسها، نه از امریکایی ها و نه از هیچ بیگانه ای شکوه ندارم ، من از ملتی شکوه مند هستم که سالها برای ما نسل از شهامت خود ، شجاعت خود ، افغانیت و اسلامیت خود لاف زده ، دروغ گفته بودند و احمد سعیدی را در تظاهرات دیروز تنها ماندند ، اما این نکته را نبایدد فراموش کنیم که خونهای ریخته شده در شفاخانۀ 400 بستر و بلخ ، دامن قصابان نامرد را ، دیر یا زود سرخ خواهد ساخت .
ننگ باد بر ملتی که یوغ برده گی بر گردن شان سنگینی نمی کند و بیخردی را بر خرد ترجیح می دهند .
کریمی استالفی
>>> اکنون می فهمید که دفاع از حق یعنی چی.ومردم هزاره برای چی تظاهرات کردند.
در تظاهرات جنبش روشنایی حمایت نکردید!!!!
ولی انتظار میرفت مردم فهیم هزاره در تظاهرات شرکت میکردند .واز برادران وخواهران تاجیک خود حمایت میکردند
ما غیر پشتونها باید در هر مشکلی در کنار هم باشیم
ودر غم واندوه هم شریک،ونباید اعتراض هایمان قومی وسمتی باشد بلکه همه خراسان بزرگ را فریاد بزنیم
تا این قوم .... بداند که اقلیتی بیش نیستند در مقابل خراسانیان بزرگ
مهاجر هزاره
>>> , ومن منتظر پدرام صاحب هستم!مګر معلوم نشد! من اماده در سنګر هستم و چای هم خوردیم! از نیاکان بخارا رها را اموخته ام!
من منتظر شیر تاجکان هستم که چه وقت به روباهای پشتون یورش میبرد طوریکه تزار بالای پشتونها بخارا وسمرقند یورش بردند وامیر بخار به افغانستان ازاد یورش اوردند!
من بستره خودرا بست ام تا در زمان یورش شورچای خور پدرام در امان باشم!
من از سیاوش و پدرام رام مسعود سود می پرسم که از یورش شما کجا روم!
>>> غنی وتیمش به مرور زمان اداره دولت را بشدت قومی کردند ، در تمام ادارات دولتی افراد خویش را گماشتند ، چنانچه یک معاون بنام نوشیار در دافغانستان از روزی که بحیث معاون اول مقررشده فقط پشتون پاکستانی است که بدون امتحان مقرر کرده میرود و هیچ کسی هم نیست که پرسان کند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است